برای شعر خوب باید خواننده، مخاطب و حتی ارشاد را راضی کرد
رویداد برتر/گلستان حدیث دهقان شاعر توانمند و خوش ذوق گلستانی است که خالق تیتراژ بسیاری از سریال های پر مخاطب صدا و سیماست حدیث به چهار زبان عربی انگلیسی ترکی و فارسی مسلط بود و با خوانندگان داخل و خارج از کشور مشغول به همکاریست. او با مهارت های زبانی و هنری خود علاوه بر کسب درآمد به ترویج فرهنگ و هنر ایرانی در سطح بین المللی کمک می کند.
شاعران به عنوان سفیران کلمات نقشی کلیدی در انتقال احساسات و افکار جامعه دارند و شعر زبانی است که به ما اجازه داده تا احساسات عمیق و تجربیات انسانی را به شکلی زیبا و هنری بیان و با خلق دنیای خیال نقش مهمی در شکل دهی به فرهنگ و هویت ملی ایفا کنیم. اما در دنیای امروز که ارتباطات سطحی و سریع غالب شده اند چگونه شعر همچنان به عنوان ابزاری برای تفکر عمیق و ارتباطات انسانی ارزشمند باقی مانده است؟
در دنیای پرهیاهوی شعر و موسیقی هر شاعر و ترانه سرا داستانی منحصر به فرد داشته و «حدیث دهقان» یکی از چهره های برجسته دنیای شعر و ادبیات استان ماست که با آثارش توانسته دل های بسیاری را لمس و به ما یادآوری کند که چگونه می توانیم از کلمات برای بیان عشق درد امید و آرزوهایمان استفاده کنیم.
در گفتگویی صمیمی با شاعر و ترانه سرای جوان گلستانی به بررسی مسیر خلاقانه الهامات و چالش هایی که در این راه با آن ها مواجه شده خواهیم پرداخت و بی صبرانه منتظریم تا به دنیای جادویی شعر و احساسات او سفر کنیم.
بی شک شنیدن از زبان خود او می تواند بینش های جدیدی را درباره دنیای شعر و ترانه سرایی به ما ارائه دهد.
خودتان را معرفی کنید؟
حدیث دهقان متولد سال ۱۳۶۴ فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی و مادرِ یک دختر شیرین زبان به نام «نبات» هستم. در قالب های مختلفی مانند غزل مثنوی و حتی سپید شعر سروده ام اما سالهای اخیر ترانه سرایی را به شکل حرفه ای ادامه داده و در این رشته هنری مشغول به فعالیت هستم.
از چه زمانی وارد شعرسرایی و دنیای کلمات خیال انگیز شدید؟ خاطره ای از اولین شعر دارید؟
برای شروع شعر نمی توان زمان دقیقی تعیین کرد چرا که شعر جوهره و ذات آدم است و ناگهان خودت را مبتلا و غرق در آن میبینی. اولین شعرم را در ۱۴ یا ۱۵ سالگی برای خاله ام خواندم اما به جای تشویق سرزنش شدم که چرا از اشعار حافظ تقلید و خودم برای شعر تلاشی نکرده ام! اما به مرور سبک و زبان خودم را پیدا کرده و راه را ادامه دادم و از سال ۸۸ به صورت حرفه ای و به عنوان شغل با تیتراژ سریال «فاصله ها» وارد این مارکت شدم.
در ۱۳۸۸ با ترانه تیتراژ سریال «فاصله ها» با صدای علی لهراسبی کار را شروع و از آن زمان تاکنون به عنوان ترانه سرا با خواننده های دیگری چون مهرداد شهسوارزاده رضا صادقی سینا شعبانخانی پویا بیاتی و سامان جلیلی و…. همکاری کرده ام. در اواخر سال ۱۳۹۵ نیز به همراه حسین شریفی و فؤاد غفاری گروه ایوان را تشکیل دادیم که این گروه خیلی زود و با قطعه «عالیجناب» بر سر زبان ها افتاد و مخاطبان زیادی را جذب کرد
آیا شعرتان تابعی از احساسات شخصی شماست یا از تخیلات نشات می گیرد؟
یقینا گاهی اشعار و ترانه هایم تابعی از احساسات شخصی و تجربیات زندگی ام بوده اما در سال های اخیر باتوجه به اینکه ترانه ها مطابق با سفارش خواننده ها و ملودی کار نوشته شده بر مبنای فضای داستانی هم ذات پنداری کرده ام.
در دنیای فعلی که فرزندان ما اسیر تکنولوژی و ارتباطات هستند چگونه می توان آنها را به دنیای شعر و هنر علاقه مند کرد؟
بهترین و موثرترین راه ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است و رسانه نیز نقش مهمی در این مساله دارد؛ چراکه با نمایش غنای زبان و فرهنگ فارسی و الگوسازی از شخصیت های برجسته ادبی می توانند فرزندان ما را با این میراث عظیم آشنا کنند.
از اهمیت ترانه سرایی در صنعت موسیقی بگویید؟ ترانه سرایی امری ذاتی است یا نیاز به آموزش دارد؟
مردم فارسی زبان بسیار کلام محور هستند. با نگاهی به صنعت موسیقی سایر زبان ها شاهدیم که قدرت موسیقی و آهنگ بیشتر از کلمات است و اشعار آن ها معنای فاخری ندارند؛ اما در فرهنگ ما قدرت کلام بیشتر است و مردم غالبا جذب محتوای کار شده و اشعار باعث ماندگاری آن موسیقی در اذهان عموم می شود. ذات شعر دوست و صرفا قلم مناسب نمی تواند دلیل کافی برای شاعر شدن باشد و افراد علاقه مند برای شروع کار حرفه ای حتما باید آموزش ببینند؛ چرا که شعر مانند هر صنعت دیگری تابع قواعد و قانون های خاص خود است و تا افراد آموزش نبینند مسیر درست را پیدا نکرده و به نتیجه مطلوب هم نمی رسند.
کدام شاعر بیشترین تاثیر را بر شما گذاشته است؟
استاد سخن « سعدی» بیشترین تاثیر را بر من گذاشته و باعث شده است تا مولفه روان بودن سادگی و قابل فهم بودن اشعار را در کارهایم رعایت کنم و این علاقه به حدی است که خلاف سایر مردم که با دیوان حافظ فال می گیرند؛ من به حضرت سعدی تفال میزنم.
کدامیک از آثار خود را بیشتر از بقیه دوست دارید و چرا؟
شعر فرزند من است و یقینا یک مادر بین فرزندانش فرقی قائل نیست و نمی تواند بگوید یکی را از دیگری بیشتر دوست دارم؛ چراکه هرکدام حسی جداگانه در من ایجاد کرده است.
گاهی اوقات شعرهایم را با شنیدن جمله ای از آدم های اطرافم سروده ام و شعر در زندگی روزمره من جاریست؛ ما می خواهیم مردم با اشعار ما ارتباطی عمیق برقرار کنند و شعر همان اتفاقاتی است که در زندگی خودمان و اطرافیان افتاده و با چاشنی لطافت ترکیب و دوباره تحویل مخاطب داده می شود.
چه چیز شما را در زندگی خوشحال می کند؟
خوشحالی اطرافیانم! حال خوب امری مسری است و خوشحالی جمع باعث خوشحالی من نیز می شود چراکه تا زمانی که حال خوب در اطرافیان ما نباشد ما نیز احساس خوشبختی نخواهیم کرد
درباره آثار و تالیفات خودتان توضیح داده و چه افتخاراتی کسب کردید؟
کتابی با عنوان «مریضم کرده تنهایی» و تعداد زیادی کتابهای ترجمه شده از زبان های انگلیسی و فرانسوی جزو آثار من است و به تازگی نیز مجوز انتشارات «نشرشاهرگ» را گرفته و در آینده نزدیک کتابهای ترانه و آموزش تخصصی ترانه سرایی را منتشر خواهم کرد. در جشنواره های بسیاری نیز شرکت کرده و صاحب مقام شدم که تمام این افتخارات به لطف الهی و حمایت مردم عزیز بوده است.
«نبات» و تجربه حس مادری تاثیری بر کار شما داشته است؟ شعری هم برای دخترتان سروده اید؟
نقش مادری شاید فعالیت هنری من را کمتر کرده باشد اما ذوق هنری ام را با عشقی بی مثال به فرزندم بیشتر کرده و حتی می توان گفت تمام زندگی ام متاثر از حضور نبات است و این روند با حضور فرزند دومم که در آینده نزدیک به دنیا می آید بیشتر خواهد شد. بله برای نبات شعر نوشته ام و در ترانه هایم هنگامی که قرار باشد عشقی بی قید و شرط را توصیف کنم به نبات فکر می کنم.
از سختی ها و موانع این راه برایمان بگویید؟
به عنوان یک ترانه سرا سختی راه بسیار است چراکه این اشعار باید مخاطب خواننده و حتی ارشاد را راضی کرده و خروجی مناسبی داشته باشد. رمز ماندگاری در تلاش و خلاقیت است و همیشه باید برای خلق یک اثر آماده باشیم. برخلاف آنچه تصور می شود این شغل بسیار استرس زاست.
حرف آخر؟
«گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان نگاه دار سر رشته تا نگه دارد». این یک بیت شعر از حافظ در هر زمینه ای و هرجایی از زندگی راهگشا بوده و بیانگر این نکته است که در ارتباط با آدم ها برنامه ها و حتی اهداف مهم زندگی با پشتکار و ثابت قدمی سررشته امور را محکم نگهداریم تا آن اتفاقی که باید برای ما رقم بخورد.
انتهای پیام