خبرهای کلی

جایگاه «معنویت» در گفتمان انقلاب اسلامی

پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، حقیقت «معنویت» انقلاب نه تنها در جهان، بلکه با حاشیه هایی که تبلیغات دشمن برای ما ایجاد کرد، ناشناخته ماند. منجر به سوء تفاهم شد. روحیه انقلابی گری از طریق پدیده تروریسم (که محصول دنیای استکبار و قابل مقایسه با مفاهیمی چون تحجر، بنیادگرایی افراطی و خشونت است) تبلیغ می شود.

«معنویت» که گفتمان انقلاب اسلامی آن را تحت عنوان «اسلام ناب» مطرح می کند، ارتباط بین زندگی دنیوی و آخرت، فیزیک را در کنار متافیزیک و ماده را در کنار معنا می بیند. معنویت دینی و ارتباط انسان با خدا در همه رفتارهای زمینی از سیاست و فرهنگ و اقتصاد جدا نیست. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، این نوع نگاه به مسائل زندگی اجتماعی بی سابقه بود. تنها انقلابی که عینیت دین و سیاست، رابطه دنیا و آخرت و رابطه مادیت و معنویت را بر اساس مبانی معنوی و دینی مطرح کرد، انقلاب ملت ایران بود. این ادبیات نمادهایی بود که در ادبیات انقلاب متولد شد و مردم ایران بر اساس آن انقلاب کردند، هرچند که ما نتوانستیم این ادبیات را به درستی ترویج، گسترش و به دنیا عرضه کنیم.

یکی از شاهکارهای گفتمان انقلاب اسلامی، پایان دادن به این تصور غلط است که معنویت مساوی با زهد و زندگی زاهدانه و انزواطلبانه است و وارد عرصه اجتماع و سیاست نمی شود. در حالی که اندیشه زهد، دنیا را پست و ناپاک می داند و می خواست از آن کناره گیری کند، گفتمان انقلاب اسلامی با معنویت حماسی و الگوی عاشورایی وارد صحنه شد. چهل سال تجربه در مقابله با این معنویت با استعمار، آن را به یک برند انحصاری تبدیل کرده است. امام راحل عظیم الشعان مبارزه را با این رویکرد در دهه 40 آغاز کردند. امام در سخنرانی خود در مدرسه فیضیه قمی در سال 1342 از تمثیل گفتمانی و تقابلی اسلام حسینی و اسلام یزیدی استفاده می کند و می گوید امروز حسینی ها در برابر یزیدیان ایستاده اند. انقلاب اسلامی از ابتدا قرار بود «معنویت» را مبنای اقتصاد، سیاست، آزادی، اخلاق و هنجارهای اجتماعی قرار دهد. نه مانند انقلاب کبیر فرانسه که در مورد آزادی بود، و نه مانند انقلاب سوسیالیستی اکتبر 1917 در روسیه که اقتصاد را اساس همه چیز قرار داد.

در گفتمان انقلاب اسلامی یکی از ابعاد «معنویت» تعهد، مسئولیت پذیری و غیرت دینی است که در تقابل با شعار تساهل و مدارا ناشی از سکولاریسم غربی و بی غیرت است. معنویت انقلابی با جهاد و شهادت و حماسه همراه است. در کنار «رحمه بینهم» «اشداء علی الکفار» قرار دارد. روحیه انقلابی مردان و زنانی را می آفریند که همچون کوه ایستاده و با غیرت دینی و تعصبات اسلامی از مسیر ساختن دنیای معنوی مبتنی بر عدالت و آزادی خارج نمی شوند. به تعبیر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) «کالجبل الرسایخ لات و حر کیه کوهو واصف».

شعار «زن، زندگی، آزادی» از شعارهای اصیل انقلاب اسلامی است. انقلاب بر اساس تعالیم قرآن است که آزادی زن و مرد را از جهل و خرافات، عادات و آداب جاهلیت، تقلید کورکورانه از دنیای سکولار، ظلم و بی غیرتی حفظ می کند. و بداخلاقی و ابتذال و هوای نفسانی فضا را به وجود آورد این نوع آزادی را انقلاب اسلامی از آخرین پیام رسولان (ص) آموخت. هدف از پیام او در سوره اعراف چنین بیان شده است: «یَزَعْنَمَ اسْرَهُمُ وَ الْعَقْلَلَ الْتِیکَنتُ الْأَحْمِم» او برای آزادی انسان ها مبعوث شد. در طول تاریخ ایران، در هیچ دوره ای زنان ایرانی به اندازه مردان شکوفا نشده اند، بلکه به نسبت بیشتر. انقلاب هویت زنان را احیا کرد. آزادی را نباید به رهایی از انسانیت، اخلاق، پاکی و ارزش های والای انسانی تعبیر کرد. آزادی در ادبیات گفتمان انقلاب اسلامی مایه استقلال ملت ایران از استبداد شاهنشاهی، برده داری و استعمار آمریکا و تحقق نظام جمهوری اسلامی بود و نسل جوان باید بداند که مفهوم آزادی امری اجتناب ناپذیر است. . نقطه مقابل معنویت و انقلاب اسلامی بازگشت به همان ارزش هاست که چهل سال پیش مردم ایران بر ضد آنها قیام کردند. آزادی نافرمانی نیست آزادی فسق نیست. اگر در جاهایی نتوانستیم آزادی را در کنار روحیه انقلاب محقق کنیم، مشکل از کارگزاران و مجریان است نه فکر و گفتمان انقلاب اسلامی.

روحیه انقلابی در رکاب نهضت اسلامی ملت ایران در دوران مبارزه ایجاد و توسعه یافت و در دوره مهندسی نظام و در متن و مبانی قانون اساسی تثبیت شد. قانون اساسی جمهوری اسلامی یک قانون اساسی معنوی است که بر اساس اصول و مبانی دینی در پارادایم امامت (ع) اهل بیت (ع) و بر اساس موازین شرعی ایجاد شده است. در مرحله دولت سازی معنویت اساس حکومت اسلامی است، جامعه اسلامی باید بر آن بنا شود و تمدنی که در نتیجه انقلاب اسلامی ایجاد شده است باید تمدنی الهی و معنوی باشد. در اصل دوم قانون اساسی آمده است که نظام اسلامی، نظامی مبتنی بر ایمان به خدا، معاد، نبوت، امامت، معاد و کرامت انسانی است، به این معنا که پایه های آن از ابتدا «معنویت» است. هدف نهایی انقلاب اسلامی، نیل به حیات بشری در سایه حاکمیت الهی است.

قانون اساسی سند رسمی گفتمان انقلاب اسلامی است که مبتنی بر معنویت است، هدف آن معنویت است، ارزش های بین مبدأ و معاد آن کاملاً معنوی است، سازوکارهای اجرایی و سازوکارهای حیات اجتماعی آن در اقتصاد، سیاست. و فرهنگ همه مبتنی بر معنویت است، اگر نتوانیم آن را محقق کنیم و اجرا کنیم داستان دیگری است. یکی از دلایل این امر این است که کارگزاران و مسئولان با چنین منشور و انجمن ملی آشنایی ندارند. امروز قانون اساسی در مراکز علمی، آموزشی و دانشگاهی کشور وجود ندارد. متأسفانه در حوزه های علمیه اجتهاد و فقه تدریس نمی کنند. این سند اساس حیات انقلاب اسلامی است، اساس هویت اهل بیت(ع) در دنیای امروز است، ما با این سند زندگی می کنیم، باید آموزش داده شود، تبیین شود، اصول آن باشد. که به زندگی روزمره تبدیل شده است، مردم باید از این درس های فیزیولوژیکی او استخراج کنند و اجازه دهند همه بفهمند که مهمترین علامت شناور و عنصر کلیدی “معنویت” است. این سند، مال ماست، مال ماست که برخی به دلیل اینکه نمی شناسند، علیه هویت اصلی ما شعار می دهند. نسل جدید قانون اساسی، مبانی حکومت داری اسلامی، طرز فکر امام راحل و مقام ولی فقیه را نمی شناسد.

یکی از راه های برون رفت از این شرایط کنونی بازگشت به روحیه انقلاب اسلامی و بازگشت به شعارهای اصلی انقلاب اسلامی است، بازگشت به آزادی، آزادی که انقلاب گفت، بازگشت به عدالت، بازگشت به استقلال، بازگشت به ملی. و هویت دینی، به ایرانی بودن خود برگردیم. امروز همه باید دست به دست هم دهیم تا اگر خدا بخواهد این مشکلات نوظهور حل شود و نسل جوان ما به شعارهای انقلاب اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی بیشتر بشناسند و برای همه روشن باشد. ملتی که هیچ چیز جای انقلاب اسلامی را نمی گیرد و گفتمان انقلاب اسلامی بدیلی ندارد.

6565

دکمه بازگشت به بالا