آخرش چه می شود؟ – رویداد برتر

آخرش چه می شود؟ - خبرآنلاین

اگر از خشونت علیه تظاهرات مسالمت آمیز استفاده می کنید:
اول: معترضان کینه دارند.
دوم اینکه ترس آنها از خشونت به تدریج از بین می رود و این برخوردها برایشان عادی می شود.
سوم: شجاع و مغرور هستند.
چهارم، به تدریج دیگران نیز به آنها خواهند پیوست.
پنجم، اعتراضات در زندگی همه نهادینه شده و تثبیت می شود، بخشی از زندگی روزمره آنها می شود و در طول زمان تداوم می یابد. بنابراین، برخلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حقوق قانونی آنها، اعتراضات را «جمع» نمی کند، بلکه آنها را «کشش» می کند. در واقع، شما مانند یک بازیکن “دوئل” خواهید بود که بدون سلاح به مبارزه در گل ادامه می دهد. «دوئل در گل» ماندگارترین نوع برخورد است، زیرا هیچ کدام نمی توانند دیگری را نابود کنند. البته می توان گفت اگر با هم برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اول، ابراز اعتراض خشم را کاهش می دهد و احتمال تاخیر در رسیدگی به ادعاها را کاهش می دهد.
دوم اینکه عدم تقابل باعث افزایش حس همدلی بین طرفین می شود. در زمان “لجن کشی” دلسوزی “راه حل” مناسب است و خشونت “بدون راه حل”.
سوم، قانون اعتراض غیرخشونت آمیز را منع نمی کند.
مگر اینکه اساساً نمی خواهید هیچ تغییری در روند مسدود کردن ایجاد کنید. باشه! در این صورت، شما و کشورتان می دانید؛ این.
چه می توانیم بکنیم؟
1. راه حل اساسی و بلندمدت، راه حلی سیاسی-اجتماعی است که درها را به روی تنوع سیاسی-فرهنگی ایرانیان باز می کند. در این ستون قبلاً تعدادی راهکار حقوقی و سیاسی منتشر کرده ام. در اینجا چند راه حل جزئی وجود دارد:
2. باید جلوی این گرفت که منبرهای معروف در شیپور تحریک می دمند و با سخنرانی های توخالی آتش کینه را تقویت می کنند. این لفاظی ها بیشتر جوانان را تحریک می کند و بهانه ای برای جنایتکاران پشت پرده می دهد. انبار مهمات زخم انبوه را فعال نکنید. لفاظی شما «کاتالیزوری» است که تنها باروت های درد و زخم را به هم وصل می کند. شما هنوز نمی دانید با جامعه چه کرده اید. از مشاهدات میدانی به نظر می رسد که «سیاست جدیت» در دستور کار است. این سیاست که در قالب برخورد خیابانی تجلی پیدا می کند، ممکن است عده ای را از کمپین بترساند، اما مهم ترین آسیب آن این است که نه تنها «دوئل» را طولانی می کند، بلکه «خودی ها» را بسیار منزجر می کند. آهسته «راه‌حل توده‌ای» را که جمهوری اسلامی تاکنون برای مقابله با اعتراضات ناشی از استراتژی‌های فصل درگیری یا حداقل اهمیت کمتری به کار برده است، باقی می‌گذارد. رها کردن مردم برای کشور و نظام خطرناک است. اگرچه قابل پیش بینی بود.
3. اکثر این جوانان به جنسیت متفاوتی تعلق دارند. شما باید اینها را بدانید. آنها پر از خشم های مختلف و آرزوهای غیرقابل بیان هستند. باروت در جامعه وجود دارد. این بشکه ها به هم متصل هستند. سعی کنید به نیازها رسیدگی کنید، بشکه ها را میخ نکنید. او مجبور نیست با خانه های تیمی گروه های “فرقه ای” دهه 1960، جدا از جامعه روبرو شود. اکثر آنها هم از نظر فرهنگی و هم از نظر نیازهای اولیه زندگی تحت فشار هستند و مهمتر از آن دلبستگی به همه اقشار و اقشار جامعه است. چون در خانواده، کوچه و بازار هستند. اساساً زرادخانه “روحانی” او خانواده است. آنها را تحریک نکنید. شما اساسا آنها را نمی شناسید. به قول این مسئول شما «فلج تحلیلی» دارید. اساساً شما نمی توانید با آنها صحبت کنید. به جز دیگران، نیروهای غیرنظامی را برای مداخله رها نکردید. در سال های اخیر کلیپ هایی از نوجوانان و جوانان در فضای مجازی مملو از نفرت، خشم و خشونت دیده ام. تعجب کردم که نوجوانان «غیرسیاسی» اینقدر خشن شدند. حالا اما همه آنها قاطی شده اند و به نظر می رسد وجه مشترک آنها نفرت از وضع موجود است. حرف های عبوس کننده و توخالی برخی مجریان که در فضای مجازی به وفور ظاهر می شود، اتفاقا یکی از عوامل شکل گیری آنها بود. کارکرد برخی از این سخنرانان و منبرها «پرورش چریکی» است. آنها خودشان بخشی از مشکل هستند و این واقعیت که آنها “شیپور خشونت” را در تریبون های رسمی و رادیو حمل می کنند، فقط بشکه های باروت را به هم وصل می کند.

4. چنین روزهایی را با گستره بسیار وسیع تری به عنوان دوران انتقال قدرت پیش بینی می کردیم. مختص این دوره و کشور نیست. بنا به دلایلی، پس از یک دوره طولانی ثبات، در جریان “اختلال در قدرت و رهبری”، شورش ها و هرج و مرج خشونت آمیز، قتل و غارت نیز می تواند ایجاد شود. اتفاقی که در این هفته ها افتاد نشان داد که در آینده ای نه چندان دور چه اتفاقی می تواند بیفتد. اگر اهل مثال و نبوت باشیم.
5. در مورد معترضان چه می توان گفت؟ البته ما به آنها دسترسی نداریم و آنها مطالب ما را نمی شنوند و نمی خوانند. آنها آنقدر متنوع و ناشناخته هستند که ما حتی نمی دانیم چه بگوییم. ما فقط می توانیم به معدود شهروندان متمدنی که نوشته های ما را می خوانند توصیه کنیم: سعی کنید از خشونت در گردهمایی های خانوادگی یا گروه های شبکه های مجازی اجتناب کنید. تاریخ را به معترضان یادآوری کنید. راه اندازی «جنبش روشنگری و مدنی برای پرهیز از خشونت در عین داشتن حق اعتراض» تا جوانان و نوجوانان از خشونت دوری کنند و مرزهای خود را از آتش افروزان جدا کنند. همه آنها قطعاً با بسیاری از نوجوانان و جوانان مرتبط هستند و ما می توانیم با آنها به خصوص در رسانه های اجتماعی صحبت کنیم. حالا که فضای رسانه رسمی در دست عده ای خاص است و به فضای رسمی رسانه ای دسترسی ندارید، حداقل می توانید در گفتگوهای حضوری یا مجازی موثر باشید. مهم این است که موج خشم و نفرت جوانان، فرهیختگان ما را نبرد. مهمترین ویژگی معترضان نفوذ رسانه ای از خارج است. ما باید به آنها هشدار دهیم که خون آنها برای برخی خارجی ها تبدیل به اسکناس دلاری نمی شود. هر گونه اغتشاش و خشونت، نقض غرض است و خیری در آن نیست. اینکه کودک ده ساله ای کشته شود، کردستان غرق در خون شود، خانه امن خانواده ای در کامیاران و مهاباد مورد حمله قرار گیرد، یا اینکه جوانی به طرز فجیعی کشته شود و جسدش به خاک سپرده شود. جاده کرج با هیچ منطق انسانی ناسازگار است.
همچنین باید هشدار دهیم که آمادگی اسرائیل و آمریکا، پایان برجام، لفاظی آذربایجان، همسایگی طالبان، هرج و مرج عربستان، بازی های روسیه و بی تدبیری همه زمینه ساز است. جنگ همه جانبه برای ایران؛ با این حال، ابتدا باید این هشدار را به مسئولان خود بدهیم.

* رئیس انجمن علوم سیاسی ایران

6565

دکمه بازگشت به بالا