خبرهای کلی

فاش‌شدن نقشه دختر خیابانی علیه جوان شهرستانی با درایت قاضی

اتهام سجاد به قدری سنگین و بی دفاع به نظر می رسید که در صورت ادامه محاکمه تا پایان، قضات دادگاه کیفری استان چاره ای جز حکم اعدام وی نخواهند داشت. سجاد، گودرز و مسعود کارگران پسماند که در جنوبی ترین نقطه شهر، تختی ساده برای یک خواب شبانه اجاره کرده بودند، از سحر تا غروب در سطل زباله امرار معاش می کردند…

سجاد به نقل از این پرونده گفت: پنجشنبه شب وقتی سطل زباله و پشت وانت مالک را رها کردیم، مثل هر هفته که تنها لذت و تفریحمان در سینما بود، سه نفری به سینما رفتیم. یه چیزی به گودرز و من با هم رفتیم بیرون یه فیلمی که مسعود دیدم اومد دنبالم و گفت بیا بریم سینما بی خیال. اگر خدا بخواهد نوبت ماست. او را از سینما بیرون انداختم که دیدم دختری آمد پیش ما که چیزی بگوید، صد و پنجاه تومان برای آن می دهم! هرچی میخوای روی من حساب نکن

خلاصه فایل: خانم. برای رهایی از گرمای تابستان. و از رفتن به سینما که در آنجا با متهم سجاد ملاقات می کند، خسته می شود. سجاد ابتدا به او توصیه می کند که بهتر است به زادگاهش برگردد و قدر خانواده اش را بداند. اگر می خواهید در شیراز بمانید، شب مهمان پیرمرد و پیرزن (یعنی پدر و مادر سجاد)، هستی صبح گفت من به شما کمک می کنم کار پیدا کنید، بخوابید و استراحت کنید. شما برنده شدید اعتمادم و به من و من و خونه بیرونم خیانت کرد و خودش نبود، همین که فهمیدم فریب خوردم برنده شد، خواستم از خونه برم که دیدم قفل شده و خشن است. …

سجاد به جز معرفی گودرز و مسعود که هر دو به محض اطلاع از پرونده از خانه خارج شدند، دلیلی برای انکار نداشت. خانم الف! مهمترین چیز برای من و شما این است که موضوع را حل کنیم، اما چگونه؟ رئیس جمهور ادامه داد: فرض کنید دختر دروغگو و سجاد مرد عادل باشد، در این صورت دختر راضی به گرفتن پول می شود، بنابراین اولین راه برای پی بردن به حقیقت این است که به رضایت شاکی پول بدهد. اما به شرط موافقت متقاضی.» اتهام زنا به سجاد معتبر است * مگر اینکه دختر به دروغ بودن اعترافات خود اقرار کند و مسعود و گودرز نیز در دادگاه حاضر شوند تا شهادت دهند که بین سجاد و سجاد رابطه ای برقرار نشده است. شاکی. عنف * …

من بخشی از راه حل آقای رئیس را در هنگام برخورد با سجاد به ایشان تحویل دادم، اما سجاد در گذشته با فحاشی و تکذیب اتهام منکر اتهام شد و اصرار داشت که حتما با گودرز و مسعود تماس بگیرم تا موضوع حل شود. در حالی که به خانم الف پیشنهاد پول دادم، قول دادم مژدگانی را به کارفرمای بچه ها بپردازم تا مخفیگاه مسعود و گودرز را شناسایی و گزارش دهد.

بیش از یک ماه از دستگیری سجاد می گذشت و جوان بیچاره از ترس مجازات گوشت و پوست شده بود و روز به روز حال روحی اش بدتر می شد. یافتن گودرز و مسعود برای نجات سجاد از این مخمصه با تأیید ادعای وی و اصرار بر دعا و تضرع سجاد رئیس شعبه و ارائه نمایندگی به حوزه قضایی شهرستان محل سکونت وی ضروری بود. دو شاهد

هنوز با احضاریه از ساختمان دادگاه محل زندگی آن دو نفر بیرون نرفته بودم، اما خوبی و شخصیت شهرهای کم جمعیت و کوچک به کمکم آمد و تلفنم زنگ خورد.

تماس از تلفن عمومی بود، آن طرف خط خودش را مسعود معرفی کرد، باید خودش سیگار می خرید. هر دو رفتیم بالا و دیدیم دختره لباسش را درآورده و جای سجاد خوابید و سجاد هم تنگ شده بود. لباس پوشید و داشت می رفت که گفت شما دوتا هستید مثل من …. از شر …

وقتی به مسعود گفتم بیا و به همان قاضی بگویم، گفت: نظر شما چیست آقای وکیل؟ )

من به مسعود قول دادم با قاضی صحبت کنم تا به مشکل نخورند به شرطی که خودشان هم به همین حقیقت شهادت دهند، پس همین موضوع را به رئیس شعبه نقل کردم و او هم قول کمک داد…

محاکمه با حضور شاکی و سجاد آغاز شد.رئیس شعبه به الف.

رئیس شعبه پس از شنیدن اظهارات مسعود و گودرز رو به خانم الف کرد و گفت که شما و شما دو نفر در پی زنای محصنه رابطه حرام برقرار کرده اید. برای زنا شرایطی وجود دارد که وجود ندارد. در این مورد … قاضی در حالی که صحبت می کرد از پشت میزش بلند شد و به سمت شاکی و دو شاهد رفت و کفش هایش را در آورد و سه ضربه به کمرش زد و گفت: «تو را می کشم. تعزیر حرام برو، بشوی و به دادگاه برگرد تا خدا از خطای تو بگذرد. *

علیرغم گذشت چندین سال از آن زمان، اما همواره در مواجهه با چنین مشکلاتی، درایت و درایت قاضی محترم امروز به عنوان وکیل در نشر چنین منش و روشی بر اساس قواعد حقوقی استناد می کند. موضوع به منصب، به ویژه در محاکمه تعزیر.

وکیل-شیراز

شرح*

در فقدان دلیلی برای تبرئه سجاد از پرونده مورد بحث / اما قاضی به شیوه خود شاکی، مسعود و گودرز را تبرئه کرد.

قبل از اصلاح آیین دادرسی کیفری و تعیین دادگاه های کیفری 1 و 2 مرجع صالح برای جرائم مستوجب اعدام دادگاه کیفری استان بود.

مواد 204-216 قانون آیین دادرسی کیفری. مواد 1 تا 4 شرایط رجوع به شهادت و حتی دستگیری پادشاهان را تعیین می کند.

مواد 8 تا 19 قانون آیین دادرسی کیفری موادی که به تعریف جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت اشاره دارد، جرایم غیرقابل گذشت شامل مواردی است که محدود به آن می شود مانند شلاق، اعدام، سنگسار و غیره.

اثبات درجه زنا مستلزم شهادت 4 شاهد واجد شرایط است، اما قاضی می تواند طبق قواعد قضائی تعزیر را انجام دهد.

در چنین مواردی امکان تعزیر برای متهم وجود دارد که تعزیر در این گونه موارد مجازات فرامرزی است.

در معصیت الهی توبه متهم دلیل بر تخفیف یا سقوط مجازات محسوب می شود که قانون مجازات اسلامی ۱۱۴-۱۱۹ به همین دلیل است. شرایط مجاز ماده

دکمه بازگشت به بالا