چرا تلویزیون از مجریانش مراقبت نمی کند؟
کاهش ناگهانی ستارگان تلویزیون از نظر اجرا و پخش دیگر امری عجیب و دور نیست. رویه ای که به دلیل تکرارهای مکرر در سال های اخیر قابل پیش بینی است اما همچنان برای افکار عمومی و فعالان این حوزه سوال برانگیز و گیج کننده است.
به گزارش رویداد برتر، از این مجری به عنوان ویترین تلویزیون یاد می شود. اگر این ویترین به درستی و مطابق با محتوای مورد نظر چیدمان شود، برنامه را به اوج می رساند، مخاطب را تا انتها نگه می دارد و روند انتقال پیام به درستی توسعه می یابد. به همین ترتیب، اگر مردم انتخاب اشتباهی داشته باشند، مخاطب برنامه را رد می کند، کانال را عوض می کند و دیگر خبری از آن نخواهد داشت.
برنامه های گفتگوی شبکه های مختلف تلویزیون بخش مهم و بزرگی از کنداکتور تلویزیون را به خود اختصاص داده بود. این برنامهها در هر زمینهای نیاز به یک یا چند مجری دارد که کنترل برنامه را در دست بگیرند، گفتگو با مهمانان را هدایت کنند و در مواقع لزوم واکنشهای منصفانه و به موقع نشان دهند، بهویژه در برنامههای زنده.
و البته هیچ شبکه تلویزیونی نمی تواند چنین سرمایه ای را به راحتی بدست آورد. گاهی اوقات برای یک شبکه، سالها صبر، آموزش و سرمایه گذاری لازم است تا یک مجری ماهر و محبوب را به ارمغان بیاورد، و سپس وقت آن است که تلویزیون از ستاره ای که در دنیای رسانه به مخاطبان معرفی شده است، بهره مند شود.
این مجری با حضور چندگانه اش در برنامه ها به چنان شهرت و محبوبیتی دست می یابد که بسیاری از بازیگران پس از چندین سال حضور در فیلم ها و سریال های پرمخاطب حتی به پای خود نمی رسند. حتی برخی از مجریان توانستند به یکی از برندهای تلویزیون تبدیل شوند و امضای یک برنامه خاص از نظر جذب مخاطب شوند.
نگاهی به مجریانی که در دو دهه گذشته به مخاطبان تلویزیون معرفی شده اند نشان می دهد که تلویزیون در شناسایی و معرفی این افراد عملکرد نسبتا خوبی داشته است و یک مجری توانسته است مخاطبان را با برنامه هایشان هماهنگ کند. اما اینکه تلویزیون چقدر در حفظ و مدیریت ستاره های زاده شده در دل خود موفق بوده است، اگر نگاهی به سرنوشت معروف ترین مجریان و گویندگان دهه های گذشته بیندازیم، به راحتی و به وضوح قابل پاسخگویی است.
عادل فردوسی پور، علی درستکار، نجم الدین شریعتی، احسان کرمی، رضا رشیدپور، محمدرضا شهیدی فرد، محمود شهریاری، سونیا پوریامین، آزاده نامداری، عبدالرضا امیراحمدی، نجمه جودکی، صبا راد، فرزاد هوشیدی، فرزاد…
نام هایی که در بالا ذکر شد از مجریان تلویزیونی دو دهه اخیر است که هر کدام در حوزه خود برنامه های پرمخاطب اجرا می کردند. افرادی که با پول و زمانی که تلویزیون برای آنها خرج کرد و آنتنی که در اختیارشان گذاشت رشد کردند و رشد کردند. اما چند تا از نام های فوق را به صورت مستمر و فعال در تلویزیون می بینید؟
برخی از این افراد مدت زیادی است که رنگ برنامه را ندیده اند و برخی دیگر ممکن است گهگاه به یک مسابقه تلویزیونی یا برنامه های گاه و بیگاه نگاه کنند، اما درخشندگی آنها بسیار کمتر از قبل است.
تصور کنید روزی یک نهال کوچک در باغچه خود می کارید. سال ها طول می کشد تا نهال به تدریج رشد کند و میوه دهد. برای مراقبت از نهال، آبیاری، سمپاشی و همه اینها هزینه می کنید به این امید که نهال تبدیل به درختی شود که برای شما سودی به همراه داشته باشد تا پس از صرف هزینه ها، از ثمره زحمات خود بهره مند شوید. . اما درست زمانی که نهال پربار و پر است، به محض دیدن آفت یا برگ زرد، درخت را از ریشه ببرید تا اصلاً در معرض دید نباشد!
این دقیقا همان اتفاقی است که در این سال ها برای برخی از مجریان تلویزیون رخ داده است. صداوسیما با سیاست رفتاری سال های اخیر «آنطور که می گوییم یا نباش» چهره های زیادی را از نظر عملکرد و البته در حوزه های دیگر از دست داده است.
این در حالی است که رسانه های جهان در تلاش هستند تا مجریان خود را تا حد امکان حفظ کنند و این تلاش جریانی است که منافع رسانه ها را تامین می کند. از آنجایی که آنها می توانند این پیام را که گاهی اوقات مبالغ هنگفتی را در قالب فیلم و سریال به مخاطبان خود خرج می کنند منتقل کنند، می توانند این موضوع را در چند ثانیه به بهترین و موثرترین شکل ممکن از طریق یک نفر – یک مجری – ارائه دهند. اینگونه است که مجری مانند لری کینگ سال ها سی ان ان یا اپرا وینفری را برای 25 سال مجری می کند و تبدیل به ستاره برنامه های گفتگو می شود.
مشکل نه تنها حذف مجریان جوان و جدید، بلکه حذف مجریان بازنشسته و باتجربه موضوع دیگری است که برخی از جمله محمدرضا حیاتی، چهره پیشکسوت تلویزیون به آن اشاره کرده اند. حیاتی در این خصوص به رویداد برتر گفت: متاسفانه مستمری بگیران اجازه عضویت در سازمان را ندارند و اگر مستمری بگیران بخواهند با همکاران خود ملاقات کنند نمی توانند وارد محوطه سازمان صدا و سیما شوند و کارت بازنشستگی نیز دروازه ها را باز نمی کند.
سرنوشت تلخ ماندن پشت درهای بسته پس از سال ها تجربه کاری این روزها گریبانگیر بسیاری از مجریان و مجریان تلویزیون می شود. این در حالی است که تلویزیون با مدیریت کارآمدتر و دلسوزانه تر (حداقل از نظر زمان و هزینه های رسانه ای) می توانست بسیاری از این افراد را مقابل دوربین خود قرار دهد.
با این حال پیمان جبلی که تنها دو ماه دیگر یک سالگی ریاست جمهوری خود را جشن می گیرد، از همان ابتدا وعده بازگشت مردمی را داده است که دیده است. این یکی از معیارهای حرفه ای و قانونی رسانه ملی است که آنتن باید از تمام ظرفیت و توان خود برای جلب اعتماد و نظر مردم استفاده کند و از هیچ ظرفیتی غافل نشود.»
رئیس سازمان صدا و سیما در تفسیر دیگری تاکید کرد: همه ظرفیت های انسانی در قالب های مختلف هنرمندان، کارگردانان، مجریان و … عامل تولید همه دستگاه های تلویزیونی است و باید از همه آنها به بهترین نحو استفاده شود. امکان پذیر است تا یک پازل زیبا باشد.» در دوره جدید نمی گذاریم هیچ ظرفیتی از بین برود، از هر ظرفیتی نهایت استفاده را خواهیم کرد. همه عزیزان و نیروی انسانی برای ما عزیز و قابل احترام هستند و جای آنها در رسانه ملی همیشه باز خواهد بود، اما در دوران تحول جدید با چهره ها چه خواهیم کرد، امیدواریم اگر خدا بخواهد بهتر از چهره او محافظت کند.»
انتهای پیام