فلسفه زیارت کعبه

راز طواف خانه خدا، عبادت و بندگی است و این بندگی جز در سایه ولایت محقق نمی شود. حجی که در ثواب آن می گویند: تمامی گناهان بخشیده می شود مانند روزی که از مادر متولد شده است.

زیارت

هر فعلی که از انسان صادر می شود معنا و مفهومی با خود به همراه داشته که بدان وسیله فرد به اغراض و اهداف خویش تقرب می‌جوید. حج نیز از جمله این افعال است. حاجی، با به جا آورد حج خویش، به دنبال مقصود و هدفی می باشد. و این اهداف گاه رنگ و بویی بس متنوع و متفات به خود می‌گیرد. گاهی هدف از حج، زیارت خانه خدا و تقرب به حق تعالی می باشد و گاه در کنار این هدف والا، سایه ای از مادیات نیز رخ می نماید و در این میان هستند افرادی که به دنبال شهرت بوده و جز برای مقاصد دنیایی عزم سفر نمی کنند و خود قضاوت کن که حج واقعی از آن کیست؟

قیمت فیش حج تمتع با حج عمره متفاوت است.

قیمت حج تمتع آزاد چقدر است؟

فیش حج تمتع در واقع فیش واریز بانکی است که متعلق به بانک ملت و یا ملی است و به عنوان ودیعه برای رفتن به حج عمره و یا تمتع در نظر گرفته می شود.
مبلغ فیش حج برای هر کدام حج عمره و یا تمتع متفاوت است.

فلسفه حج

مرحوم نراقی حج را اینگونه توصیف می‌کند: « بدان که حج؛ اعظم ارکان دین و عمده چیزهایی است که آدمی را به حضرت رب العالمین نزدیک می سازد و آن اهّم تکلیفات الهیه و سخت ترین عبادات بدنی است. تارک آن از خیل یهود و نصاری محسوب و از بهشت برین محجوب است و اخبار در فضیلت آن و ذمّ تارک آن مشهور است. » بنابراین حج همچون سایر عبادات فعلی برای رساندن بنده به مولای خویش است. و این فعل شرایط و مقدماتی نیاز دارد تا مقصود اصلی آن محقق گردد.

یکی از اموری که هنگامه حج باید بدان توجه نمود این است که نیت حج می بایست خالصانه برای خدا باشد و این گام، گام اول است و چنین به نظر می رسد، گام اول مشکلترین و سخترین گام ها باشد. اما سوال اینجاست آیا فردی که از نظر مالی استطاعت سفر به حج را یافته از نظر روحی و معنوی نیز شایستگی این سفر را دارد و خالصانه جهت رضای خدا به حج می رود؟ و فردی که از نظر معنوی نیز شایستگی و استحقاق حج دارد آیا لزوما باید این سفر را به جا آورد؟

قیمت حج تمتع آزاد چقدر است؟

حج تو اینجاست

گویند خواجه نظام الملک از سلطان ملکشاه اجازه خواست تا به کعبه رود و فرض حج ادا کند. سلطان اجازه داد و خواجه تصمیم به سفر گرفت و به جانب غربی بغداد رفته و در آنجا لشگرگاه زدند خواجه نیز در آنجا اقامت کرد. یکی از فضلاء بغداد حکایت کرد که در آن حالت به خدمت خواجه می رفتم، نزدیک خیمه درویشی را دیدم که بر چهره او سیمای اولیا نمایان بود. به من گفت امانتی برای وزیر نزد من است، لطف کن و آن را به او برسان و نامه را به من داد. من نامه را گرفتم و به خدمت وزیر رفتم و نامه را بوسیدم و به او دادم . خواجه نامه را دید و تأمل کرد و به زاری بگریست. من پشیمان شدم و با خود گفتم کاش نامه را نمی پذیرفتم. وقتی که از گریستن آرام شد به من گفت صاحب نامه را نزد من آر. من بیرون آمدم مرد را نیافتم. بازگشتم و اعلام دادم، خواجه نامه را به من داد گفت بخوان. چون مطالعه کردم در آنجا نوشته بود که : پیغمبر را در خواب دیدم که مرا گفت پیش حسن رو و به او بگو که حج تو اینجاست چرا به مکه می‌روی؟ نه من تو را گفتم به درگاه این ترک باش و مطالب ارباب حاجت را بساز و به فریاد درماندگان امت برس؟ خواجه از سفر خویش منصرف شد و بازگشت و به من گفت: هر گاه صاحب نامه را دیدی پیش من آر. بعد از مدتی آن درویش را دیدم و گفتم وزیر مشتاق لقای توست. او گفت: او را پیش من امانتی بود و به او رساندم و غیر از این کار دیگری با او ندارم.

به طواف کعبه رفتم به درون رهم ندادند     که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی

روایتی در باب توجه به خانه خدا را ملاحظه بفرمایید:

خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان در نظر بگیرید. تا زنده هستید از شما خالى نماند، که اگر خانه خدا ترک شود به شما مهلت داده نمى‏شود. و کمترین چیزى که قاصد بیت اللَّه با آن بر مى‏ گردد آن است که گناهان گذشته او آمرزیده مى‏ شود.( أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم ) سخن اینجاست، برای اینکه آدمی به سر منزل مقصود برسد و هدف خلقت خویش را محقق سازد باید ظاهر و باطن را یکسان ساخته و به عبارت دیگر قطعات جورچین زندگی را به درستی در کنار هم قرار دهد. اما مراد از توجه کرد به خانه خدا چیست؟

راز زیارت خانه خدا

راز طواف خانه خدا، عبادت و بندگی است و این بندگی جز در سایه ولایت محقق نمی شود. حجی که در ثواب آن می گویند: تمامی گناهان بخشیده می شود مانند روزی که از مادر  متولد شده، در ارتباط با حجی است که در آن نه تنها اعمال ظاهری حج از قربانی کردن و رمی جمرات و … مورد توجه است بلکه انسانیت آدمی نیز شکوفا شده و به منصه ظهور می رسد. به همین دلیل است  که حرمت مومن را بالاتر از کعبه می دانند : « ابراهیم بن عمر از امام صادق (علیه السلام) نقل مى‏ کند که فرمود: حرمت مۆمن از کعبه بزرگتر است. الخصال / ترجمه جعفرى/ ج‏1/ 47 ) . از این روست که علی ( علیه السلام ) را به کعبه تشبیه نموده اند ، حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله) فرموده اند: مثَل على علیه السّلام در بین شما مانند کعبه مستور یا مشهور است که نگاه کردن به آن عبادت و طواف آن حج واجب است.( آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) /  316 )

معاذ بن کثیر مى‏ گوید: در موقف عرفات نگریستم در حالى که مردم فراوانى در آن بودند، پس به امام صادق علیه السّلام نزدیک شدم و عرض کردم: اهل موقف فراوانند! حضرت علیه السّلام نگاهى انداخت و دیده ‏اش را چرخاند و فرمود: نزدیک بیا اى ابا عبد اللَّه [کنیه معاذ]، اینها کف و زباله‏ هایى است که موج از هر سو آورده، نه، بخدا سوگند حجّى پذیرفته نیست مگر از شما، نه، بخدا سوگند خداوند جز از شما حج دیگرى را نخواهد پذیرفت. (بهشت کافى / ترجمه روضه کافى )

در نهایت می توان گفت حجی مقبول و حقیقی است که در سایه سار ارادت، اطاعت و محبت به  اهل بیت علیه السلام انجام گیرد و آدمی را به مرتبه و جایگاه حقیقی خویش یعنی لقاء الله برساند.

و کلام آخر اینکه:

کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود          حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست

مریم پناهنده

فلسفه و دلیل اصلی ساختن کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع) را می توان تعیین مرکزی برای وحدت امت های توحیدی و خدا جوی دانست و آن را در فلسفه حج جستجو نمود, از این رو شگفت ترین حکمتی که در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگی است که در حد اعلای مفهوم انسانیت، به برکت اسلام، به وجود می آید. عالم و جاهل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، سیاه و سفید و از هر نژاد دیگر، همه و همه با دو قطعه لباس سفید، با جدی ترین چهره حیات، در کنار یک «کانون» و براساس یک «قانون» می جوشند، می روند، می دوند، می نشینند و برمی خیزند و این خیزش و خروش و رفت و بازگشت و چرخیدن و گردیدن همه در یک جهت و در یک خط و در یک مدار و بر یک محور است.تضادها و تنوعاتی که انسانها را از یکدیگر جدا کرده و از هر کدام در برابر یکدیگر گرگی درنده ساخته و آنان را به جنگ و پیکار با یکدیگر واداشته است، مبدل به هماهنگی و وحدتی می گردد که تنها در شعرها، و شعارها و گفتار مبلغان و آرمان اعلای انسانی دیده می شود. این احساس همبستگی و هماهنگی است که اگر ادامه یابد و مربیان جوامع، آن را به طور جدی در آموزش و پرورش بکار گیرند بسیاری از دردها و رنجهای اجتماعی درمان خواهد شد 1 .حضرت علی(ع) در فرازی دیگر از نهج البلاغه و در بیان فلسفه مشکلات سفر حج می فرمایند: آیا مشاهده نمی کنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم(ع) تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می رسانند، و نه نفعی دارند و نه می شنوند. این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید.سپس کعبه را در سنگلاخ ترین مکانها، بی گیاه ترین زمینها، و کم فاصله ترین دره ها، در میان کوههای خشن، سنگریزه های فراوان، و چشمه های کم آب، و آبادی های از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند. تا مردم با قلبهای مملو از عشق، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، دره های عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند. شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد کعبه «لااله الاالله» بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، بدنهای پرگرد و غبار در حرکت باشند.
لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح کردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مکان های انجام مراسم حج را در میان باغ ها و نهرها، و سرزمین سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد دارای خانه ها و کاخ های بسیار، و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پر آب در وسط باغستانی شادی آفرین، و جاده های آباد قرار می داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر می شد.
اگر پایه ها و بنیان کعبه، و سنگ هایی که در ساختمان آن، به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب ها اثر می گذاشت، و وسوسه های پنهانی او در مردم کارگر بود. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها می آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می خواند، و به اقسام گرفتاری ها مبتلا می سازد، تا تکبر و خودپسندی را از دل هایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را بر روی آنها بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را در اختیارشان گذارد. »2
این مناسک بزرگ دارای چهار بعد است که هر یک از دیگری ریشه دارتر و پرسودتر است، لذا نظر به اهمیت این ابعاد آنها را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- بعد اخلاقی:
مهمترین فلسفه حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسان ها به وجود می آورد، مراسم احرام انسان را به کلی از تبلیغات مادی و امتیازات ظاهری و لباس های رنگارنگ و زر و زیور بیرون می برد و یا تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازی که از وظایف محرم است او را از جان ماده جدا کرده و در عالمی از نور و روحانیت و صفا فرو می برد، و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ها و مدال ها را بر دوش خود احساس می کنند یکمرتبه سبکبار و راحت و آسوده می کند. سپس مراسم دیگر حج یکی پس از دیگری انجام می گیرد. مراسمی که علاقه های معنوی انسان را لحظه به لحظه با خدایش محکمتر و رابطه او را نزدیکتر و قویتر می سازد، او را از گذشته تاریک و گناه آلودش بریده و به آینده ای روشن و پر از صفا و نور پیوند می دهد.
مخصوصا توجه به این حقیقت که مراسم حج در هر قدم یادآور خاطرات ابراهیم بت شکن، و اسماعیل ذبیح الله و مادرش هاجر است. مجاهدت ها و گذشت ها و ایثارگری آنها را لحظه به لحظه در برابر چشمان انسان مجسم می کند، و نیز توجه به اینکه سرزمین مکه عموما و مسجدالحرام و خانه کعبه و محل طواف خصوصا یادآور خاطرات پیامبر اسلام و پیشوایان بزرگ را می بیند و صدای آوای حماسه های آنها را می شنود. آری اینها همه دست به دست هم می دهند و زمینه یک انقلاب اخلاقی را در دل های آماده فراهم می سازند، به گونه ای توصیف ناشدنی ورق زندگانی انسان را برمی گردانند و صفحه نوینی در حیات او آغاز می کنند. بی جهت نیست که در روایات اسلامی می خوانیم، کسی که حج را بطور کامل انجام دهد:«یخرج من ذنوبه کهیئته یوم ولدته امه» یعنی: از گناهان خود بیرون می آید همانند روزی که از مادر متولد شده.
آری حج برای مسلمانان یک تولد ثانوی است، تولدی که آغازگر یک زندگی نوین انسانی می باشد البته احتیاج به یادآوری ندارد که این برکات و آثار- و آنچه بعدا به آن اشاره خواهیم کرد- نه برای کسانی است که از حج تنها به پوسته ای از آن قناعت کرده و مغز آن را بدور افکنده اند و نه برای آنها که حج را وسیله تفریح و سیر و سیاحت و یا تظاهر و ریا و تهیه وسایل مادی و شخصی قرار داده و هرگز به روح آن واقف نشده اند سهم آنها همان است که به آن رسیده اند 3.
2- بعد سیاسی:
به گفته یکی از فقهای بزرگ اسلام مراسم حج در عین اینکه خالص ترین و عمیق ترین عبادت را عرضه می کند، موثرترین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاسی اسلام است. روح عبادت توجه به خدا ، و روح سیاست توجه به خلق خداست، این دو در حج آنچنان به هم آمیخته اند که تار و پود در پارچه. حج عامل موثری برای وحدت صفوف مسلمانان است . حج عامل مبارزه با تعصبات ملی و نژادپرستی و محدود نشدن در حصار مرزهای جغرافیایی است. حج وسیله ای است برای انتقال اخبار سیاسی کشورهای اسلامی از هر نقطه به نقطه دیگر، بالاخره حج عامل موثری است برای شکستن زنجیرهای اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمین. به همین دلیل در آن ایام که حاکمان جبار همچون بنی امیه و بنی عباس بر سرزمین های مقدس اسلامی حکومت می کردند و هرگونه تماس میان قشرهای مسلمان را زیرنظر گرفتند تا هر حرکت آزادی بخشی را سرکوب کنند، فرا رسیدن موسم حج دریچه ای بود به سوی آزادی و تماس قشرهای جامعه بزرگ اسلامی با یکدیگر و طرح مسائل مختلف سیاسی.
روی همین جهت امیر مومنان علی (ع) به هنگامی که فلسفه فرائض و عبادات را می شمرد درباره حج می گوید:«الحج تقویه للدین» (خداوند مراسم حج را برای تقویت آئین اسلام تشریع کرده). بی جهت نیست که یکی از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پرمعنی خود می گوید:«وای به حال مسلمانان اگر معنی حج را نفهمند، و وای به حال دشمنانشان اگر معنی حج را درک کنند.» و حتی در روایات اسلامی، حج به عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادی که حتی پیرمردان و پیرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن می توانند شکوه و عظمت امت اسلامی را منعکس سازند و با حلقه های تو در توی نمازگزاران گردخانه خدا و سردادن آوای وحدت و تکبیر پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.
همچنین از بعد سیاسی این مطلب در اندیشه و گفتار بزرگان کشورمان تجلی یافته است از آن جمله می توان به قسمتی از پیام امام خمینی به زائران بیت الله الحرام در هفتم مهرماه سال 1358 اشاره کرد: «جهات سیاسی زیادی در اجتماع گرانبهای حج می باشد، از آن جمله گرفتاری های اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است که در گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح و با مشورت از راه حل ها مطلع و در برگشت به کشورهای اسلامی در مجامع عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند و با ایجاد جبهه مستضعفین و وحدت کلمه و شعار لااله الاالله از تحت اسارت قدرت های شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه کنند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و وحدت کلمه مسلمانان جهان را خواستارم 4.
3- بعد فرهنگی:
ارتباط قشرهای مسلمان در ایام حج می تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و انتقال فکرها در آید. مخصوصاً با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعی و واقعی همه قشرهای مسلمانان جهان است چرا که در انتخاب افراد برای رفتن به زیارت خانه خدا هیچ عامل مصنوعی مؤثر نیست و زوار کعبه از میان تمام گروه ها، نژادها، زبان هایی که مسلمانان به آن تکلم می کنند برخاسته و در آن جمع می شوند.
لذا در روایات اسلامی می خوانیم: «یکی از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول خدا به تمام جهان اسلام است.»


«هشام بن حکم» که از دوستان دانشمند امام صادق(ع) است می گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم، فرمود: «ان الله خلق الخق و… یعنی: «خداوند این بندگان را آفرید… و فرمان هایی در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در (آئین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهی سرمایه های تجارتی را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند… و برای اینکه آثار پیامبر(ص) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نکنند.» به همین دلیل در دوران های خفقان باری که خلفا و سلاطین جور اجازه نشر این احکام را به مسلمانان نمی دادند آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل می کردند و با تماس گرفتن با ائمه هدی و علمای بزرگ دین پرده از چهره قوانین اسلام و سنت پیامبر(ص) برمی داشتند، از سوی دیگر حج می تواند، مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگی شود و اندیشمندان جهان اسلام را در ایامی که در مکه هستند گردهم آورند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند.
اصولا یکی از بدبختی های بزرگ این است که مرزهای کشور اسلامی سبب جدائی فرهنگی آنها می گردد و موجب می شود مسلمانان هر کشور تنها به خود بیندیشند، که دراین صورت جامعه واحد اسلامی پاره پاره و نابود می گردد، آری حج می تواند جلوی این سرنوشت شوم را بگیرد.
و چه جالب می فرماید، امام صادق(ع) در ذیل همان روایت هشام بن حکم: «ولو کان کل قوم انما یتکلمون علی بلادهم و…» یعنی: اگر هر قوم و ملتی تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند تنها به مسائلی که در آن است بیندیشند همگی نابود می گردند و کشورهایشان ویران می شود، منافع آنها ساقط می گردد و اخبار واقعی در پشت پرده قرار می گیرد 5.
4- بعد اقتصادی:
برخلاف آنچه بعضی فکر می کنند، استفاده از کنگره عظیم حج برای تقویت پایه های اقتصادی کشورهای اسلامی نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روایات اسلامی یکی از فلسفه های آن را تشکیل می دهد چه مانعی دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینه های مبادلاتی و تجارتی را در میان خود به گونه ای فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنان بریزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشدکه این دنیا پرستی نیست، عین عبادت است و جهاد.
لذا در همان روایت «هشام بن حکم» از امام صادق(ع) ضمن بیان فلسفه های حج صریحاً به این موضوع اشاره شده بود که یکی از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادی است.
در حدیث دیگری از همان امام(ع) در تفسیر آیه «لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم» می خوانیم که فرمود: «فاذا احل الرجل من احرامه و قضی فلیشتر لیبع فی الموسم» یعنی: هنگامی که انسان از احرام بیرون آید و مناسک حج را بجا آورد در همان موسم حج خرید و فروش کند. (و این موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه دارای ثواب است) همین معنی در ذیل حدیثی که از «امام علی بن موسی الرضا(ع) به طور مشروح در بیان فلسفه های حج وارد شده است آمده و در پایان آن می فرماید: «لیشهدوا منافع لهم». اشاره به اینکه آیه «لیشهدوا منافع لهم» هم منافع معنوی را شامل می شود و هم منافع مادی را که از یک نظر همه معنوی است.
این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که تجارت و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد در این سفر روحانی نبایستی موجبات تفرقه و جدایی مسلمانان را از یکدیگر فراهم سازد همچنانکه امام علی(ع) در نامه ای به یکی از استانداران خود چنین می نگارد: «به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج اجرت مسکن نگیرند. زیرا که خداوند سبحان فرمود: «سواءالعاکف فیه و الباد…» یعنی: عاکف (اهل مکه) و بادی (زائرانی که از دیگر شهرها به حج می آید در مکه یکسانند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفیق عنایت فرماید.» 6
کوتاه سخن اینکه این عبادت بزرگ اگر بطور صحیح و کامل مورد بهره برداری قرار گیرد و زوارخانه خدا در آن ایام که در آن سرزمین مقدس حضور فعال دارند و دلهایشان آماده است از این فرصت بزرگ برای حل مشکلات گوناگون جامعه اسلامی با تشکیل کنگره های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کنند، این عبادت می تواند از هر نظر مشکل گشا باشد و شاید به همین دلیل است که امام صادق(ع) می فرماید: «لایزال الدین قائماً ما قامت الکعبه یعنی: مادام که خانه کعبه برپا است اسلام هم برپا است.»
همچنین امام علی(ع) فرمود: «خانه خدا را فراموش نکنید که اگر فراموش کنید هلاک خواهید شد. و دیگر آنکه فرمود: «الله الله فی بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا یعنی: خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان، هرگز آن را خالی نگذارید که اگر آن را ترک گوئید مهلت الهی از شما برداشته می شود.
لذا به علت اهمیت این موضوع است که فصلی در روایات اسلامی تحت این عنوان گشوده شده است که اگر یکسال مسلمانان بخواهند حج را تعطیل کنند بر حکومت اسلامی واجب است که آنها را به مکه بفرستد 7
پی نوشت:
1-حج یا پرچم پیروز حق ص59
2- نهج البلاغه خطبه 192
3- تفسیر نمونه- ج 14 ص 76
4- وحدت اسلامی- ص 103
5- تفسیر نمونه- ج 14 ص 81
6- نهج البلاغه- نامه 67
7- تفسیر نمونه- ج 14 ص 82
مطالعه منابع زیر پیشنهاد می شود:
1-صهبای صفا: آیت الله جوادی آملی
2- عمره دانشجویی: حجه الاسلام نجفی
3-حج عارفان: رحیم کارگر.
4- با راهیان قبله, علیرضا محمدخانی چاپ نشرمحبت.
5- عرفان حج, آیت الله جوادی آملی.
6-در بارگاه نور, حسین انصاریان.
7-روح حج, جواد محدثی.
8- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، دفتر تبلیغات اسلامی قم
9- محمد(ص) تصویر جمال خدا، حسین بدرالدین، علم تهران
10- سیره نبوی، شهید مرتضی مطهری
11- سیره نبوی، مصطفی دلشاد تهرانی ، انتشارات وزارت ارشاد
12- تاریخ پیامبر اسلام(ص)، محمد ابراهیم آیتی، دانشگاه تهران
13. رسول جعفریان, آثار اسلامی مکه و مدینه, قم, مشعر, 1377؛
14. مجله میقات وابسته به سازمان حج و اوقاف, نشر مشعر.

 

دکمه بازگشت به بالا