دلخوشی‌های بیش از حد کوچک فوتبال ایران

دلخوشی‌های بیش از حد کوچک فوتبال ایران

هدف از این مقاله یادآوری رویاهای رنگ باخته فوتبال ایران است، سقف همیشه کوتاهتر و بسیار نامحسوس و زیرپوستی انتظارات ما را از فوتبال و به خصوص تیم ملی پایین آورده است.

به گزارش رویداد برتر دنیای اقتصاد وی نوشت: هدف از این مطلب عزاداری نیست، حالا که تیم ملی از جام جهانی حذف شده، دوباره غر نزنیم و بحث نکنیم که فوتبال ما فلان است، در فلان ضعیف هستیم. ما نیاز به زیرساخت داریم، سالها از رقبای خود عقب هستیم و چیزهایی از این قبیل. همه اینها مرتباً گفته می شود و البته مسئولان به ندرت در مورد آن می شنوند. هدف این مقاله یادآوری رویاهای رنگ باخته فوتبال ایران است. ، هر لحظه کوتاهتر و خیلی نامحسوس و زیر سقف توقعات فوتبالی و مخصوصاً ما از تیم ملی کم شده است، مردم ناگهان بلند نمی شوند و ناگهانی پایین نمی آیند، همه چیز به آرامی اتفاق می افتد، گاهی اوقات بدون اینکه شما متوجه شوید. درست مثل ما که سه قهرمانی متوالی در آسیا کسب کرده ایم و تنها آسیایی و اقیانوسیه هستیم که به عنوان سهمیه به جام جهانی راه یافته ایم تا امروز که کادر فنی تیم ملی اینگونه توییت می کند: «در جام جهانی. ، تیم ملی عملکرد t تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داد.”

شگفت انگيز! گل دیرهنگام عزت اللهی را دوست دارید؟

به خدا نمی خواهیم کسی را تحقیر کنیم، اما یک قدم از آنچه در فوتبال ایران می گذرد فاصله بگیرید و از دور به ماجرا نگاه کنید. این چیزهایی که ما به آنها افتخار می کنیم چقدر مهم هستند؟ اهالی این فوتبال یک سال است که از لای وحید امیری با جرارد پیکه صحبت می کنند. بله زیبا بود، معمولاً یکی دو روز در شبکه های اجتماعی درباره این گونه اتفاقات بحث و شوخی می شود، اما برای قربانی کردن گله گوسفند در مقابل امیر که عاشق پیک شده بود، کافی نبود! در همان جام جهانی علی قلی زاده به بازیکن آمریکایی حمله کرد، محمد سیانکی علاوه بر ذوق اختانی، در بازی هلند و آمریکا نیز به این بازیکن توهین کرد و گفت: تا پایان فوتبالش هر کجا که هست بیایید. ببین اون لایه رو یادم میاد یا نه او بازیکن سابق نخواهد بود!”

کاش یکی از رادیو به محمد سیانکی می گفت که لیونل مسی یک روز کاکا را خورد اما سپس هفت توپ طلا گرفت. برخی از مطالبی که توسط رسانه های رسمی ما تبلیغ و ترویج می شود واقعاً مایه غم و اندوه و عقب نشینی است. اگر آنها جای رسانه های ژاپنی بودند و تیمشان آلمان و اسپانیا و کرواسی را شکست می داد، چه افسانه هایی خلق می کردند؟ ما در فوتبال ایران لقب «شیرهای کپنهاگ» داریم! قاعدتاً این عنوان به بازیکنی داده می شود که مثلاً یک تورنمنت بزرگ و افتخارآمیز فراموش نشدنی برای فوتبال کشورش ترتیب داده است، اما فلسفه این عنوان در فوتبال ایران، کلین شیت هادی طباطبایی در یک بازی دوستانه است. . مقابل دانمارک باورت می‌شود خدا شاهد ماست، ما آقا هادی را دوست داریم، اما اینکه یک دروازه‌بان سال‌ها به خاطر درخشش در بازی دوستانه بدون گل در خاطره بماند و ده‌ها بار با او مصاحبه شود، یکی از عجیب‌ترین داستان‌های تاریخ است. .

تکان دهنده تر از همه اینکه در یکی از صدها کلیپ تولید شده توسط صداوسیما برای جام جهانی اخیر، حتی گل دیرهنگام سعید عزت اللهی به اسپانیا در میان لحظات ماندگار فوتبال ایران دیده شد! گل آفساید! ما شش بار به جام جهانی رفته‌ایم و با وجود یک رشته عملکرد ضعیف، هنوز از گروه خود خارج نشده‌ایم. مقابل ولز ده نفره دو گل داشتیم که بهترین قهرمانی تاریخ فوتبال ایران در جام جهانی لقب گرفت و به همین دلیل سرمربی تیم ملی را به هوا انداختیم. در دور قبل کره جنوبی با همین نتیجه آلمان را شکست داد اما بازیکنان این تیم در بازگشت به سئول با پرتاب تخم مرغ مورد استقبال قرار گرفتند. چون نتوانستند از مرحله گروهی صعود کنند. هیچکس نمی خواهد تیم ملی را اینجا بیاندازد، اما از نتایج عادی و احتمالا ضعیف اجداد “حماسه” نسازید.

آیا می توانیم به جام جهانی 16 تیمی برویم؟

تقریبا نیم قرن از آخرین قهرمانی ایران در جام ملت های آسیا و حضور تیم ملی فوتبال در المپیک می گذرد. ما الان با آنها کاری نداریم. تنها سوال ما این است که انصافا اگر جام جهانی همچنان با 16 تیم برگزار می شد، آیا ایران می توانست به این مسابقات صعود کند؟ در سال 1978 که برای اولین بار وارد این مسابقات شدیم، تعداد تیم های شرکت کننده به 16 تیم محدود شد. از این رو شاگردان حشمت مهاجرانی با شکست تمام آسیا، استرالیا را در پلی آف شکست دادند و به جام جهانی آرژانتین راه یافتند. بعدها در جام جهانی 24 تیمی از ایران خبری نبود و تیم ملی در اولین دوره مسابقات 32 تیمی به فرانسه 98 رسید. حالا کلاهت را بگذار و ببین اگر فقط یک تیم از تمام آسیا و استرالیا قیام کند، چند بار در جام جهانی حضور خواهیم داشت؟ تکرار می کنیم که این ناله و ناله نیست، بلکه مروری بر بسیاری از حقایق تلخ و بی رحمانه است. شاید با کسی ملاقات کنی و به آن فکر کنی.”

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا