هنر و فرهنگ

«تعارف» در فرهنگ ایرانی از کجا آمد؟

فراز و نشیب دارد و شابادلظم معروف. هر روز دوباره و دوباره آن را تکه تکه می کنیم. وقتی با تلفن صحبت می کنیم، جلوی در ورودی ساختمان، وقتی به طور اتفاقی یکی از آشنایان را در خیابان می بینیم، در هنگام دوراهی های رفتاری و …. یک «ایرانی» را به تعارف می شناسند، اما خوب می داند که هر کجای دنیا که می رود، بهتر است تعارف ها را کم کند و کمیتش را زیاد کند.

بر اساس گزارش ها ايسناایرانی بودن تعارف روزانه ما مدتی است که جای سوال دارد. یا شاید به دلیل ارتباطاتی که در دهه های اخیر ایجاد شده و انتقادات کم و بیش از این رسم جمعی، چرا گاهی به مسائل ساده، معضلات کوچک نزدیک می شویم و نظرات خود را آشکارا بیان نمی کنیم؟

شاید عمیق ترین بخش عادت ایرانیان به «تعریف کردن» از روابط سلطان و برده نشات می گیرد. از آنجایی که قبلاً قانون سختگیرانه ای وجود نداشت و همه چیز مطابق سلیقه شاه اتفاق می افتاد، زندگی و ثروت مردم در گرو اراده و تصمیمات او بود و احساس ناامنی و بی اعتمادی در فرهنگ ایرانی حاکم بود. «ایرانی» همیشه محیط بیرونی را نامطمئن و نامطمئن دیده است و از دیگری که عقایدش را در دلش نگه داشته می ترسد. به همین دلیل «ترس» در اقشار جامعه ایران نهادینه شده و تا حدودی به فرهنگ عمومی سرایت کرده است. جلال آل احمد معتقد است: «ملتی که هزاران سال تحت سلطه دیکتاتوری بوده است، در طول تاریخ به یک فرد تبدیل شده و به تقیه عادت کرده و در بند فرو رفته است. شما می ترسید…».

این ترس به نوعی تظاهر و پنهان کاری تبدیل شده است که در بیشتر سفرنامه های جهانگردان غربی به عنوان تاسف بارترین ویژگی ایرانیان آن زمان از آن یاد می شود. البته بسیاری از اروپایی‌هایی که در دوره قاجار به ایران سفر کرده‌اند، چون با آداب و رسوم ایرانی در مهمان‌نوازی و مهمان‌نوازی ناآشنا بودند، منفی هستند، اما نه لزوماً کمی تمجید ایرانیان و سفرنامه‌نویسان. بیش از حد، نمک. به عنوان مثال، سرهنگ دروویل، جهانگرد فرانسوی که در زمان فتحعلی شاه به ایران آمده بود، معتقد بود که «ایرانی ها نمی توانند از انصاف و راستی پشت ظاهر مؤدبانه و مهربان آگاه شوند». از سوی دیگر، سفرنامه نویس دیگری به نام لیدی شیل که همسر سفیر انگلیس در دوران ناصری بود، معتقد است که «ایرانی در هر شرایطی از ادای احترام به مهمان مسیحی دریغ نخواهد کرد». .. »و این قسمت هم نشان از احترام میزبان به مهمان دارد. اما دیدگاه ها و مشاهدات سیاحان قاجار، «تعریف» ایرانیان را تأیید یا تقبیح نمی کند، زیرا همگی از تجربیات شخصی خود استنباط کرده و یا به نحوی در مورد شبهات خود اظهار نظر کرده اند و رفتاری را بریده اند. .

اما مهم این است که ایرانی ها از گذشته تا به امروز می خواستند همه مهمانان خود کار خیر کنند. همه چیز از بهترین، زیباترین و جدیدترین غذا تا چاق ترین غذا و شیرین ترین حلوا را باید به بهترین شکل برای مهمانان آماده کرد. حتی در مهمانی ها و مجالس، افراد لباس های تمیز و مرتب می پوشیدند تا در نظر دیگران زیباتر و زیباتر به نظر برسند و یا حتی در معماری خانه ها آرامش و آسایش میهمانان را در اولویت قرار می دادند. به این ترتیب اتاق مهمان که «طنابی» یا «شاه نشین» نام داشت، در بهترین نقطه خانه ساخته شد! در معماری ایرانی، اتاق «شاهی» اتاقی آفتابگیر در قسمت داخلی شمالی بود که ارتفاع آن معمولاً دو برابر سایر اتاق های خانه بود و در بالای آن سقفی نیمه گنبدی قرار داشت که اتاق را خنک می کرد. . «امپراطورها» با تزئینات خاصی مانند نقاشی و آینه، ملحفه و شیشه های رنگی همراه بودند و حوض بزرگی در جلوی اتاق ساخته شده بود و از آنجایی که «آب» از ابتدا خنک بود، هوای مطبوع را به داخل اتاق می داد. جریان. داخل اتاق؛ بدین ترتیب هوای گرم به سمت بالا و طاق نیم گنبد جریان داشت و هوای سرد بین شاهنشاه و حوض جریان داشت. این «لذت» مهمانی و چاقو زدن نیز یکی از آدابی است که نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در بسیاری از فرهنگ ها از قدیم الایام تا به امروز به آن پایبند بوده و به عنوان یکی از ارکان جامعه پذیری سالم تلقی می شود. حتی در ایران نیز اصطلاح «سس برنج» رایج است که مستقیماً به اهمیت آرایش در یک مهمانی اشاره دارد.

نمونه ای از مهمان نوازی و تعارف، ترجیح خود مهمان است. همانطور که در اواخر دهه بیست، مردم می‌دانستند که سفر در نوروز کار اشتباهی است تا مهمان به خانه خود بازگردد و در بسته غذا نخورد! همین احترام و احترام و اهمیت به دیگری از ایرانیان مردمی مهمان نواز و خونگرم ساخته بود. اما باید توجه داشت که تعارفات غیرواقعی و گاهی اوقات انتظارات غیر واقعی همیشه ضربه ای به ارتباطات است. نباید اینقدر فداکار شد، خود را فراموش کرد و به دیگران توجه کرد و نباید «خود» را در زندگی آنقدر محور قرار داد و دیگری را نادیده گرفت. حفظ خویشتن داری مهمترین بخش این مراسم روزانه است. همانطور که گفتند: «میانگین خوب است».

* برخی از داده‌های تاریخی گزارش از کتاب «جامعه‌شناسی عصر قاجار» اثر پریسا کدیور است که به تاریخ اجتماعی و زندگی روزمره مردم ایران در دوره قاجار می‌پردازد.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا