هنوز در همان نقطه آغازین هستیم!

ما مدرن ها دوست داریم بگوییم که نسبت به مردمان و تمدن های قبلی خود مردمی بسیار بهتر هستیم. اما اگر خوب دقت کنیم، می بینیم که جز در ظاهر، خوراک، پوشاک، حمل و نقل و امثال آن، در تفکر و اعتقادات ما تغییر چندانی نکرده است. بله، در ابتدا ممکن است همان کارهایی را که امروز انجام می دهیم به روشی متفاوت و با روش ها و ابزارهای ابتدایی تر انجام داده باشیم، اما آیا افکارمان اساساً تغییر کرده است؟ ناگفته نماند که در حل معادلات ریاضی و عددی برخی از اصطلاحات که نسبت به بقیه بسیار کوچک هستند حذف شده و ناچیز نامیده می شوند. حال باید بگویم که نگاه به تغییرات ذهنی، نگرش های انسانی، قابل چشم پوشی است و به نظر من باید به آنچه باید می افتاد و چه اتفاقی نیفتاد، پرداخت و به دنبال دلایل بود! اما چرا ؟

از دیدگاه ادیان، در متون دینی آمده است که 124000 پیامبر از سوی خداوند حکیم برای تجدید حیات بشر به سوی بشر مبعوث شده است. این عدد منادی دلیل محکمی برای انعطاف ناپذیری افراد در روند تغییر است. بی شک این تعداد از رسولان و پیامبران به دلیل تغییرات آشکار در شیوه زندگی مردم نبوده و یا اگر اینها بسیار حداقلی بوده باشد و مسئله اصلی ارتقاء و اعتلای انسان به مراتب بالاتر بوده است. نفس و فؤاد و غیره که مهم است حتی اگر آخرین رسول خدا بر دوش او باشد، اعتقادات مانند گذشته است. مثلاً تفاوت اصلی افراد قبل از اسلام و بعد از اسلام در سطح عمومی و عمومی در جوامع (نه صحبت از افراد) چه بوده است؟ یا بعد از ظهور مسیح یا موسی؟ قتل و قتل، بخل و بخل، مال و دوستی، شهوت و خونریزی و بالاخره آیا تا حدودی متوقف شده یا اصلاً کاهش یافته است؟ اگر قابیل، هابیل، یکی از 4 مرد گیتی را در زمان آدم و خاندانش می کشت، آیا یک چهارم خلقت و جامعه در همان آغاز خلقت انسان فاسد و گناهکار بود؟ آیا ممکن است شرایط در جهان امروز کم و بیش یکسان باشد؟ درست نیست؟ تفاوت اصلی بین نگرش قابیل و هابیل در دوران آفرینش تا امروز در تک تک مسائل زندگی ما که امروز باید شاهد آن باشیم چیست؟ من همه چیز را گفته ام؛ انسان، طبیعت، ثروت، محیط زیست، قانون، عبادت، جامعه، احترام، نجابت،…

پاسخ نویسنده قابل چشم پوشی است.

و در مورد فلسفه و فلاسفه اگر ممکن است بگویم که اگر 124000 پیامبر بودند، تعداد فیلسوفان از ابتدا تا کنون، اگر نگوییم چند برابر، تعداد رسولان الهی است، ولی قطعاً کمتر نیست. . در این راستا، لازم است تا تأثیر این تعداد زیادی از دانشمندان بر تاریخ بشر و نقش مهمی که نه تنها در افکار و توهمات جوامع، بلکه در حوزه عملی و اجرایی آنها ایفا کردند، مجدداً بررسی شود. . اشتباه نکنید، باید بگویم که به طور کلی قابل چشم پوشی است.

به هر حال، زبان محافظه کار نویسنده یا زبان محافظه کار نویسنده می خواهد علیرغم تمام گفته ها و تلاش های بیهوده یا بیهوده در مسائل دینی، علمی، سیاسی، اقتصادی و غیره به مفسران و رهبران و صاحبان قدرت بگوید. ، متأسفانه مجبورم جمعی و عمومی تا آغاز اولین حرکت یک انسانیت مقبول و نه دست فردی، بر خلاف باورهای فعلی، مسیر طی شده «فرد را به همان نقطه شروع منجمد کرد»، توهم باید باشد. رها شده و روش های موجود در کائنات باید اصلاح شود پس با این همه کمک و اینهمه وقت، عملکرد شما نمره قابل قبولی دریافت نمی کند، در واقع اگر قابل ارزیابی باشد قابل اغماض است! اگر باور کنیم کاری که به او سپرده شده به درستی انجام شده است، دیگر نباید انتظاری داشت، همین است! اما قطعاً قبول داریم که با حوادث فاجعه بار کنونی جهان، نه تنها از انسانیت فاصله گرفته ایم، بلکه تا سطح حیوانیت فرو می رویم. کجاست بینش های بزرگ پیامبران یا حتی متفکران غیر دینی!

حیف کار زیبا و متعالی خالقی که در کتاب قدرتمند خود خود را زیبا جلوه داد و «هستی» را در مقابل «عدم و نبودن» به ماهیت اولیه عدمی بخشید. و روحی در آن دمید حتی بعد از قرن ها از ابتدا تا امروز نتوانستیم وارد ابتدایی ترین شاخه های وجودی انسان (بهتر است آدم بگوییم) هیهات!

* استاد نمونه کشوری در رشته های طراحی سازه، زلزله و مدیریت بحران، بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران و مؤسس انجمن زبدگان شهر در کشور.

6565