بهار اینجاست /سفر به نوستالژی ۳۰ سال پیش
تاریخ هر قومی با فرهنگ عمومی آن معنا مییابد و بخشی از فرهنگ عمومی هر کشوری، بر مبنای شعر و موسیقی پای میگیرد. در سده گذشتهی ایران هم دستکم از مشروطهخواهی به این طرف، تعامل فرهنگ عمومی جامعه و موسیقی و ترانه، بسیار جدی و البته پر افت و خیز بوده است. بخشی از این تاریخ پرخاطره، در نقطه عطفهایش، با بهاریهها شکل گرفته است.
موسیقی ایران پیش و پس از پیروز انقلاب شاهد تغییرهای پررنگی بود که میتوان گفت از منظرهایی، مسیر آن را عوض کرد.
پس از شرایط خاص دهه ۶۰ که تحت تاثیر شرایط انقلاب و جنگ تحمیلی بود، با آغاز دهه ۷۰ تنوع و گشایشی در تولید و عرضه موسیقی ایران شکل گرفت که البته بیشتر حوزه موسیقی پاپ را شامل میشد. رادیو و تلویزیون در آن زمان همچنان مقر نشر موسیقی بود و طبعا تغییر در رویکردهای موسیقایی در این رسانه، بر کل حوزه تاثیر میگذاشت.
مخاطبان تلویزیون و رادیو بهخاطر دارند که در اوایل دهه ۷۰ با حضور شاعران و موسیقیدانانی در مدیریت موسیقی رادیو، تحولی جدی در عرصه موسیقی پاپ و کلاسیک شبه پاپ ایران بهوجود آمد. بسیاری از قطعههای موسیقی هستند که شنیدن آنها یادآور خاطرهها و حس نوستالژیکی است؛ چون انتشار آن قطعهها در مقطع خود خاطرهساز بوده است.
یکی از این قطعهها که با موضوع بهار، یادآور نوروزهای ابتدای دهه ۷۰ است، اثری است با عنوان «بهار اینجاست» با خوانندگی تورج زاهدی و آهنگسازی حمید شاهنگیان بر روی شعری از زهره نارنجی که به شکل ارکسترال اجرا شده است.
این قطعه را اینجا میتوانید گوش کنید:
تورج زاهدی، متولد سال ۱۳۳۶ در هفتگل خوزستان، علاوه بر خوانندگی در چند اثر سینمایی هم به ایفای نقش پرداخته که مهمترین آن نقش پزشک در فیلم «در مسیر تندبارد» بوده است.
حمید شاهنگیان متولد ۱۳۲۸ هم با آثاری چون «برخیزید ای شهیدان راه خدا» و «خمینی ای امام»، از سرآمدان آهنگسازی سرودهای انقلابی بهشمار میرود.
زهره نارنجی، شاعر تنکابنی نیز از فعالان حوزه شعر زنان در صداوسیما بوده است.
متن قطعه:
چگونه میشود از آفتاب حرف نزد
و یا حضور گل و سبزه را ندیده گرفت
چگونه میشود آواز رود را نشنید
و زیر سایهی نارنج رنج را نزدود
کنار پنجره نیلوفران بازیگوش شکوفه میبندند
به گریه گریهی ابر بهار صحراها دوباره میخندند
چگونه میشود از این شکوه نگفت
چگونه میشود، چگونه میشود؟!
به میهمانی باران بیا به میهمانی باران
بهار اینجاست، بهار اینجاست
نگاه سوختهی باغ را تماشا کن
چگونه با نفس صبح بال میگیرد
.
انتهای پیام