روایتی از میزبانی مجتبی جباری از یک رویداد فرهنگی/ وقتی کتاب هشت شاکی را آرام کرد

روایتی از میزبانی مجتبی جباری از یک رویداد فرهنگی/ وقتی کتاب هشت شاکی را آرام کرد

سال‌ها پس از درخشش کم‌نظیر در زمین چمن و البته پس از مصاحبه‌هایی که همواره با زبان تند و کنایه‌ها همراه بوده، مجتبی جباری راه متفاوتی را در پیش گرفته و این روزها به جای ایفای نقش کنار زمین سبز، راه سبز کردن اندیشه‌ها را در پیش گرفته است.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری رویداد برتر، بعید است تا این لحظه خبر بازگشایی یک کتاب‌سرا با نام «راوی» توسط یک فوتبالیست را نشنیده باشید. فوتبالیستی که در تمام دوران فوتبالش اخلاقی متفاوت با دیگر بازیکنان داشت و ویژگی‌های متداول یک فوتبالیست چون دوری از کتاب و ادبیات و بیگانه بودن با گذراندن وقت در یک کتاب‌فروشی را ارائه نمی‌داد. جباری اما راه خودش را از دیگران جدا کرده و ترجیح داده به «فرهنگ» خدمت‌رسانی کند.

روز جمعه برای اولین بار کتاب‌سرای این بازیکن میزبان یک رویداد فرهنگی چون رونمایی از شماره جدید مجله ناداستان بود. رویدادی که در آن هیچ بازیکنی حضور نداشت اما اهالی فرهنگ و هنر و ادب چرا و چقدر پرتناقض است مقایسه ارتباطات این روزهای جباری و دیگر هم‌دوره‌های او. هم‌دوره‌ای‌هایی که تعداد زیادی از آن‌ها از کتابخانه خانگی، جز استفاده دکوری، استفاده دیگری نمی‌کنند و سال به سال سراغ کتاب‌هایش نمی‌روند.

مراسم رونمایی قرار بود از ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شود. پیش از رسیدن عقربه کوچک ساعت به شماره ۵، خود جباری مشوش بود. انگار روی نیمکت تیم مورد علاقه‌اش نشسته، فینال پراسترس لیگ قهرمانان را در پیش دارد و می‌‌خواهد همه‌چیز با کنترل و طبق تمایلش پیش برود. با وجود نگرانی‌هایش بابت کم و کاستی اما پاسخ همه را با خوش‌رویی می‌داد. می‌دانست اینجا دیگر خبری از پاس اشتباه و به دنبالش حیاکن‌ و رهاکن‌ها نیست. اینجا گل‌ها در ذهن کاشته می‌شود.

در تمام طول مراسم، مجتبایی که سال‌ها شماره هشت پیراهنش چشم‌ها را خود خیره می‌کرد و جلوی دوربین‌ها جولان می‌‌داد، دور از چشم‌ها د ر گوشه‌ای ایستاده بود و به صحبت سهراب پورناظری گوش می‌داد. لحظاتی به فکر فرو می‌رفت و دقایقی در میان جمعیت مشکلات حاضرین را رفع می‌کرد. به سراغ حمید علی‌دوستی می‌رفت و با او گپ می‌زد. هر از گاهی به میهمانان ویژه تازه رسیده خوش‌آمد می‌گفت و به فکر تهویه هوا جهت راحتی حاضرین بود تا سکانسی زیبا فرا رسید. سکانسی که او بابت گوش دادن حرف‌های استاد شهرام ناظری، به محترمانه‌ترین شیوه ممکن ایستاد و به یکی از نزدیکانش هم این مساله را تذکر داد. کسی این احترام گماردن او را نمی‌دید اما واضح بود که رعایت آداب برای شخص او تا چه اندازه اهمیت دارد و رعایت اصولش نیاز به ضبط شدن توسط هیچ دوربینی ندارد. ذات اوست که باعث شده «مجتبی جباری» اینگونه شکل گیرد.

مراسم همچنان ادامه پیدا می‌کرد و مردم هم بی‌توجه به ظرفیت پر شده محل، به کتاب‌سرا هجوم می‌آوردند اما بدون هیچ حادثه یا اتفاقی که بخواهد کام کسی را تلخ کند. انگار تمام کارکنان متاثر از خلق و خوی فرهنگی این روزهای جباری بودند و مردم هم به سبک خود جباری، کنار کتاب‌ها آرام گرفته بودند. همه به حرف‌های سروش صحت گوش می‌دادند و به انگیزه‌های خبرنگاران ناداستان برای فراهم کردن یک محله در عصر محتواهای پوچ تلگرامی-اینستاگرامی.

هشت شاکی می‌توانست با ملیجک‌بازی در اینستاگرام و کری‌خوانی با گل‌های دربی و حضور در تیم ملی و جام‌های درو شده، فالور درو کند و به جای اسطوره ماندن میان آبی‌ها، بین تیک‌آبی‌دارها اسطوره شود اما این کار را نکرد تا با کتاب آرام گیرد. تا همسر همفکرش پس از میزبانی از اولین رویداد فرهنگی در مجموعه راوی، برای ماهور، عصاره زندگی مشترک‌شان بنویسید: تمام تلاشم انسان بهتری ساختن از توست!

انتهای پیام/






آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

دکمه بازگشت به بالا