موضوع قاچاق جنسی زنان و رسانه ملی
در این مقاله در سه قسمت با محوریت جایگاه رسانه ملی به این موضوع می پردازیم.
اقدام اول: از باد تا لاتاری
شبکه تلویزیونی ایران شو شب گذشته فیلم ایرانی لاتاری را که معمولا به فیلم های اکشن جذاب و خارجی اختصاص دارد در پربیننده ترین ساعت شب گذشته خود روی آنتن برد. لاتاری فیلمی درباره قاچاق زنان و دختران ایرانی به دبی به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه کنندگی سیدمحمود رضوی در سال 1375 و نامزد دریافت سیمرغ فجر کریستالی در همان سال است. جشنواره بین المللی فیلم این دو با در دست داشتن فیلم هایی چون داستان نیمروز و ردخون، در حال حاضر از فعال ترین فیلم ها در عرصه سینمای سیاسی هستند.
لاتاری داستان پسری ایرانی است که نامزدش به دلیل فشار اقتصادی برای حسابداری به دبی رفت و پس از اتفاقاتی در آنجا به قتل رسید. قهرمان فیلم برای کشف حقیقت به دبی می رود و متوجه می شود که شاهزاده ای که عروسش را مورد آزار جنسی قرار داده عامل قتل بوده و در نهایت در فضایی حماسی با کمک و حمایت یکی از دوستانش انتقام آن را می گیرد. یک مامور دولتی اگرچه شباهت نسبی نام های شاهزاده فیلم (حمد) و ولیعهد دبی (همدان) تصادفی به نظر می رسد، فیلم بدون تردید این تقصیر را متوجه یک شاهزاده دوبی و دولت می کند. عامل ترور شاهزاده کشور همسایه نقش و دخالت خود را تعیین می کند.
این اولین فیلم در مورد قاچاق دختران و زنان در ایران نیست و احتمالا آخرین هم نخواهد بود.
شاید بتوان فیلم بادوک را که اولین ساخته سی سال پیش مجید مجیدی بود از این نظر جزو اولین ها دانست. در بادوک نیز گفته می شود که دختران ایرانی توسط واسطه ها خریداری شده و به زور به کشورهای همسایه منتقل می شوند. جالب است که این فیلم چندی پیش پس از سه دهه در رسانه ملی پخش شد، درست زمانی که پس از شش سال با ماموریت سفیر امارات در تهران، سطح روابط دو همسایه در حال نزدیک شدن به سطح قبلی است.
بین بادوک و لاتاری فیلم های دیگری نیز در این زمینه ساخته شد که نمونه آن «فقر و فحشا» اولین فیلم مسعود ده نمکی ساخته شده در سال 1382 است. این مستند که هرگز علنی نشده و مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است به موضوع قاچاق زنان در ایران نیز می پردازد. البته ده نمکی یک سال پس از ساخت این مستند کتابی به نام ناگفته های فقر فیلم و فحشا نوشت و نسخه ای از آن را تقدیم مسئولان کرد.
از پیچ و تاب های عجیب درون مایه فیلم که بگذریم، این آثار در موضوع فقر که به عنوان عامل پدیده قاچاق زنان ظاهر می شود، مشترک هستند. در برخی از آنها ادعا شده است که دختران و زنان به زور از ایران جستجو شده اند، در برخی قربانیان فریب خورده اند و در نهایت در برخی نیز خروج زنان و دختران از ایران سفری به خواست خود و با هدف کسب درآمد بوده است. پول
عمل دوم: واقعیت فراتر از مرزها
بدون شک در بین هموطنان ما دختران و زنانی هستند که برای این منظور به کشورهای همسایه می روند که از نظر دینی، فرهنگی و غیرت مردم ما شرم آور است. در این زمینه گزارش های مختلفی از کردستان عراق به ویژه از اربیل تا دبی منتشر شده است که نمی توان همه آنها را جعلی دانست. شاید به همین دلیل است که امارات برای دختران مجرد زیر 18 سال که می خواهند به تنهایی به دبی و امارات سفر کنند ویزا نمی دهد. هر چند در دنیای آزاد روسپیگری که به آن «سرویس اسکورت» می گویند، یک تجارت و دومین صنعت پولساز دنیا محسوب می شود که بیش از 40 میلیون نفر در آن مشغول به کار هستند، اینطور نیست. دولت های همسایه برای روسپی ها فرش قرمز پهن کرده اند یا با پدیده قاچاق انسان سازمان یافته مبارزه می کنند و به همین دلیل شهروز سخنوری ملقب به الکس مشغول فریب زنان و دختران ایرانی و فرستادن آن ها برای دیگران بوده است. برای استثمار جنسی دوبی و مالزی اخراج شدند. این الکس بود که به گفته سخنگوی دادگستری یکی از اتهاماتی بود که هفته گذشته به دلیل ایجاد یک شبکه فساد سازمان یافته علیه او مطرح شد و گفت که این فرد به اعدام محکوم شده است.
پرونده الکس نشان داد که شبکههایی برای این منظور سازماندهی شدهاند که بعضاً توسط افراد مهم کشور حمایت میشوند و در واقع زنان و دختران را نه با خرید آنها در ایران یا دزدی، بلکه با فعالیتهای زیرزمینی و کمک به بیرون رفتن آنها به اسارت میگیرند. و بازاریابی برای آنها توسعه می یابد.
واقعیت این است که هنوز هیچ مدرکی مبنی بر دست داشتن دولت ها یا حتی مقامات کشورهای همسایه در این پدیده شوم ارائه نشده است و نه مقامات فلان کشور آسیای جنوب شرقی و معروف به همین صنعت، مردان و جوانان ایرانی را اعزام کرده اند. دعوت نامه ها
عمل سوم: آنچه می بینیم
محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال در این خصوص اظهاراتی جنجالی دارد که آن را در تلویزیون هم مطرح کرده است. او ابتدا در خاطره ای اشاره کرد: در راه سوئیس در امارات در هتلی نشسته بودم که دختری آمد و پرسید شما آقای دادکان هستید؟ پرسیدم شما هفت یا هشت نفر اینجا چه کار می کنید؟ همه بدون خجالت به من گفتند که این کار ماست چون زندگی ما نمی چرخد، ما می آییم اینجا کار می کنیم.» این مشکل مهم تر را حل کنید.
نه تنها آقای محمد دادکان، بلکه هرکسی که مرتب به دبی رفته و دقت کافی را داشته باشد، با زنانی برخورد کرده است که به تنهایی سفر می کنند و رفتار و پوشششان مشکوک است. این روزها بسیاری از پروازها مسافران را به آرانی دبی منتقل می کنند. حتی شهری مثل مشهد هم اکنون هر روز با یکی از دو شرکت هواپیمایی دولتی امارات به دبی پرواز می کند. من هفته گذشته 10 مرداد با یکی از همین پروازهای ارزان از دبی به مقصد مشهد حرکت کردم. بیشتر مسافران زائران بحرینی بودند و بقیه مسافران مختلف از جمله کارکنان شرکت، دانشجویان و حتی مسافران اتصالی بودند که از جاهای دیگر و از طریق دبی به مشهد سفر می کردند. اگر چه نباید دیگران را بر اساس پوشش قضاوت کنیم، اما اگر پوشش فردی همراه با رفتار و گفتار شفاف، باعث تعجب دیگران به ویژه زائران به عنوان یک هموطن شود، پس جای این است که مشکل از کجاست و راه حل چیست.
چیزی که آنها فهمیدند این بود که هیچ حیله، فریب، تهدید یا اجبار، هیچ سازمانی برای کمک به ترک آنها وجود نداشت، و تنها هدف از این سفر کسب درآمد به اندازه هر کسی بود که به نظر می رسید در فقر مطلق نیست.
65