رویکردی تمدنی به نقش زن در تدبیر منزل
اهمیت خانواده بیش از آن که یکی از نهادهایی باشد که نقش اساسی در شکل گیری، پویایی، ماندگاری و گسترش تمدن دارد، به ویژه با توجه به نقشی که زنان می توانند یا می توانند در این عرصه ایفا کنند، نیاز به بررسی بیش از پیش دارد.
قبل از تدوین وظایف یا رسالت اصلی خانواده، باید به دو نکته اساسی اشاره کرد:
نخست، فیلسوفان یونانی و در نتیجه متفکران اسلامی، حکمت مقولات نظری و عملی و حکمت عملی را در اخلاق، سیاست مدنی و طراحی خانه شناسایی کردند. از نظر آنان یکی از مهم ترین شاخه های حکمت عملی، اداره امور خانه و خانواده است که عملاً بر عهده زنان است.
دیگر اینکه تمدن اگرچه عموماً به مظاهر پیشرفت و ترقی اعم از صنعت، فناوری، عمران، معماری، هنر و سایر دستاوردها معروف است، اما باید بداند که اینها همه نتیجه و محصول یا خروجی و اصل است. پذیرش تمدن اعم از زندگی شهری یا مذهبی در واقع به نوعی از زندگی اطلاق می شود که در آن حداکثر همزیستی، برابری و آزادی مبتنی بر عدالت و قانون تضمین می شود. بدون شک اگر جامعه ای چنین ویژگی هایی داشته باشد، خلاقیت، تولید، پیشرفت در آن محقق می شود، پس تمدن امری اساسی تر، ریشه ای تر و اساسی تر از مظاهر و آثار مشهود است، پس تمدن را نمی توان از جایی وارد کرد. کرد.
با دانستن مطالب فوق، مهم ترین وظایف خانواده و مراقب، یعنی زن را می توان به اختصار در پنج مأموریت اساسی شناسایی کرد: با چالش هایی مواجه است، اما نقش زیربنایی آن همچنان قابل بررسی است.
1. توجه اعضای خانواده به ویژه فرزندان به ارزش و اصالت زندگی دنیوی، امرار معاش، معیشت و درآمد و نحوه برخورد با مشکلات واقعه، وظیفه بزرگی بر دوش زنان و بسیاری است. . مردم متأسفانه از آن بی خبرند. امروزه کودکان به خصوص در زندگی شهری طوری بزرگ می شوند که گویی در خانه مهمانی می کنند یا در هتلی مسافرت می کنند که دیگران به آنها خدمات ارائه می دهند.
2. تعهد و مسئولیت پذیری افراد در قبال جامعه و دیگران از دیگر رسالت های خانواده است که باید مورد توجه قرار گیرد. افراد عضوی از جامعه هستند که عملا درگیر فراز و نشیب های آن هستند، بنابراین نمی توان آنها را مصرف کننده یا ناظر رویدادها دانست. مسئولیت اجتماعی و انجام تعهدات انسانی باید در همه افراد نهادینه شود، در غیر این صورت سربار و مخل جامعه می شود.
3. زندگی انسان بدون حضور دیگران امکان پذیر نیست و قدرت آن مربوط به ایثار و از خود گذشتگی است، پس همه باید بیاموزند که در مقابل دیگری از خودگذشتگی و از خود گذشتگی عمل کنند و از خودخواهی و تبذیر بپرهیزند. .
4. علاوه بر موارد فوق، اظهار نظر و مداخله در تصمیم گیری ها در خانه یکی دیگر از رسالت های خانوادگی است که افراد را نسبت به جامعه ای که در آن قرار دارند نگران می کند. روشن است که ایفای چنین نقشی بیش از هر چیز مبتنی بر بازخوانی دو کلمه احترام و ادب است و اینها نیاز به بازنگری جدی دارند. با توجه به تعاریف عام و سنتی این دو واژه، پذیرش، اطاعت و تسلیم نه تنها از دیدگاه زیست اجتماعی و تمدنی نامطلوب است، بلکه بسیار مضر و خطرناک است، زیرا علل پرخاشگری و پرخاشگری در مقیاس وسیع تری است. .، استبداد را فراهم می کند.
منظور از ادب و احترام، پذیرش بیرویه سخنان والدین، سالمندان یا دیگران را نباید تعریف کرد، بلکه احترام به جایگاه آنان با بیان خطاها و اشتباهات، اظهار نظر و دیدگاه معقول و قابل پیشبینی است و بنابراین مراقبت باید در خواندن گرفته شود.
5. آموزش رفتار و گفتگو با دیگران از اساسی ترین وظایف زندگی متمدن خانوادگی است. بدیهی است که دیالوگ با دیالوگ متفاوت است. در طول مکالمه، احترام گذاشتن به طرف مقابل با گوش دادن به صحبت های او که ممکن است شامل حقیقت و احتمال اشتباه در سخنان او و در نهایت جستجوی حقیقت باشد و در صورت تعامل با طرف مقابل، اهمیت دارد. از سختگیری و تعصب دوری می کند و از تساهل اخلاقی و مدارا رفتاری استفاده می کند. این توانایی است که می تواند در خانواده و تحت هدایت یک زن نهادینه شود.
گفته اند اگر زن به عنوان متولی خانه به درستی اداره شود، تمدنی مناسب و شایسته جامعه خواهد داشت. البته واضح است که بیان این مأموریت ها به معنای نفی مسئولیت مردان یا رهبران جامعه نیست، بلکه تاکید بر نقش آنان در زندگی متمدن زنان است.