قطره اشکی برای متین – رویداد برتر
ما نه تنها در زندگی اجتماعی، بلکه در حمایت از مظلومان هم مردم عجیبی هستیم. قائل ما خواهیم بود. سقوط هواپیمای اوکراینی بسیار دردناک بود و طبیعی بود که رسانه ها مدت ها بنویسند تا تاریخ بشر شاهد تکرار چنین حادثه ای نباشد. سر بریدن دختر رمینا گیلانی توسط پدرش نیز بسیار تکان دهنده بود و طبیعی بود که واکنش های بسیار خشونت آمیزی به آن صورت می گرفت و از مدت ها قبل در مطبوعات، حقوقی، تخصصی و جامعه صحبت می شد.
اما در همان هفته حادثه دیگری در بابل رخ داد. متین پسر یتیم ۵ ساله که مورد حمله سگ دیوانه قرار گرفته بود در غیاب پدر و مادرش در بیمارستان ساری جان باخت. این خبر مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت و تنها چند رسانه محدود یا داخلی این خبر را پوشش ندادند. مرگ کودکان توسط سگ های ولگرد در ایران امری رایج است و مشابه آن در گلپایگان، کرمان، زابل، رفسنجان و بسیاری از شهرهای دیگر اتفاق افتاده است اما کمتر رسانه ای شده است. اما خبر جمع آوری سگ ها در تبریز سر هر خبرگزاری داخلی و خارجی بود و هفته ها کشور درگیر آن بود. این تناقض رفتاری در کشوری که خود را معتقد به مظلوم می داند بسیار ناراحت کننده است.
این را با اتفاقی که اخیراً در پارک استانلی ونکوور مورد حمله چند کایوت (شغال و سگ) قرار گرفتند، مقایسه کنید. اگرچه در این حادثه کسی جان باخت، اما پارک بسته شد و 35 کایوت مشکوک کشته شدند و جریمه و تحریم های شدیدی برای تغذیه در نظر گرفته شد. چرا با جان انسان ها اینقدر ناعادلانه رفتار می کنیم؟ در کشوری که پارلمان آن سختترین طرح را برای درمان حیوانات خانگی پیشنهاد میکند، به لطف تبلیغات گسترده در تعدادی از شبکههای ماهوارهای و مشوقهای بیشتر افراد مشهور، طبیعت و خیابانهای آن توسط آژانس بینالمللی حفاظت از محیط زیست (IUCN) مملو از گونههای مهاجم شده است. در گروه موجودات بسیار تهاجمی و برای محیط زیست مضر هستند. سگ ها و گله های ولگرد بسیاری از حیوانات در حال انقراض را می کشند و در کنار تصادفات جاده ای، جان بیشتر پلنگ های آسیایی را گرفته اند. اخیراً پس از مرگ یک سگ ولگرد، آثاری از یک جونده به شدت در خطر انقراض و جدید برای ایران در هورالعظیم کشف شد!
پرکردن طبیعت و شهرهایمان از سگ های ولگرد ربطی به دامداری و حقوق حیوانات ندارد. این موج یا مد در درجه اول مربوط به چشم و چشم است و نوعی مبارزه منفی با حکومت برای اعتراض عده ای به نجاست سگ است. اما این رویارویی جاهلانه فقط مانند متین بی دفاع در حاشیه شهرها فداکاری می کند. هر روز صدها کودک و بزرگسال ضعیف تر مورد حمله، آزار و اذیت و گاز گرفتن سگ های ولگرد قرار می گیرند و یا به دلیل فراوانی گربه ها، صدها هزار کودک ما در معرض بیماری های مختلف به ویژه انگل وحشتناک توکسوپلاسما قرار می گیرند.
تحقیقات جدید نشان می دهد که انگل های گربه (توکسوپلاسما) باعث ایجاد تعدادی از بیماری های خطرناک از سقط جنین گرفته تا اسکیزوفرنی و حتی تشدید تصادفات رانندگی می شوند. در کشوری که سختترین قوانین را برای مقابله با کاهش جمعیت تصویب کرده است، یکی از مهمترین تهدیدات باروری و سقط جنین در پارکهای آن به قدری شایع است که جایی برای نشستن مردم برای پارک کردن وجود ندارد. دو گونه زاغ و کبوتر نیز جایگزین فون پرندگان شهری شده اند.
کسانی هستند که معتقدند در پس تجارت سگ و گربه منافع اقتصادی وجود دارد. رد پای این مزایا را می توان در صدها صفحه اینستاگرامی که مدام در داخل و خارج برای تهیه غذا و درمان این حیوانات جمع آوری پول می کنند و یا در رشد نجومی فروشگاه های حیوانات خانگی که به تدریج جایگزین کتابفروشی ها و حتی سوپرمارکت ها می شوند، دیده می شود.
رفتار با حیوانات ولگرد در دنیای مدرن کاملاً متفاوت است. در آمریکا، استرالیا، اتحادیه اروپا، انگلستان و حتی دبی، تغذیه حیوانات آزاد و ولگرد اعم از اهلی و وحشی اکیدا ممنوع است و متخلفان با جریمه های سنگین و حتی حبس مواجه می شوند. دلیل آن در محیط شهری کاملاً واضح است: هیچ حیوان خانگی را نباید در خیابان و پارک بدون مراقبت رها کرد. دامپروری اهلی نیز مشمول مقرراتی است که باید سلامت دام و صاحب آن را در نظر گرفته و هزینه و بیمه مربوطه را پرداخت کند. برای محافظت از سلامت عمومی، حتی صاحب سگ نیز باید مدفوع سگ خود را جمع آوری کند و ممکن است بدون قلاده سفر نکند.
دانشمندان به خوبی می دانند که تغذیه حیوانات رها شده باعث تغییر رفتار آنها و افزایش تولید مثل می شود. حیوانات تحت تأثیر وابستگی به غذای انسان قرار می گیرند و اگر این روند به شدت تنظیم نشود، می توانند به انسان حمله کنند. تجمع غذا باعث تشکیل گله می شود و گله سگ ها رفتار گرگ نشان می دهند. سگ هایی با حس بویایی قوی از کودکان و بزرگسالان می ترسند و به آسیب پذیرترین افراد جامعه حمله می کنند. آنها با گرگ ها جفت گیری می کنند و تهدیدی جدی برای انسان ها و حیوانات به شمار می روند زیرا موجودی دو رگ به نام گرگ هوند را ایجاد می کنند.
اگر این نوازنده خوزستانی که در شاهین شهر طعمه سگ ها شده بود، مورد توجه رسانه ها قرار می گرفت و از پیگیری و آموزش جلوگیری می شد، شاید متین امروز هنوز زنده بود. تلخی ماجرا این است که متین متعلق به طبقه ای از جامعه نیست که حساسیت شبکه های اجتماعی و رسانه های داخل و خارج از کشور را تحریک می کند. مرگ او چنان غم انگیز است که حتی روزنامه نگاران محلی و رسانه ملی نیز علاقه ای به این دسیسه ندارند. شاید مانند بسیاری از کارشناسان، نخبگان و مقامات از حملات وحشیانه حامیان و فعالان برجسته سگ و گربه بیم داشته باشند. این گروه آنقدر ظالم و خشن است که از تهدید، تهمت، فحاشی و اوباش گریه نمی کند.
* استاد دانشگاه تهران
235235