چند نکته درباره حکم رهبری برای مدیر جدید روزنامه اطلاعات
اول: این روزنامه بیش از هر جای دیگری سخنان عده ای را منعکس کرد.
دوم، لزوم انتشار دیدگاهها و سلایق مختلف سیاسی، رسانههای خاص اطلاعاتی را مفید و ضروری کرده است.
ثالثاً مرحوم آقای دعایی توانسته این هدف را محقق کند و مجری جدید نیز باید همین رویکرد را دنبال کند.
می دانیم آن مرحوم که محبوبیتش در میان نخبگان به دلیل مدارا به اوج خود رسیده است، بارها مورد هجمه و توهین برخی شخصیت ها و گروه های سیاسی قرار گرفته است. دلیل هجمه ها دقیقاً تداوم روش بود که تصمیم اخیر رهبری نیز بر آن تأکید ورزید.
دعا کرد و آنان را نزد اهل فرهنگ و قلم تکریم کرد. از طرفی همین فرهنگیان بودند که خیلی ها می خواستند ضربه محکمی به دهانشان بزنند و با اتهامات مختلف آن را از صفحه روزگار پاک کنند.
آیا در مورد عبدالحسین زرین کوب و محمدعلی اسلامی و ایندوشن و بسیاری دیگر حدیث کوتاهی نوشته اند؟
آیا در مقابل انقلاب و نظام سنگسار نشدند؟ بزرگترین گناهشان این بود که مثلاً فلان بیانیه را امضا کردند یا امضا نکردند یا فلان وقایع را محکوم کردند یا نکردند، اما آنها را به عنوان کافر حربی جایگزین کردند.
در ضمن آیا دعا کرده اید که این افراد از نظام خارج نشوند و آیا این کار کوچکی است؟ گفت ما با اخراج این همه نخبه چه به دست آوردیم؟ و چون جواب این سوال را خوب می دانست، در مقابل فشار مقاومت کرد.
نماز افراد مختلف بر روی اجساد، اگرچه در زمره شعائر مذهبی طبقه بندی می شد، اما به عنوان یک اقدام نمادین تلقی می شد که مدعی بود کسانی که به سیاست رسمی نزدیک می شوند هم ایرانی و هم شهروند جمهوری اسلامی هستند، بنابراین باید حقوق آنها رعایت شود. از آنجایی که وی پسوند «نماینده ولی فقیه» را بر سر میگذاشت، رفتار او در مراسم مختلف گواه این امر بود. که در خیابان نظام قدم می زند و مشی رسمی بزرگان کشور را دنبال می کند.
من فکر میکنم یک نفر میتواند افراطی باشد و هر فکری را از طرف یک انقلابی منتشر کند، اما نمیتواند خطمشی از سیاست نمازی که از جهت و روش رهبری گرفتهاند، نقض کند. تشخیص عمل شخص متوفی با علم به روش هایی که علیه وی انجام می شود غیرقانونی است.
* چاپ شده در روزنامه اعتماد / دوشنبه 22 خرداد 1401