اگر در کشورهای اصطلاحا دموکراتیک مقامی مثل سلیمانی ترور شده بود، آن را اعلام جنگ تلقی میکردند
در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبری المیادین ، آگنس کالامارد ، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد ترورهای غیرقانونی و خودسرانه ، که در حال تحقیق در مورد قتل قاسم سلیمانی است ، مجددا تأکید کرد که این قتل “منشور سازمان ملل را نقض می کند”. اقدامی که ایالات متحده در ژانویه سال 2020 برای ترور یک مقام ارشد در یک کشور سوم انجام داد ، “توسعه خطرناک” در صحنه بین المللی است.
وی این قتل را “نقض کلیه اصول” خواند و گفت: ایالات متحده تعریف “خطر قریب الوقوع” را تحریف کرده است و سرلشکر سلیمانی حتی به فکر خطر قریب الوقوع آمریکا نبوده است.
یک مقام سازمان ملل متحد ضمن تأکید بر لزوم سازماندهی مجدد سیستم بین المللی بر اساس قدرت های جدید و مختلف ، “عدم عملی” این سازمان ، عدم عمل شورای امنیت در عدم انجام مسئولیت های خود و عدم توانایی جامعه جهانی را تأیید کرد. و مجازات متخلفان صحبت کرد و تأکید کرد که اگر ایران به شورای امنیت اعتماد کند [یعنی اگر شورای امنیت قابل اعتماد بود] و مؤسساتی وجود داشتند که احزاب را که نقض قوانین بین المللی می کردند مجازات می کردند ، مانند ایالات متحده [تحریم] آنها این کار را کردند ، شاید ایران پاسخ ندهد.
در گزارشی ویژه درباره قتل سردار سلیمانی ، گزارشگر ویژه سازمان ملل پاسخ داد كه اگر این قتل در یك كشور غربی برگزار می شد ، اگر این اتفاق می افتاد چه می شد؟ به اصطلاح دموکراسی ها توسط مقامات عالی رتبه هدف قرار گرفتند که احتمالاً جنگ را خصمانه می دانند.
مصاحبه مفصل زیر را بخوانید:
المیادین: به نظر شما ایالات متحده کدام قانون بین المللی را دارد؟ [در ترور سردار شهید سلیمانی] نقض شده؟
کالامارد: در مورد ترور هدفمند جنرال سلیمان در 3 ژانویه سال 2020 و براساس تحقیقات من ، فکر می کنم ایالات متحده منشور سازمان ملل دارد [حق] وی قوانین حمایت و حقوق بشر را نقض کرد. ترور ژنرال سلیمانی ترور اجباری است که ایالات متحده مسئولیت آن را برعهده دارد.
اتهامات آمریکایی ثابت نمی کند که ژنرال سلیمانی تهدید مستقیمی است
زمینه های: [اما] پنتاگون گفت پس از گزارش اخیر ، از خود دفاع می کند.
کالامارد: تعریف دفاع از خود در منشور سازمان ملل بسیار با دقت تعریف می شود و هر کشوری می تواند از خود در برابر حمله دفاع کند. با گذشت سالها ، مشخص شد كه برخی كشورها ممكن است تصمیم بگیرند كه از خود در برابر تهدید قریب الوقوع دفاع كنند ، مشروط بر اینكه این تهدید از اهمیت فوری برخوردار باشد. به این معنا نیست که این اتفاق در سه سال حتی در یک یا دو هفته رخ دهد. بلکه کلمه نزدیک به این معنی است که خطری وجود دارد که به زمان بستگی دارد [بسیار نزدیک] و به زمان بسیار حساس است.
وی نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل در مورد حمله به جنرال سلیمان ارسال کرد و توضیح داد که چرا وی به دفاع از خود متوسل شده است. او همین کار را در جلسات با کنگره و عموم مردم انجام داد. نامه را خواندم و ادعاهای آمریکایی ها را دیدم. این ادعاها ثابت نمی کند که ژنرال سلیمانی در حال عزیمت است [اجرای] این حمله یا برای حمله برنامه ریزی شده است ، یا حتی برای آن آماده شده است ، یا حتی برای یک حمله قریب الوقوع. آمریکا [در این نامه] در نتیجه ، من معتقدم که ایالات متحده نتوانسته ثابت کند حمله آن براساس شرایط دفاع از خود انجام شده است و باید اضافه کنم که ایالات متحده آن را به بخشی از توسعه تبدیل کرده است که سالها باعث نگرانی من و بسیاری دیگر شده است. ولت
اولین مشکل این است که ایالات متحده به معنای “بسته شدن” است. [یا در شُرف است] تحریف شده؛ بنابراین به هیچ اصل دیگری متکی نیست [عنصر] زمان وجود ندارد ، اما آنها تفسیر می كنند كه یك كشور باید عمل كند و اگر هم اكنون عمل نكند ، در آینده قادر به عملكرد مؤثر نخواهد بود. این[چنین چیزی] منشور سازمان ملل به هیچ وجه در نظر گرفته نشده است. دومین و مهمترین تحریف اصل حاکمیت است که در چارچوب روابط بین الملل و حقوق بین الملل تأسیس شده است. ایالات متحده و برخی دیگر از کشورها این اصل را “ناتوان” یا “آماده” تفسیر کرده اند ، با بیان اینکه وقتی یک کشور سوم ناتوان یا آمادگی پاسخگویی به تهدید را ندارد ، ایالات متحده حق مداخله دارد. با این حال ، جامعه جهانی به هیچ وجه با این اصل موافق نبوده و صرفاً تفسیر آمریکایی از حقوق بین الملل است. در نتیجه ، این حادثه در 3 ژانویه یک تحول بسیار نگران کننده بود زیرا ایالات متحده یک مقام مسئول را در یک کشور هدف قرار داده بود و این ترفندها [بامبولهای] این قانون تهدید تروریستی را غیر رسمی اعلام کرد ، اما در تاریخ 3 ژانویه ، این بازی های حقوقی علیه نماینده ارشد یک کشور ثالث در یک کشور مسلح و درگیری آزاد استفاده شد ، یک تغییر اساسی.
کلامرد: ژنرال سلیمانی در جنگ علیه داعش نقش مؤثر و مهمی ایفا کرد
المیادین: یک سؤال دیگر درباره گزارشی که ما از آن صحبت می کنیم وجود دارد و این مسئله تروریستی است که ژنرال سلیمانی را هدف قرار می دهد و در این گزارش آمده است که این هدف گذاری یا این بهانه به هیچ وجه وجود ندارد زیرا ایران در حال مبارزه با تروریسم است. .
کالامارد: به نظر می رسد که ایالات متحده در آنچه در بیانیه خود در آوریل 2019 اعلام کرد به تئوری جنگ علیه تروریسم متوسل شد و من فکر می کنم جنرال سلیمانی و سپاه پاسداران تروریست تلقی می شوند. در نتیجه ، ایالات متحده این اصل را علیه گروه های رسمی اجرا کرد و سرانجام ترور جنرال سلیمانی را به همان روشی که ترور رهبر القاعده را توجیه کرد ، توجیه کرد. این اولین نکته است.
نکته دوم من لزوماً آن چیزی نیست که من می گویم ، بلکه آنچه دیگران می گویند ، و این که تعریف تروریسم که توسط ایالات متحده به عنوان جنرال سلیمانی گرفته شد ، صرفاً از جانب ایالات متحده است و به همین دلیل عراق یا هر کشور دیگری مجبور به انجام آن نیست. . او فقط به محض اینکه ایالات متحده آن را تهدید قلمداد کند ، جنرال سلیمانی را اعدام خواهد کرد.
سوم ، ژنرال سلیمانی در چهار یا پنج سال گذشته در مبارزه با داعش که شورای امنیت آن را یک گروه تروریستی اعلام کرده است ، نقش مهمی ایفا کرده است. بنابراین ، آنچه گفتم ، من در گزارش خود ذکر کردم که ترور ژنرال سلیمانی خطرات ناشی از ادبیات را جلب کرد. [گفتمان] جنگ با تروریسم ، چارچوب آن و شیوه ای که در آن انجام می شود ، خطر کلی اتکا به یک سیستم ضد تروریستی مانند آنچه اتفاق افتاده است را افزایش می دهد.
المیادین: آیا برای جمع آوری اطلاعات در مورد این گزارش با طرف های آمریکایی و ایرانی تماس گرفته اید؟
کالامارد: من سعی کردم با مقامات ایرانی و آمریکایی صحبت کنم اما آمریکایی ها به درخواست من پاسخ ندادند اما من شانس بیشتری برای برقراری ارتباط با مقامات ایرانی داشتم. آنها از گزارش من مطلع شدند و جنبه های بسیاری از گزارش توسط من بررسی شد. من با کارشناسان آمریکایی از جمله مقامات سابق تماس گرفتم که اطلاعاتی در مورد زندگی سیاسی آمریکا و ماهیت سیاست به من دادند.
المیادین: آیا فکر می کنید این گزارشی که شما منتشر کرده اید و تمام فعالیتهایی که انجام داده اید ، نتیجه خواهد گرفت؟ او اکنون با ایالات متحده روبرو است.
کالامارد: من فکر نمی کنم الان فقط در مورد آمریکا صحبت می کنم. بگذارید روشن کنم در این تحقیق از پرونده جنرال سلیمانی استفاده کردم زیرا همانطور که قبلاً هم گفتم ، این یک تغییر اساسی است. یک مقام مورد هدف قرار گرفت ، اما من در گزارش خود ذکر کردم که ایران ، در پاسخ به قتل ژنرال سلیمانی ، هنگامی که در 8 ژانویه حمله کرد ، به عنوان تلافی برای این ترور ، نه برای حمایت از خود ، قوانین بین المللی را نقض کرد. در نتیجه ، با قوانین بین المللی این امر تأثیر می گذارد بر عراق و مردم عراق ، که حریم شخصی آنها نقض شده است و در قلب جنگ مأموریت قرار دارند که در اثر جنگ فعلی مورد سوء استفاده قرار گرفته است. بنابراین گزارش من اساساً است [فقط] این در مورد ژنرال سلیمانی نیست ، بلکه در مورد لزوم درک این مسئله است که ما ، به عنوان جامعه بین المللی ، با این واقعیت که حمله به جنرال سلیمانی می تواند نقطه شروع حملات بیشتر به مقامات ملی باشد ، در موقعیت بسیار خطرناکی قرار داریم و این بسیار خطرناک است. ما با تحولاتی روبرو هستیم که می تواند منجر به جنگ و جنگ های باز شود ، اما ما از 3 ژانویه آرام شده ایم و نمی دانم که تلاش بعدی برای آرام کردن اوضاع موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
ما همچنین با واقعیت دیگری به نام پهپادها روبرو هستیم که بخشی از جنگ جدید قرن بیست و یکم است. دلیل این امر این است که این هواپیمای بدون سرنشین سلاحی با هزینه های سیاسی پایین تر است ، که برای مثال گران نیست که ایالات متحده یک هواپیمای بدون سرنشین را به عراق بفرستد زیرا هزینه های یک زندگی آمریکایی را نمی پردازد. [مستقیما در آن لحظه] اگر همین کار را انجام دهد ، خطر نمی کند و در عین حال هزینه های بالای سیاسی را نیز به ایران تحمیل نمی کند. زیرا این دارو از راه دور کنترل می شود و مجبور نیستید زمین را مجبور کنید. چنین وضعیتی می تواند به جنگ منجر شود که تمام جهان را به درگیری مسلحانه سوق دهد و یک کشور پس از دیگری به این درگیری مسلحانه کشیده شود.
به عبارت ساده تر ، دلیل این نوع جنگ این است که بزرگترین احزاب تأثیرگذار جهان برای این نوع جنگ پول خرج نمی کنند ، بنابراین من خواهان کنترل بیشتر و معیارهای بیشتر و کنترل و نظارت بیشتر بر مواردی مانند توسعه پهپادها هستم. از طریق این هواپیماهای بدون سرنشین نیرو و صادر و استفاده کنید.
اگر یک مقام مانند سردار در یک کشور غربی به قتل رسیده است …؟
المیادین: در این گزارش ، وی درباره دوگانگی استانداردها صحبت کرد و گفت: “اگر چرا؟” [سردار] “سلیمانی در یک کشور غربی اتفاق افتاد ، چه اتفاقی افتاد؟” من این سوال را تکرار می کنم و می پرسم ، اگر او یک ژنرال را در یکی از کشورهای غربی هدف قرار می داد چه اتفاقی می افتاد؟
کلامرد: می خواهم توضیح دهم که ترور ژنرال سلیمانی تحول مهمی در دو سطح حقوق بین الملل و روابط بین الملل بود و اگر یک مقام ارشد یکی از به اصطلاح دموکراسی ها از این طریق ترور شد ، فکر می کنم کشور را می توان انتظار داشت. ترور این مقام یک عمل خصمانه و جنگ اعلام شده است و این بسیار محتمل است.
آنچه پس از حمله به جنرال سلیمانی اتفاق افتاد ، ابتکار عمل دیپلماتیک برای روزها و هفته ها بود زیرا همه ما می دانستیم که در آستانه چیز بسیار تازه ای هستیم. ترور ژنرال سلیمان یک موضوع بسیار جدی بود. در حالی که از این طریق ترور یک مقام ارشد از یک کشور دیگر امکان پذیر نیست زیرا این نقض کلیه اصول بوده است. این نه تنها اصول حقوق بین الملل بلکه همچنین اصول و مبانی کل روابط بین الملل را نقض می کرد. من فکر می کنم می خواستم این پیام را منتقل کنم و امیدوارم جامعه بین المللی و همچنین ایالات متحده درک کنند که این بار پس از حمله ، ما موفق به جلوگیری از فاجعه شدیم اما خطرات دیگری هم به دست نیاوردیم. فقط در این صورت می دانیم که چنین اقدامی صورت گرفته است.
المیادین: بگذارید ما به گزارش برگردیم. شما گفتید که ایالات متحده از ماده 51 منشور سازمان ملل استناد می کند و ایران در پاسخ 8 ژانویه از ماده 51 استناد می کند. شما می گویید که هر دو اشتباه می کنند. ایران در برابر حمله آمریکا چه کارهایی داشت؟
کالامارد: ابعاد مختلفی برای مشکل وجود دارد. اولا ، طبق قوانین بین المللی ، ایران نباید پاسخگو باشد. براساس قوانین بین المللی ، که اعمال خشونت بین کشورها و منشور سازمان ملل را کنترل می کند ، یقیناً حملات و انتقام جویی ممنوع است و این در ضمیمه دوم است. یکی از اصولی که از زمان جنگ جهانی دوم معرفی شده است. به هیچ کشور دیگری نمی توان حمله کرد و این مطمئناً است. یکی [گزینه] پاسخ به ایران محدود به پاسخ نیست ، بلکه شامل جلوگیری از حمله قریب الوقوع ایالات متحده نیز می شود. در نتیجه ، اگر سؤال کنید ایران باید چه کاری انجام دهد ، جواب منفی است. زیرا طبق قوانین بین المللی ، جواز پاسخگویی وجود ندارد.
المیادین: سازمان ملل هرگز اقدامی نکرده است.
کالامارد: دقیقا. دلیل این امر محدود کردن سیستم سازمان ملل است ، اما واقعیت این است که مفهوم پاسخ است [انتقام] آنها طبق قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل پذیرفته نمی شوند. بنابراین شما با این مشکل روبرو هستید؟ و ایران [اجرای] این پیشنهاد [من] آیا آن را غیرممکن می دانید و ادعا می کنید که باید توانایی پاسخگویی خود را اثبات کنید؟ این ممکن است ، اما وی در مورد وضعیت حقوق بین الملل سؤال کرد ، و جواب مشخص است. در آینده ، ایالات متحده نباید به بهانه ممنوعیت حملات احتمالی ، به جنرال سلیمانی حمله کند ، بلکه واقعاً برای آنچه جنرال سلیمانی در گذشته انجام داده بود ، و برعکس ، دولت ایران نباید چنین باشد. [طبق قانون بینالملل] وی به ترور ژنرال سلیمانی پاسخ داد. این واقعیت واقعیت بین المللی امروز و روابط بین الملل امروز است.
کالامارد: ما با یک خلاء روبرو هستیم … برای مجازات کشوری مانند ایالات متحده
المیادین: اما متأسفانه در واقعیت امروز ، وضعیت کاملاً متفاوت است. حقوق بین المللى که او درباره آن صحبت می کند خوابى است که هرگز تفسیر نخواهد شد. کشورها عملاً می خواهند خود را ثابت کنند ، در غیر این صورت کشورهای بزرگ همیشه به آنها حمله خواهند کرد و به آنها فشار می آورند و بدیهی است که این اتفاق در مورد ایران و سایر کشورها مانند سوریه ، لبنان یا سایر کشورها افتاده است.
کالامارد: ما وضعیت فعلی را واقع گرایی روابط بین الملل می نامیم. یعنی مسیر واقع گرایی در روابط بین الملل. من نمی گویم که الان چنین چیزی اتفاق نمی افتد. بدون شک ما در جامعه بین المللی به سمت فضایی حرکت می کنیم که کشورهای مختلف اعم از منطقه ای و جهانی بر قدرت و اجبار آنها تأکید کنند. و در سطح بین المللی ، حداقل بین دو قدرت بزرگ ، ایالات متحده و چین ، روسیه نقش مهمی در عرصه منطقه ایفا می کند. بسیاری از جنگ های پراکسی در جریان هستند که این تنش ها را منعکس می کند ، و این واقعیت ساختار سیستم بین المللی است. من یک متخصص در زمینه حقوق بشر هستم و در اینجا می خواهم پافشاری کنم که علاوه بر آنچه کشورها می گویند برای کشور خوب است ، می توان از ارزش های دیگر از جمله صلح جهانی حمایت کرد. واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان از ایالات متحده و همچنین ایران عصبی هستند و هیچ یک از این دو مدل راهی نیست که جامعه جهانی در پی توسعه روابط بین الملل است.
من فکر می کنم ما با کمبودهایی روبرو هستیم زیرا در حال حاضر هیچ نهادی که قدرت واکنش و تحمیل مجازات ها را داشته باشد وجود ندارد و اگر ایران شورای امنیت و شورا را به او واگذار کرده باشد ، با آنچه که اکنون هست کاملاً متفاوت بود و اگر موسسات آماده مداخله و تحریم باشند. این ایالات متحده بود ، واقعاً نمی توانست ایران باشد [و به آنان تکیه کند]. در نتیجه ، اختلافات شدیدی بین نهادها وجود دارد و من قبلاً نیز اشاره کردم که سازمان ملل متحد عملاً وجود ندارد. شورای امنیت هیچ نقشی ندارد و مجمع عمومی نیز ندارد [سازمان ملل] هیچ راهی برای گفتن چیزی وجود ندارد و مکانیسمی برای تحریم احزاب نقض قوانین بین المللی وجود ندارد. [مجازات] آهسته. تدریجی. بنابراین ما با این وضعیت روبرو هستیم و این وظیفه همه طرف های جامعه بین المللی است که واقعه ژانویه را تکرار نکنند. آیا می توانیم به او اعتماد کنیم؟ نمی دانم.
المیادین: خانم کالامارد ، صریح و روشن ، آیا این مطالعات و گزارش ها ، که با توجه به توازن قدرت در سازمان ملل منتشر می شود ، می توانند به نتیجه مطلوب برسند؟
کالامارد: فکر می کنم شما به یک صفت مهم در جهان و به روش فعلی اشاره می کنید. من در اندیشه بازسازی روابط بین الملل و بازسازی سیستم بین المللی با قدرت های بزرگ جدید و متفاوت هستم. ما به عنوان یک متخصص مستقل چه کاری باید انجام دهیم؟ به عنوان گزارشگر ویژه در مورد نقض حقوق بشر و زنگ های زنگ در شرایط بحرانی؟ این همان کاری است که ما باید انجام دهیم ، و این دقیقاً همان کاری است که من کردم ، و در آن صورت ، من همین کار را کردم و گفتم که به دنبال یک طرف هستیم. به عنوان اولین قدم ، و اکنون اولین قدم مهم است که امتحان کنید [قانون استفاده از] هواپیماهای بدون سرنشین را تنظیم کنید. آیا این راه حل برای هر مشکلی است؟ البته نه ، اما این یک گام مهم است. وظیفه من این است که در این باره صحبت کنم و نترسم ، و این جسارت را داشته باشم که مقامات را در مورد عدالت آگاه کنم … من مجازات ها را به شدت مجاز می دانم. [مجازات] من هیچ دولتی ندارم اما آیا این بدان معناست که جامعه حقوق بشر باید بدهد؟ نه ما باید در مورد محافظت از قربانیان صحبت کنیم. به غیر از ایالات متحده و ایران ، بسیاری از کشورهای جهان وجود دارند که از آنچه اتفاق خواهد افتاد می ترسند. این کشورها را نباید نادیده گرفت ، بلکه باید در بیان نظرات خود به آنها کمک کرد.
میدان: آخرین سوال من. این گزارش ها بدون اشاره به موازنه قدرت فعلی از کجا می آیند؟ عدالت که با این گزارشات حاصل می شود کجاست؟
کالامارد: گزارش های گزارشگران ویژه ، از جمله من ، برای کشورها الزامی نیست. اما آنچه ما می توانیم انجام دهیم این است که به احزاب واقعی مشاوره دهیم. در ماه ها و هفته های اخیر ، ما گزارشگران ویژه را دیدیم که به شدت با خشونت پلیس در ایالات متحده مخالف هستند. وی به شدت با تبعیض نژادی در ایالات متحده و سایر کشورها مخالف است. این در نهایت منجر به تشکیل جلسه فوق العاده شورای حقوق بشر شد. با توجه به پیشنهاد اضافه کردن زمین [کرانه باختری به خاک اشغال شده فلسطین توسط اسرائیل] ما همین کار را کردیم. ما در مرز ایستاده نیستیم و از اسرائیل می خواهیم که فراتر از روند پیوستن نباشد ، اما وظیفه ما این است که توضیح دهیم که برنامه الحاق خلاف اخلاق و وجدان ماست و قوانین بین المللی را نقض می کند. جایگزین چیست؟ ما نمی توانیم در مورد این مسائل سکوت کنیم. ما نمی توانیم اجازه دهیم که نظرات ایالات متحده ، دونالد ترامپ یا ایران غالب شود ، اما باید بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم ، چه نتیجه مستقیمی داشته باشد یا نه. مهم است که درمورد آنچه اتفاق می افتد سکوت نکنیم. بنابراین ، وقتی ما در دنیایی مانند این زندگی می کنیم ، نباید گوش کنیم و سکوت مسئله ای نیست.