ناسیونالیسم علیه ﻭﺍﻛﺴﻴﻨﺎﺳﻴﻮﻥ – رویداد برتر
ناسیونالیسم با رئالیسم کلاسیک روابط بین الملل ارتباط نزدیک دارد. هانس مورگنتا ، استاد روابط بین الملل و یکی از نمایندگان رئالیسم کلاسیک ، تئوری واقع گرایی را بر اساس منافع ملی بنا نهاد و منافع ملی را منافع خود دانست که در یک زمان معین و با توجه به شرایط سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی ، دولت ها آن را تدوین می کنند سیاست خارجی آنها بر این اساس ، و در روابط خود با کشورهای دیگر به دنبال انجام این کار هستند. دیدگاه واقع گرایانه شاید ریشه در اندیشه های برجسته فیلسوف انگلیسی قرن 16 و 17 توماس هابز دارد که با بدبینی به ماهیت انسان نگاه می کرد و آن را به سیاست گسترش می داد.
با این مقدمه می توان با اطمینان گفت کشورهایی که در زمینه مشارکت جهانی واکسن های کرونا ویروس مطالعه نکرده اند و توانسته اند از هر منبع اعم از داخلی یا خارجی واکسن به کشور خود ارائه دهند ، از موفقیت و موفقیت بیشتری برخوردار بوده اند به عنوان مثال ، واکسن تاج اتحادیه اروپا اکنون از سرانه در کشوری مانند ترکیه بسیار عقب است و به نظر می رسد کشورها بیشتر به فکر منافع ملی خود هستند و بسیاری از محققان و ناظران علمی نسبت به انحصار ملی گرایی در واکسیناسیون در کشورهای به ویژه ثروتمند هشدار داده اند.
موضوع بعدی که در این زمینه مهم است ، سن کنونی و ورود بعدی آن به عصر همه گیری است و ویروس کرونا اولین و آخرین اپیدمی در سالهای آینده و بیماری های همه گیر جدید و سایر موارد نیست.
استفاده از سلاح های بیولوژیکی و اپیدمی ها به عنوان سلاح های ویرانگر جهانی قطعاً تصمیمی از سوی دولت های بزرگ جهان خواهد بود و اینکه چگونه کرونا توانست بر جهان تأثیر بگذارد ، بر اساس انتخاب های احتمالی آینده قدرت های بزرگ جهان است. این تأثیر قابل توجهی در اپیدمی ها برای پیشبرد اهداف آنها در سراسر جهان دارد.
در این میان ، شاید تنها اخلاقی باشد که دنیا را از تولید بیماری ها و سلاح های جدید نجات می دهد و دولت ها آگاهانه از این کار خودداری می کنند.
علاوه بر امید به اخلاق و رویکرد انسان دوستانه ، عصر شیوع همه گیر در تاریخ بشر بسیار قابل تحمل خواهد بود.
* دکتر روابط بین الملل و مدیر گروه تعارضات و همکاری در انستیتوی تحقیقات استراتژیک خاورمیانه
310 310