دست شوروی در ایران – رویداد برتر

به گزارش رویداد برتر ، این روزنامه اعتماد وی نوشت: “اگر متفقین از طریق كشور ما به كمك آنها نمی آمدند ، استالین و ارتشی كه وی هدایت می كرد ، شکست می خوردند.” اما پس از آغاز جنگ و پیوستن شوروی به برندگان ، آنها حمله به سرزمینهای اطراف را آغاز کردند. علاوه بر توسعه این دولت در اروپای شرقی ، شر آنها نیز بر کشور ما تأثیر می گذارد و به معنای بحران در آذربایجان است. به خصوص پس از آنکه شورای ملی ما با اعطای امتیازات نفت شمال به اتحاد جماهیر شوروی مخالفت کرد. مجلس ایران به رهبری محمد مصدق کلیه معاهداتی را که تصویب یا قانونی نمی شوند تصویب کرده است مگر اینکه توسط اکثریت اعضای خود تصویب شود. مقاومت ایران برای استالین غیرقابل قبول بود و او را عصبانی کرد. این خشم هم در کنفرانس یالتا (کریمه) و هم در اجلاس پوتسدام (آلمان) کاملاً مشهود بود ، اما بسیاری اظهار داشتند که بعید است استالین ایران را به راحتی و بدون درد ترک کند و حضور نیروهای اشغالگر شوروی جنگ را خاتمه می دهد. انجام نشده. آنها همچنین گفتند که شوروی از گروههای جدایی طلب در سرزمینهای اشغالی حمایت می کند و قول همکاری بیشتر با برخی از رهبران آنها را می دهد. این اتهامات درست بود و شوروی برای جدایی بخشی از ایران طرحی شنیع ترتیب داد. این پروژه به جعفر باقروف ، اولین دبیر وقت حزب کمونیست آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی سپرده شد و در روز ژوئیه سال 1945 به وی دستور داده شد که اولین اقدامات را در سازماندهی جدایی طلبان در آذربایجان و سایر استانهای شمالی ایران انجام دهد. آماده سازی برای تشکیل دولت خودمختار در آذربایجان – ابتدا به عنوان زیرمجموعه ای از دولت مرکزی ایران و سپس به طور جداگانه و مستقل. آنها همچنین نوشتند كه وی یك میلیون روبل (قابل تبدیل به ارزهای دیگر) برای صرف بخشی در انتخابات پارلمانی برای پیروزی در نامزدهای دوست شوروی و دیگری برای مسلح كردن گروه های مسلح دریافت كرده است.

نیازی به بازخوانی بحران در آذربایجان و پیامدهای آن نیست ، اما نباید فراموش کرد که این داستان تأثیر عمده ای در شکل گیری افکار عمومی در ایران در اتحاد جماهیر شوروی داشت و رهام الوندی در نیکسون ، کیسینجر و شاه : “استالین از خروج ارتش سرخ از آذربایجان خودداری می کند. این امر منجر به آغاز جنگ سرد و آغاز جنگ سرد بین ایران و ایالات متحده در سال 1946 شد. بحران در آذربایجان تجربه توسعه سیاسی برای همه نسل ها بود. ایرانیان ، از جمله محمدرضا شاه ، که هرگز تلاش شوروی را فراموش نخواهند کرد. در نتیجه این بحران ، نخبگان سیاسی و نظامی پهلوی در ایران نسبت به اتحاد جماهیر شوروی بی اعتماد شدند ، زیرا به نظر می رسید شوروی ها مانند تزار رومانف جاه طلبی های امپریالیستی آنها برای. حلقه شمالی از ترکیه در غرب آغاز شد و در پاکستان در شرق پایان یافت و اتحاد جماهیر شوروی را از خلیج فارس و اقیانوس هند جدا کرد. “محافظت از تمامیت ارضی ایران به منظور مهار کمونیسم شوروی برای استراتژیست های آمریکایی امری حیاتی بود.”

پیام تمام شد