ایران و امریکا بر لبه تیغ
وزیر امور خارجه رأی مثبت اعضای شورای حاکم بر قطعنامه ارائه شده توسط دولت آمریکا را وقفه ای جدی در روند کار می داند که باید تهران و واشنگتن را برای بازگشت به شورای امنیت سازمان ملل متقاعد کند و هرگونه گفتگوی سازنده بین دو دولت اما امید به تغییر سیاست ایالات متحده در قبال ایران پس از تغییر مستاجر کاخ سفید ، همانطور که برخی از ناظران پیش بینی کردند ، کوتاه مدت بود.
اکنون مانند گذشته نه چندان دور ، تهران و واشنگتن وارد صحنه “رقابت اراده” شده اند. یک طرف می تواند طرف دیگر را مجبور به قبول شرایط خود کند. شکل مشکل تغییر شکل همان است که بود. “نه جنگ و نه مذاکره” تا پایان دولت دونالد ترامپ تنش ها را مهار کرد. اکنون بحث در مورد “اول تو – سپس من” است. تهران می گوید: ابتدا لغو کامل تحریم ها ، سپس مذاکرات. واشنگتن اصرار دارد: بازگشت کامل تهران به همه تعهدات برجامی و به دنبال آن گفتگو.
تهران در توجیه مقاومت و با توجه به تجربه ، بر بی اعتباری تعهد کلامی دولت ایالات متحده و در نتیجه سایر اعضای گروه 1 + 5 تأکید دارد. بازگشت کامل تعهدات برجامی بدون منافع ملموس در غلبه بر تنگناهای ناشی از “سیاست فشار بیشتر” ایران مزایایی را که برجامی می تواند داشته باشد و برای کشور به همراه داشته باشد ، فراهم نخواهد کرد. واقعیت این است که خروج یک جانبه دولت ترامپ از برجام همه آنچه دیپلماسی تعاملی دولت حسن روحانی می تواند برای فروش به مردم و حتی مخالفان برجام ارائه دهد را تضعیف می کند.
خروج از پروتکل اضافی ، که پارلمان ایران به طور قانونی به دولت اعلام کرد ، فقط یکی از آخرین پیامدهای خروج واشنگتن از شورای امنیت سازمان ملل و مسدود شدن آن بود. تهران از سال 2017 متحمل خسارات اقتصادی شدیدی شده است ، افکار عمومی خود اعتبار دولت بلکه سیستم سیاسی را هدف قرار داده است. بنابراین تهران بر سیاست “رفع تحریم ها و سپس مذاکره” اصرار دارد. زمان و شرایط لغو تحریم ها برای تصمیم گیرندگان ایرانی کلیدی است. به جای “صبر استراتژیک” و “حداکثر فشار” ، تهران می خواهد به نتیجه مطلوب برسد.
با این حال ، به نظر می رسد یک ماه و چند روز پس از روی کار آمدن ، دولت Jobbiden در همان مسیری حرکت می کند که ترامپ برای او فراهم کرده است. اگرچه برنامه بایدن بازگشت به برجام به عنوان تعهد انتخاباتی است ، وی این بازگشت را در رهنمودهای تعیین شده توسط وزیر خارجه سابق مایک پمپئو در دوره 12 ساله خود دنبال خواهد کرد. تفاوت سیاست های دولت های فعلی و سابق ایالات متحده در دیپلماسی فعالی است که دولت ترامپ فاقد آن بود. با بازگشت به رویکرد مشارکتی با متحدان خود در جامعه بین المللی و به ویژه در اروپا ، بایدن می خواهد اجماع علیه ایران ایجاد کند. همچنین به نظر نمی رسد که مانعی اساسی برای این کار باشد. سکوت اعضای 1 + 5 و حتی پشتیبانی ترویکا اروپا از قطعنامه آمریکا که به شورای حکومتی FATF پیشنهاد شده ، اقدام نظامی در نزدیکی مرز عراق و سوریه در روز پنجشنبه گذشته و اظهارات تهدیدآمیز بایدن علیه تهران بیانگر اوضاع جدید قبل از ژانویه است. تفاوت قابل توجهی وجود دارد. از همه مهمتر ، دولت بایدن در شکل گیری شرایط عینی و روانی لازم برای منزوی کردن ایران در جامعه جهانی هوشیار است. با اتخاذ سیاست “چوب های بسته بندی و آب نبات” ، از یک سو تلاش می کند در جامعه بین المللی این اعتقاد را ایجاد کند که به دنبال حل مسالمت آمیز موضوع هسته ای و سایر اختلافات با ایران است. از طرف دیگر ، تهران با استفاده از نتایج اقدامات نمایشی خود تحت فشار است.
تصویب پیشنهاد ایالات متحده برای قطعنامه در جلسه شورای حاکم پس از اقدام نظامی ایالات متحده در زمین سوریه علیه نیروهای عراقی که پنجشنبه گذشته با ایران همسو شده اند ، دو گزینه دارد: اول ؛ بایدن سیاست تهدید را به همان میزان محدود می کند. دومین؛ با تأمین پرونده ایران ، تلاش می شود فرصتی برای اقدامات سختگیرانه بیشتر فراهم شود.
آیا تهران می تواند ایمنی هسته ای و سیاست اجماع سازی بایدن را خنثی کند؟ نتیجه جلسه شورای حکومتی چشم انداز را روشن می کند. مطمئناً روند تنش میان تهران و واشنگتن و بازگشت به برجام مانند قدم گذاشتن بر لبه تیغ است. محمد جواد ظریف گفت: صدور قطعنامه شورای حکمرانی می تواند باعث هرج و مرج شود.