بررسی تصمیمات کلیدی وزیر ورزش در یک سال اخیر/ عملکرد هاشمی در وزارت ورزش؛ پارو زدن به سمت ساحل آرامش
در طول قریب به یک سالی که هاشمی وزیر ورزش بوده، اتفاقات ریز و درشتی در حوزه ورزش رخ داده و او تصمیمات مهمی گرفته که ورزش از آن متاثر بوده و مسیر جدیدی را پیش برده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، وزارت ورزش در دولت سیزدهم روزهای پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است. وزارتی که بیشترین سر و کارش را بدنه اکثریت جامعه و جوانان است و از همین رو به شدت در افکار عمومی مورد توجه قرار دارد و مورد قضاوت قرار میگیرد. انتخاب نخست رئیس جمهور برای وزارت ورزش و جوانان حمید سجادی بود؛ یک چهره صددرصد ورزشی که عقبه درخشانی در حوزه ورزش قهرمانی داشت و یا یک دوجین مدال که با نتخابش به عنوان وزیربه مطالبه ورزشی برای حضور یک چهره ورزشی در راس ورزش پاسخ داده شد، اما عملکرد فاجعه بار و به غایت نومید کننده سجادی در این پست سبب شد تا حتی اهالی ورزش به عنوان مدافع و هم پالکیهای بدل به متتقد شماره یک او شده و خواستار برکناری او شوند. در نهایت رئیس جمهور نیز به خواسته اهالی ورزش پاسخ داد و کیومرث هاشمی را در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد. هاشمی نیز چند هفته بعد به عنوان وزیر به مجلس معرفی شد و با رای اعتماد مجلس به عنوان وزیر ورزش کار را ادامه داد. هاشمی به عنوان یک مدیر دیرپا و آشنا با حوزه ورزش که تجارب مهم و طولانی در حوزه ورزش دارد، یک انتخاب سهل و ممتنع برای وزارت به شمار میرفت و همانطور که پیش بینی میشد با همان خونسردی و حوصلهای که از او سراغ داریم، سکان ورزش را در دست گرفت و آن را هدایت کرد. در طول قریب به یک سالی که هاشمی وزیر ورزش بوده، اتفاقات ریز و درشتی در حوزه ورزش رخ داده و هاشمی تصمیمات مهمی گرفته که ورزش از آن متاثر بوده و مسیر جدیدی را پیش برده. برای قضاوت عملکرد وی شاید خیلی زود باشد، اما بررسی تصمیمات مهمی که هاشمی در حوزه ورزش اتخاد کرده، تصویر روشنتری از کارنامه او در ورزش را پیش روی ما قرار میدهد.
۱- طبق یک قانون نانوشته از دیرباز تاکنون وزاری ورزش و روسای سازمان تربیت بدنی در انتخاب مدیران دو باشگاه پرسپولیس و استقلال دخالت مستقیم دارند و تمامی انتصابات این دو باشگاه بزرگ و کلیدی زیر نظر آنها انجام میشود. در ادواری حتی شاهد بوده ایم که وزیر تا آنجا در امور داخلی این دو باشگاه دخالت میکند که حتی عزل و نصب سرمربیان دو باشگاه نیز به فرمان او انجام میشود. آش در پارهای از اوقات به اندازهای شور شده که گاها انتصاب راننده یا آبداراچی باشگاه دو تیم با نظر وزیر انجام میشود! کیومرث هاشمی شاید تنها وزیری باشد که این عادت مالوف و مذموم را کنار گذاشت و از دخالت در اموئر داخلی این دو باشگاه و حتی انتخاب مدیرعامل همسو با منویاتش پرهیز کرد و با همان منصوبان قبلی ادامه داد. زمانی حکم سرپرستی وزارت را دریافت کرد که قریب به ۲۰ روز از مدیرعاملی علی خطیر در باشگاه استقلال و جانشینی او به جای حجت کریمی میگذشت. پیش بینی میشد که با توجه به روحیات علی خطیر و شائبههای فراوان اطراف او وزیر ورزش به سرعت او را تغییر دهد، اما هاشمی هرگز مسیر غلط اسلاف پیشین خود را نرفت و به هیچ عنوان حتی به صرافت تغییر خطیر با وجود حواشی فراوانش نیز نیفتاد. حتی در ایامی که اختلافات او با جواد نکونام سرمربی استقلال بالا گرفت و سرمربی آبیها مستقیم وزیر را خطاب داد و خواستار تغییر مدیرعامل تیم شد، باز هم وزیر به این ماجرا ورود نکرد و حتی واسطههای پشت پرده مربی آبیها برای انجام تغییرات در باشگاه استقلال را نپذیرفت.
در پرسپولیس هم اوضاع همینگونه بود. هاشمی با رضا درویش مدیرعامل سرخها ادامه داد و در حالیکه وی منصوب وزیر قبلی بود، هاشمی ترجیح داد که دست به تغییرات نزند و اجازه دهد آرامش در باشگاه پرسپولیس حکفرما باشد. حتی پس از استعفای ناگهانی یحیی گل محمدی سرمربی پرسپولیس و در میانه آشفتگی باشگاه برای انتخاب سرمربی جدید باز هم وزیر ورزش خلاف رویکرد وزاری قبلی را پیشه کرد و از دخالت در امور داخلی باشگاه و توصیه برای انتخاب سرمربی جدید پرهیز نمود تا مدیران باشگاه فارغ البال و بدون فشار خارجی در کمال آرامش انتخاب خود را انجام دهند. این استراتژی کیومرث هاشمی در عدم دخالت در امور دو باشگاه پرسپولیس و استقلال رویکرد قابل تحسینی است که وزیر ورزش را با گذشتگان متمایز میکند.
2- واگذاری پرسپولیس و استقلال یکی از بزرگترین و شاید هم بزرگترین اتفاقی بود که در دولت فعلی و صدارت کیومرث هاشمی اتفاق افتاد. واگذاری این دو باشگاه شعار پوپولیستی و دهان پرکنی بود که از دهه ۷۰ لقلقه زبان دولتمردان بود و همه دولتها یکی پس از دیگری برای شوآف و پروپاگاندا صحبت از واگذاری این دو باشگاه میکردند، اما در عمل هیچ اتفاقی رخ نمیداد. حتی در دولت فعلی و در دوران وزارت حمید سجادی این دو باشگاه به شکل کاغذی به فرابورس رفتند و درصد بسیار ناچیزی از سهام آنها واگذار شد، اما کماکان در تیول دولت و وزارت ورزش قرار داشت. در نهایت آن وزیری که شاخ غول را شکست و این ماموریت بزرگ را انجام داد، کیومرث هاشمی بود که بدون سر و صدا و هیاهو و با پرهیز از غوغاسالاری برای واگذاری این دو باشگاه بزرگ به شکل عملی اقدام کرد و در نهایت مناسک آن را با موفقیت انجام داد تا دولت این بار بزرگ را پس ار چند دهه بر زمین گذاشته و از شر اداره هزینه ساز و حواشی فراوان دو باشگاه خلاص شود. بی تردید این واگذاری بزرگترین دستاورد مدیریت کیومرث هاشمی در وزارت ورزش بوده که تا ابد نام او را در تاریخ این دو باشگاه ثبت کرده است.
۳- برگزاری انتخابات فدراسیونهای ورزشی یکی از بزرگترین ماموریتهای وزارت ورزش است. در تمامی ادوار قبلی شاهد بوده ایم که مهندسی آشکار در انتخابات و دخالت دولت و به طور مشخص وزارت ورزش در روند انتخابات برای به قدرت رسیدن گزینه مدنظر انتخابات را بدل به سیرکی کرده که به هر چیزی شباهت داشت به جز انتخابات. در ادوار قبلی آش به اندازهای شور میشد که حتی نامیدن انتصابات به انتخابات فدراسیونهای ورزشی هم ناعادلانه بود! چرا که در برخی از انتخابات شاهد بودیم که رئیس مدنظر از روزها و هفتهها قبل انتخاب شده بود و گاه بدون رای گیری و با ذکر صلوات انتخاب میشد! در دوره وزارت کیومرث هاشمی این مهندسی آشکار رنگ باخته و حداقل در ظاهر حمایت آشکار و صریحی از یگ گزینه خاص نمیشود. اگرچه هنوز هم شائبههای ریز و درشتی درباره انتخابات فدراسیونهای ورزشی وجود دارد، اما حداقل ارئیس فدراسیون با صلوات انتخاب نمیشود! حضور متکثر کاندیداها در انتخابات و رقابت نزدیک کاندیداها در بخش قابل توجهی از انتخابات نشان دهنده آن است که بساط مهندسی آرا کمرنگ شده. از سوی دیگر وزیر ورزش با صدور بخشنامهای حضور کارمندان وزارت ورزش را در انتخابات ممنوع کرد تا گام بزرگی برای اجرای عدالت در انتخابات فدراسیونهای ورزشی بردارد.
4- ژیمناستیک یکی از رشتههایی بود که قریب به ۲ سال در بلاتکلیفی محض بسر میبرد و با لجبازی بیمارگونهای سبب شد تا این فدراسیون روی تیغ تیز تعلیق گام بردارد. مخالفت با حضور زهرا اینجه درگاهی رئیس قانونی این فدراسیون و حضور پیاپی و تغییرات گسترده سرپرست در این فدراسیون سبب شد تا ژیمناستیک روزهای آشفتهای را سپری کند. کار به جایی رسید که وزارت قبلی حتی یک انتخابات غیرقانونی با ممانعت از حضور اینچه درگاهی برگزار کرد و ۱۰ ماه تمام با ریاست غیرقانونی کارمند منصوب خودش عابد حقدادی تلف کرد در حالیکه فدراسیون جهانی ژیمناستیک به رغم مذاکرات فراوان هرگز این رئیس و این انتخابات را تایید نکرد و نتیجه آن از دست رفتن ۳ تورنمنت مهم برای ژیمناستها بود و حتی میرفت که آنها را ار حضور در آوردگاه مهم بازیهای آسیایی محروم کند که در دقیقه ۹۰ با ورود کمیته ملی المپیک و همکاری اینچه درگاهی مشکل رجیستر و تمدید لایسنس ژیمناستها مرتفع شد تا ژیمناستیک در نهایت به یک نقره تاریخی چنگ بزند. کیومرث هاشمی، اما گرهی که با بی تدبیری برخیها بدل به گره کور شده بود و به نظر میرسید حتی با دندان هم باز نمیشود، باز کرد. وزارت ورزش و جوانان اجازه داد که در این فدراسیون همه چیز بر مدار قانون و مطابق با نظر فدراسیون جهانی انجام شود. ابتدا اینچه درگاهی را به فدراسیون بازگرداند تا فدراسیون به مدار آرامش و رسمیت بازگردد و در ادامه در آرامش انتخابات این فدراسیون را به شکل قانونی برگزار کرد تا در نهایت با تثبیت اینچه درگاهی در صندلی ریاست این فدراسیون از بلاتکلیفی و بی ثباتی خارج شده و تعیین تکلیف شود.
این همان مسیری بود که وزارت در دوره جدیدش در اغلب فدراسیونها در پیش گرفته؛ پرهیز از بی ثباتی و رفتن به دوران بلاتکلیفی و سرپرستی و تعیین تکلیف قطعی با برگزاری انتخابات در اسرع وقت. کیومرث هاشمی زمانی وزارت ورزش را تحویل گرفت که قریب به ۲۰ فدراسیون بلاتکلیف بودند، اما برگزاری انتخابات در اسرع وقت را در دستور کار قرار داد و ۱۰ انتخابات پیش از سال جدید و در روزهای پایانی سال گذشته برگزار شدند و ۸ انتخابات به سال جدید موکول شد که تا به امروز ۴ تای آن برگزار شده و برگزاری بقیه نیز تا در دستور قرار دارد تا آنچنان که وزارت ورزش ادعا کرده تا پایان مرداد ماه هیچ فدراسیونی با سرپرست اداره نخواهد شد و جملگی دارای رئیس خواهد بود.
۵- اینطور نیست که دوران وزارت ورزش کیومرث هاشمی عاری از هر گونه اشتباه و خطا بوده باشد. هاشمی همانند هر وزیر دیگری خطاها و اشتباهاتی داشته که نه تنها کم نبوده اند و بلکه برخی از آنها بزرگ و نابخشودنی اند و نمیتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد. شاید بزرگترین انتقاد به وزیر ورزش در بخش انتصابات باشد. کیومرث هاشمی با همان محافظه کاری و طومانینهای که از او سراغ داریم، تغییرات در بدنه وزارت ورزش را به شکل لاک پشتی اجرا کرد و زمان بسیاری صرف کرد تا در نهایت گزینههای جدید جایگزین شوند. عجیب اینکه این پروسه بعد از قریب به یک سال هنوز پایان نیافته و تمام نشده! به عنوان مثال وزارت ورزش هنوز معاونت پارلمانی ندارد! در بحث انتخاب نفرات جدید نیز نوعی کج سلیقگی و بدسلیقگی را در هاشمی شاهد هستیم. او بالاخره پس از حرف و حدیثهای فراوان محمد پولادگر معاون پراشتباه قهرمانی را کنار گذاشت، اما برای مهمترین و کلیدیترین معاونت وزارت ورزش بدترین انتخاب ممکن را انجام داد.
انتصاب یک مدیر خنثی و بدون کاریزما برای این پست که رزومه خاصی ندارد و هیچگاه نفر اول نبوده، بزرگترین اشتباه هاشمی بود. معاونتی که در همین مدت کوتاه در این پست ثابت کرده که انتخاب اشتباهی بوده و این از مصاحبههای او هویداست. مردی که در مصاحبه هایش یا مدح وزیر میکند یا اطلاعات بدیهی را مطرح مینماید! در حوزه فرهنگی نیز همان مسیر غلط را شاهد هستیم. در دوره کیومرث هاشمی معاونت فرهنگی و همگانی با یکدیگر ادغام شد، اما به جای انتخاب یک چهره مقبول و کاربلد، هاشمی در کمال ناباوری این صندلی را به بی ربطترین مدیر وزارتخانه هبه کرد. سینا کلهر که اساسا اشتباهیترین فرد حاضر در وزارت ورزش است و هیچ تخصصی در حوزه ورزش ندارد و جزو مدیران تحمیلی به سجادی بود، از سوی هاشمی ارتقا پست گرفت تا کماکان به حضور بی ربط و منفعلانه در حوزه ورزش ادامه دهد! در حوزه ورزش زنان هاشمی به موازی کاری روی آورده و یک مدیر در کنار کاظمی پور منصوب کرده تا شاهد تضعیف این حوزه باشیم. گویی او برای کنار گذاشتن کاظمی پور در یک تعارف و رزودربایستی گیر کرده و همین سبب شده تا به جای انتخاب یک معاون جدید، یک فرد جدید در کنار کاظمی پور قرار دهد. در شرکت توسعه و نگهداری ورزشی کیومرث هاشمی دیگر چشم بازار را کور کرد و انتخابی به غایت بی ربط انجام داد به گونهای که روی معاونت قهرمانی و معاونت همگانی و فرهنگی را با هم سفید کرد.
هاشمی برای جانشینی عاصم یوسفی که او نیز یک مدیر کاملا بی ربط با حوزه ورزش بود، یک مدیر بی ربطتر را برای ریاست قلب تپنده حوزه ورزش انتخاب کرد. حسین طلا یک مدیر سوپرسیاسی انتخاب هاشمی برای شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است، مدیری که بعید به نظر میرسد تا قبل از حضور در این سمت حتی یک دقیقه هم به ورزش فکر کرده باشد! این در حالیست که شرکت توسعه و نگهداری وظیفه اداره، مرمت و بازسازی، تجهیز و بهره برداری اتز اماکن ورزشی را را بر عهده دارد و مهمترین مجموعههای ورزشی کشور از جمله ورزشگاه غول پیکر آزادی و مجموعه لاکچری انقلاب از آن جمله اند. دلیل طول کشیدن بازسازی مجموعه ورزشی آزادی که را در همین انتصابات بی ربط باید جستجو کرد.