وی ادامه داد: “پنج روز از غم انگیزترین پیک نیک خانواده گذشته است. بیکر که به همراه خانواده خود برای گذراندن یک تعطیلات شاد به تفریحگاه ارومیه رفته بود. او با همسر و فرزندانش در یک مکان تمیز به دنیا آمد و از این واقعه غم انگیز غافل شد. در پیک نیک و سرنخی در مورد آن یافت نمی شود.
داستان غم انگیز تیم نجات چهار نفری هلال احمر روز و شب در منطقه؛ او آزمایشی را پیدا کرد که تاکنون بی اثر بوده است ، و حتی یک سرنخ کوچک در مورد ورد وجود ندارد. به آمبولانس ها فراخوانده نشده و خانواده وی از کمک وی سپاسگزار بودند. خانواده ها آخرین بار در روز جمعه 19 اردیبهشت خندیدند. از آن زمان به بعد ، پراندو فقط اشک ریخت و شما متحیر هستید که ساواش در 5 دقیقه از بین رفت و حتی مویی پیدا نشد.
خانواده یاری اکنون پنج روز به دنبال آمبولانس هستند و با وجود غم و اندوه آنها ، آنها امید خود را از دست نداده اند ، به ویژه هنگامی که آمبولانس ها تقریباً غرق شده اند.
دایی ساواش که آن روز در کنار ساواشمال و خانواده اش بود و شاهد ناپدید شدن خواهرزاده اش بود ، به شاهرواند جزئیات را گفت: “از روز اول ناپدید شدن ساواش ، آمبولانس ها چندین مایل را در رودخانه جستجو کردند ، حتی تا دریاچه ارومیه. مکانی که اشیاء معمولاً در آن جمع می شوند. امپولانس صحنه را جستجو کرد اما هیچ چیز در مورد Word پیدا نکرد. ما از هلال احمر بسیار تشکر می کنیم. کمک کنندگان از جمعه شب با ما بوده اند و خسته کننده نیستند. ما با تمام تجهیزات خود جستجو کردیم و حتی سگ های جستجو را آوردیم معاون عملیات با ما گفت: به نظر ما احتمالاً غرق شدن کودک از این مسئله خارج نیست. البته ما از ابتدا اطمینان داشتیم که ساواش در آب غوطه ور نمی شود زیرا جایی که ما نشسته ایم از رودخانه فاصله دارد. ما از رودخانه فاصله داشتیم. از طرف دیگر راه رودخانه را دیدم Sombre. Savash اگر می رفتی ، من صد بار دیده بودم تو کودک ساواش محتاط بود و به آب و تعز نزدیک نمی شد ، می ترسید و همیشه فاصله می گرفت. به همین دلیل می دانیم که او غرق نشده است. “
ساواش به همراه والدین و برادر یک و نیم ساله خود به این منطقه تفریحی رفت. با یک پارچه قرمز و یک موی فسفورسنت بر روی سرش؛ او بازی می کرد وقتی که خانواده اش ناگهان دیدند که او آنجا نیست. صبح به آنجا رفتیم. این منطقه تفریحی در جایی در بین روستای علی آباد و سعاتلو واقع شده است. چند خانواده دیگر برای تفریح به اینجا آمدند. البته ما تنها بودیم. ما مکانی را انتخاب کردیم که هیچ کس نبود. ناهار خوردیم و همه با هم نشستیم. ما در کل هفت نفر بودیم ، والدین و برادر ساواش ، من و همسرم و برادرم. ساواش کاملاً در مقابل ما بود و همه او را دیدیم. بازی کرد این کار را بیش از 5 دقیقه طول نکشید تا اینکه متوجه شد ساواش در آنجا نبود. ما دیگر هیچ سرنخی در مورد آن پیدا نکردیم. “ما بلافاصله به تیم های امدادی اطلاع دادیم ، اما تاکنون هیچ خبری دریافت نشده است.”
هیچ دشمنی در خانواده یاری وجود نداشت ، بنابراین هیچ کس به آنها مشکوک نبود ، حتی یک فرد مشکوک نیز در اطراف دیده نمی شد. با این حال ، پلیس آگاهی نیز این پرونده را ادامه می دهد: “ما هیچ چیز خوبی از پلیس اطلاعات دریافت نکردیم. یک روز تنها بود برای ما ، اما مثل هر کس دیگری نبود. کلی در اطراف باغ بود. او یک چوپان بود. افراد بیشتری آمدند و رفتند و ما نمی توانیم آن را تشخیص دهیم. چه اتفاقی برای برادر ساواش افتاد. من و برادر من هر دو نانوا هستیم و ما در خانه ارومیه زندگی می کنیم. این کار سالهاست که ما کار می کنیم. هر مرد محلی ما را می شناسد. هیچ اختلاف نظر جدی با کسی وجود ندارد. ما آنقدر غنی نیستیم که می گویم فرزند شما باج خواهی می شود با این حال ، ما امیدواریم که او زنده است و غرق نشده است ؛ ما پنج روز زندگی خود را خراب کردیم و از صبح تا شب جستجو کردیم. ما سه روز اول را در همان محله گذراندیم و اصلاً به خانه نرفتیم. والدین ساواش مشکل دارند ، آنها حتی نمی توانند صحبت کنند هر وقت آنها امیدوارند Savash را پیدا کنند. از راه ، شلوار ساواش کمی شل بود ، اگر او در آب غرق شده بود ، اما ما به نیروهای نجات و پلیس امیدوار هستیم. “ما امیدواریم که این خبر خوب را بدست آوریم و ساواش زنده است.”