6 فیلم با محتوای علمی تخیلی و هنری در 3 سال اخیر

1- لپسیس Lapsis 2021

6 فیلم با محتوای علمی تخیلی و هنری در 3 سال اخیر

اقتصاد گیگ در داستان علمی تخیلی لاپسیس، داستان کم داستان نوآ هاتون درباره یک صنعت استثماری جدید آینده‌نگر، به شیوه‌ای مایل و مرموز علمی-تخیلی هجو می‌شود. ری (دین امپریال) که از تحویل چمدان های گمشده خطوط هوایی به صاحبانش خسته شده و برای درمان برادرش جیمی (بیب وایز) – که از سندرم خستگی مزمن معروف به اومنیا رنج می برد – به پول نیاز دارد – به میلیون ها آمریکایی در کابل کشی می پیوندد. بین مکعب های سرور کوانتومی غول پیکر در کوه های جنگلی آلگنی. هاتن، نویسنده/کارگردان/ویراستار، جزئیات هوشمندانه بی‌شماری را در مورد مکانیک پیچیده کابل‌کشی ارائه می‌کند، بدون اینکه به طور کامل پیامدهای بزرگ‌تر کسب‌وکار را توضیح دهد، که به‌عنوان مک‌گافین به این داستان انقیاد کارگران در دستان یک شرکت فناوری انحصاری عمل می‌کند. فیلم هاتون مانند ترکیبی از تری گیلیام برزیل و کن لوچ با عرض پوزش ما برای شما تنگ شده است، با دقت جزئیات را بیان می کند (و روابط و توطئه های سرکش را ایجاد می کند) در حالی که پاسخ های محکم را دور از دسترس می گذارد. این یک عمل متعادل کننده است که هاتون با تحسین انجام می دهد، تصاویر تصویری عریض پیشنهادی او به همان اندازه که نقش اصلی امپریال را عصبی می کند، در حالی که ری که همه از جان گذشته هستند کاریزماتیک است. بهترین فیلم پلیسی

2- فیلم Wojnarowicz (2020)

دیوید ویناروویچ، هنرمند مشهور دهکده شرقی، با هر نقاشی، آهنگ و نوشته‌ای که تولید می‌کرد، آتشی سیاسی زد. یک تسخیر روح، به شکلی عمیق و فوری، در Wojnarowicz از کریس مک کیم: F–k You F-ggot F–ker. متشکل از فیلم‌های خانگی، صداهای ضبط‌شده و پیام‌های صوتی ویوناروویچ، و همچنین کلاژهایی از هنر او و همچنین عکس‌های فوری از شهر نیویورک در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ که با تکه‌هایی از مصاحبه‌های همکاران، عاشقان، متصدیان و تحسین‌کنندگان تزیین شده است.

این مستند ادای احترامی است به یک آتش‌نشان عجیب و غیر متعارف (و گاهی بحث‌برانگیز) که تا زمان مرگش در سال 1992 بر اثر ایدز، که خود به تمرکز دیرهنگام انرژی و فعالیت‌های او تبدیل شد، حقیقت را به قدرت می‌گفت. مکان یابی محل تلاقی آسیب های شخصی، فرهنگی و سیاسی – که با یک تربیت توهین آمیز شروع می شود که او در سنین پایین از آن فرار می کند، تا زمانی که به عنوان یک مزاحم خیابانی و سپس یک ستاره گالری – فیلم مک کیم نگاهی غوطه ور به ذهن این نماد شکن است. و قلب، شکل التقاطی آن که آمیزه‌ای از غم، گرما و خشم ناهموار را تراوش می‌کند که ووجناروویچ را تعریف می‌کند.

3- شب پادشاهان Night of the Kings

داستان‌های بلند درباره جنایت، جنگ، قدرت و بقا در شب پادشاهان، درام فیلیپ لاکوت در مورد زندانی در ساحل عاج که توسط یک پادشاه زندانی به نام ریش سیاه (استیو تینچئو) اداره می‌شود که در شب ماه خونین اداره می‌شود، روی یکدیگر قرار می‌گیرند. ، از یک زندانی جدید (باکاری کونه) می خواهد که “رومی” شود و نخی را بچرخاند که تا سپیده دم بماند. افسانه بعدی که رومن بازگو می کند مربوط به یک گانگستر محلی است که پدرش نابینا مشاور ملکه ای بود و پس از انقلاب به شهرت رسید – افسانه ای که با وضعیت مخمصه خود رومن که در زندان به دام افتاده است بازتاب می یابد. جایی که نقشه های خائنانه در حال انجام است. هم در حال حاضر و هم در فلاش‌بک‌های تقویت‌شده با CGI، لاکوت فضایی را تداعی می‌کند که شهر غم‌انگیز به سبک خدا (فیلم فرناندو میرلس در سال 2002 حتی به‌عنوان تأثیر ذکر شده است) را با رئالیسم جادویی رویایی ترکیب می‌کند، که دومی توسط بسیاری از مردان تقویت شده است. رومن را در طول سخنرانی‌اش احاطه کنید و کنش روایت شده‌اش را با حرکات رقصنده اجرا کنید. ترسناک و غنایی، فیلمی است درباره قدرت دگرگون کننده و رستگاری داستان سرایی.

4-اعزام فرانسوی The French Dispatch

نامه ای عاشقانه به نیویورکر و برند خاص روزنامه نگاری فرهیخته آن، The French Dispatch یکی دیگر از تلاش های وس ​​اندرسون است که سرشار از طنز و جذابیت خاص است. فیلم اندرسون با استفاده از آهنگ‌های متقارن، آهنگ‌های پاپ شاد و شوخ طبعی که به علامت تجاری او تبدیل شده‌اند، هر دو درباره نشریه تخیلی The French Dispatch است که مقر آن در شهر ساخته‌شده Ennui-sur-Blasé است و توسط سردبیر در حال خروج آرتور هویتزر نظارت می‌شود. جونیور (بیلی موری) – و نمایشنامه ای از شماره پایانی آن. در آن بخش‌ها، یک بازیگر برجسته (از جمله فرانسیس مک‌دورماند، بنیسیو دل تورو، اوون ویلسون، تیموتی شالامه، جفری رایت، تیلدا سوینتون و آدرین برودی) سناریوهایی را دنبال می‌کنند که از فضایل نقاشی، رسانه، آشپزی، تئاتر، انقلاب و البته فیلم ها علاقه اندرسون به داستان سرایی سینمایی عجیب و غریب را می‌توان در هر یک از تصاویر بی‌نقص، میان‌آهنگ‌های متحرک و کناره‌های مرده‌اش حس کرد، همه این‌ها با تمایل شخصیت‌هایش برای بیان داستان‌هایشان به هر شکلی که مناسب می‌دانند منحصر به فرد و صادقانه است. این تجسم با عبارت هویتزر جونیور، “فقط سعی کنید آن را طوری بسازید که آن را از روی عمد نوشته اید”، جشنی از خلاقیت در تمام اشکال مختلف آن است.

5-سوغات قسمت دوم The Souvenir

تعداد کمی از فیلم‌ها برای دنباله‌ای کمتر از The Souvenir در سال 2019 فریاد زده‌اند، و با این حال، Joanna Hogg The Souvenir Part II ثابت می‌کند که گاهی اوقات نشاط‌آورترین دنباله‌ها کمترین انتظار را دارند. فیلم جدید با ادامه دادن به جایی که فیلم قبلی خود را ترک کرد، عمیق‌تر در زمین‌های نیمه اتوبیوگرافیک می‌کاود و تلاش‌های جولی (آنر سوینتون برن) کارگردان مشتاق برای کنار آمدن با مرگ ناگهانی دوست پسر محبوبش آنتونی (تام برک) با استفاده از ابزارهای سینمایی را نشان می‌دهد. با یک پروژه دانشجویی که در عین حال به تجربیات او وفادار است و آنقدر بی تمرکز است که باعث ایجاد ناهماهنگی در صحنه می شود. به عنوان پرتره ای از پراکسی هاگ که با ساختن فیلمی با نام نهایی The Souvenir به پردازش غم و اندوه و فقدان روی صفحه می پردازد، The Souvenir Part II یک تلاش بسیار شخصی است که به روش های منحصر به فرد و چشم نوازی در خود فرو می رود. این فیلم که توسط ترکیب معمولی کارگردان از صمیمیت قوی، طرح‌های بدون چربی، و استعداد آوانگارد تقویت شده است، و توسط برن به عنوان هنرمندی که در تلاش است – و از طریق نبردهای سخت به دست آمده، راهی را کشف می‌کند – برای تعیین موقعیت صدایش، بسیار عالی است. تلاش.

6- آکاسا، خانه من Acasa, My Home 2020

خانواده Enache – متشکل از پدر Gică، مادر Niculina و 9 فرزندشان – یک زندگی بدوی خارج از شبکه را در Văcăreşti، یک بخش رام نشده از تالاب‌ها که درست در کنار بخارست گسترده قرار دارد، دارند. ماهیگیری با دست، سوزاندن زباله، و پنهان کردن کودکان از خدمات اجتماعی وجود دارد، و در اینجا، رادو سیورنیسیوک، روزنامه‌نگار مستندساز آکاسا، خانه من، این قبیله سرکش را همراهی می‌کند، زیرا مجبور می‌شوند با تمدنی که گیکا رد می‌کند ادغام شود. . به دور از حماسه‌ای در مورد زندگی روستایی که توسط مدرنیته از هم پاشیده شده است، این فیلم صبورانه و مهیج خود را به عنوان داستانی درباره خودخواهی و با هم بودن، همنوایی و عصیان و مسئولیتی که والدین در قبال فرزندان خود دارند، نشان می‌دهد که آخرین آن به عهده پیش از این، ولی، پسر بزرگ گیکا، از پدرش به خاطر اینکه او را به عنوان یک ولگرد بی سواد و بی مهارت بزرگ کرده بود، عصبانی می‌شود، حتی زمانی که او راه پدرش را دنبال می‌کند. در اینجا هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد، فقط آرزوی یک زمان شادتر (اگر ناسالم تر) و خشم به خاطر میراثی از گذشته هدر رفته و آینده ای تیره و تار. بهترین فیلم های هندی

 

دکمه بازگشت به بالا