شب چله | کهن ترین آیین ایرانی و میراث جهانی یونسکو
شب چله، از کهن ترین آیین های میراث فرهنگی یونسکو در ایران
شب چله، جشنی کهن با قدمتی چند هزار ساله، طولانی ترین شب سال را در قلب ایرانیان به نوری از امید و همدلی بدل می کند و با آداب و رسومی دیرینه، تجلی گاه فرهنگ غنی این سرزمین است. این آیین باستانی، اکنون همچون گوهری درخشان، در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شده است.
همه ساله، درست در آستانه ورود زمستان، هنگامی که خورشید به جنوبی ترین نقطه خود می رسد و تاریکی بیش از هر زمان دیگری بر زمین سایه می افکند، ایرانیان و مردمان حوزه تمدنی خویش، گرد هم می آیند تا زایش نور را جشن بگیرند. شب چله یا شب یلدا، نه فقط یک رسم باستانی، بلکه نمادی از پیوند عمیق انسان با طبیعت و چرخه های آن است. این شب به ما یادآوری می کند که حتی در دل طولانی ترین تاریکی ها، امید به روشنایی و گرمی نهفته است. در این شب، که تاریکی به اوج خود می رسد و نوید بازگشت نور را می دهد، خانواده ها و دوستان دور هم جمع می شوند، حکایت ها می گویند، شعر می خوانند و سفره ای از رنگ و برکت می گسترانند. این آیین کهن، سال هاست که با هر نسل منتقل شده و اکنون با ثبت جهانی در یونسکو، مهر تاییدی بر ارزش والای فرهنگی و اهمیت بین المللی آن زده شده است.
۱. شب چله و شب یلدا: ریشه ها و معانی نام ها
این جشن باشکوه، با نام های «یلدا» و «چله» شناخته می شود که هر یک ریشه هایی عمیق در تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارند و داستانی از پیوند انسان با پدیده های طبیعی و کیهانی را بازگو می کنند. هر دو نام، با خود حکایت هایی از گذشتگان به همراه دارند که شنیدنشان، حس تعلق به این میراث کهن را در انسان زنده می کند.
۱.۱. یلدا، زایش نور از دل تاریکی
واژه «یلدا» که این شب را در افواه عمومی مشهور کرده، برگرفته از زبان سریانی و به معنای «زایش» یا «تولد» است. این نام گذاری، پیوندی عمیق با مفهوم «تولد خورشید» یا «زایش مهر» دارد که در این شب باستانی گرامی داشته می شود. حکایت ها و نوشته های کهن نشان می دهد که ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی، از این جشن با عنوان «میلاد اکبر» یاد کرده و آن را «میلاد خورشید» دانسته است. این نام، به معنای واقعی کلمه، بازگشت و تولد دوباره نور و گرمی پس از بلندترین شب سال را جشن می گیرد. تصور کنید مردم باستان چگونه با شور و شوق، طلوع خورشید پس از این شب طولانی را، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی می دانستند و آن را جشنی برای تجدید حیات و امیدواری قلمداد می کردند. این حس امید، هنوز هم در دل مردم زنده است و با هر یلدا دوباره جوانه می زند.
۱.۲. شب چله و گاهشمار کهن
نام «شب چله»، که در فرهنگ عامه مردم به مترادف شب یلدا به کار می رود، ریشه در گاهشماری کهن ایرانیان دارد. واژه «چله» برگرفته از «چهل» است و به دوره های چهل روزه در زمستان اشاره می کند. ایرانیان باستان، فصل سرد را به دو بخش اصلی تقسیم کرده بودند: «چله بزرگ» که چهل روز نخست زمستان را شامل می شد و «چله کوچک» که بیست روز پس از آن را در بر می گرفت. کشاورزان قدیم، که زندگی شان با ریتم طبیعت هماهنگ بود، فعالیت های خود را بر اساس این گاهشماری تنظیم می کردند. این تقسیم بندی، نه تنها جنبه عملی داشت، بلکه به مردم حس آمادگی برای عبور از سخت ترین روزهای سال و استقبال از بهار را می بخشید. علاوه بر این، در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه با عنوان «خور» و در قانون مسعودی، «خُره روز» ثبت شده است که به معنای روز خورشید و آغاز فصل جدید زندگی و روشنی است.
۲. سفری به اعماق تاریخ: پیشینه باستانی شب چله
برای درک عمق و اصالت شب چله، باید به اعماق تاریخ سفر کنیم؛ به زمانی که مردمان باستان با ریتم طبیعت و حرکت ستارگان زندگی می کردند و هر پدیده طبیعی، برایشان معنایی قدسی داشت. این سفر ما را به ریشه های باستانی این جشن می برد و نشان می دهد که چگونه یلدا، از دل باورها و آیین های کهن، سربرآورده و تا به امروز زنده مانده است.
۲.۱. شب یلدا در اوستا و آیین زرتشت
در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد آغاز می شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است. این نکته نشان می دهد که چقدر اهمیت فصل زمستان و آغاز آن، در اندیشه های نیاکان ما ریشه داشته است. در آیین زرتشت، که بر مبنای نبرد دائمی اهورامزدا (نماد روشنایی و نیکویی) و اهریمن (نماد تاریکی و پلیدی) استوار است، طولانی ترین شب سال، نمادی از غلبه موقتی تاریکی اهریمنی بود. ایرانیان باستان، در این شب، با افروختن آتش و گرد آمدن دور هم، تلاش می کردند تا تاریکی و نیروهای اهریمنی را دور کرده و به پیروزی اهورامزدا و بازگشت نور امید ببخشند. تصور کنید در آن شب های سرد و طولانی، چگونه شعله های آتش، نه تنها گرما، بلکه امید و آرامش را به دل ها می آورد و نوید بخش صبحی روشن بود.
۲.۲. آیین مهرپرستی (میتراییسم) و یلدا
ارتباط شب یلدا با آیین مهرپرستی (میتراییسم) یکی از شگفت انگیزترین جنبه های تاریخی این جشن است. در این آیین باستانی، مهر (میثره یا میترا)، ایزد باستانی هند و ایرانی، به عنوان نماد نور، پیمان و عدالت پرستش می شد. روایات متعددی شب یلدا را با زایش مهر پیوند می دهند. باور بر این بود که در این شب، مهر از دل کوهی متولد می شود و با تولد او، روزها طولانی تر شده و غلبه نور بر تاریکی آغاز می گردد. این آیین با گذر زمان، به روم باستان نیز راه یافت و تأثیری شگرف بر جشن های زمستانی آنجا گذاشت. جشن هایی نظیر «سول اینویکتوس» (خورشید شکست ناپذیر) و «ساتورنالیا»، با شباهت های آشکاری به یلدا، در روم باستان برگزار می شدند. حس مشترک بشر در ستایش نور و زندگی، فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عمل کرده و جشنی مشابه را در دل تمدن های مختلف پدید آورده است. این پیوستگی تاریخی، نشان از عمق و جهانی بودن پیام یلدا دارد.
۲.۳. یلدا در گاهشماری ایرانیان باستان
شواهد تاریخی نشان می دهد که شب چله و جشن های مرتبط با آن، قدمتی بسیار طولانی در گاهشماری ایرانیان باستان داشته اند. برخی پژوهش ها، قدمت ورود این جشن به تقویم رسمی ایران را به سال ۵۰۲ پیش از میلاد، در زمان داریوش یکم، نسبت می دهند. مردمان دوران باستان، به ویژه در حوزه تمدن زاگرس و رافدین، بیش از سه هزار سال پیش، با پدیده های خورشیدی نظیر بزرگترین شب، بزرگترین روز، اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی کاملاً آشنا بودند. زندگی کشاورزی، آنها را واداشته بود تا با دقت به حرکت خورشید و تغییر فصول توجه کنند و بر اساس آن، فعالیت های خود را تنظیم نمایند. با گذشت زمان، این پدیده های خورشیدی، جنبه ای قدسی و دینی به خود گرفتند. دریافت آنها از اینکه پس از کوتاه ترین روز سال و طولانی ترین شب (یلدا)، روزها دوباره شروع به بلندتر شدن می کنند، این شب را به نمادی از تولد دوباره، امید و پیروزی نور بر تاریکی بدل ساخت. از همین رو، این شب را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند. جالب است بدانید که ریشه های جشن کریسمس مسیحیان نیز در همین باورهای کهن و جشن های زمستانی باستانی، به ویژه آیین مهرپرستی، یافت می شود.
۳. آداب و رسوم جاودانه: قلب تپنده شب چله
شب چله، تنها یک مفهوم تاریخی نیست، بلکه جشنی زنده و پویاست که با آداب و رسوم خاص خود، در قلب هر ایرانی جای دارد. این رسوم، نه تنها نشانه هایی از گذشته های دور هستند، بلکه پلی میان نسل ها می سازند و حس تعلق و هویت ملی را تقویت می کنند. این شب، با سفره ای رنگین و محافل گرم خانوادگی، به ما اجازه می دهد تا دوباره طعم شیرین همدلی و عشق را بچشیم.
۳.۱. سفره شب چله (میَزد): ضیافتی از رنگ و برکت
در مرکز جشن شب چله، سفره ای رنگین و پربرکت قرار می گیرد که در ایران باستان به آن «میَزد» می گفتند. این سفره، نمادی از فراوانی، امید و برکت است که با خوراکی های خاصی آراسته می شود. هندوانه و انار، دو ستاره اصلی این سفره هستند. قرمزی دلنشین انار و هندوانه، یادآور حرارت خورشید و نماد زایش و زندگی است. تصور کنید دانه های یاقوتی انار و قرمزی آبدار هندوانه، چگونه امید به گرمی و سرزندگی را در دل زمستان نوید می دهند. کنار این میوه ها، آجیل شب چله یا «لُرک» (در فرهنگ زرتشتیان) شامل انواع خشکبار مانند مغز گردو، بادام، پسته، فندق، کشمش و انجیر خشک نیز جای خود را دارد. خرمالو و سایر میوه های فصلی و خشکبار نیز به این ضیافت اضافه می شوند. چیدن این سفره، خود یک آیین است؛ مادران و مادربزرگان با عشق و وسواس خاصی، هر قلم از این خوراکی ها را انتخاب و به زیبایی آرایش می کنند تا شبی فراموش نشدنی را برای خانواده رقم بزنند. این سفره، نه فقط برای خوردن، بلکه برای دیدن و لذت بردن از زیبایی های طبیعت و تداوم حیات است.
۳.۲. محافل گرم خانوادگی: شاهنامه خوانی و فال حافظ
قلب تپنده شب چله، نه در خوراکی های رنگین، که در محافل گرم خانوادگی و قصه هایی است که سینه به سینه از گذشتگان به ما رسیده. در این شب، بزرگان خانواده، با لبخندی مهربان و چشمانی پر از تجربه، نقش محوری ایفا می کنند. آنها با قصه گویی، خاطره گویی و نقل روایت های کهن، نه تنها سرگرمی را به ارمغان می آورند، بلکه دانش و فرهنگ را به نسل های جوان تر منتقل می کنند. اوج این محافل، شاهنامه خوانی است. صدای پرشور شاهنامه خوان که حماسه رستم و سهراب، یا نبرد خیر و شر را روایت می کند، در فضای خانه طنین انداز می شود و شنوندگان را به دنیای پر رمز و راز اساطیر ایران می برد. این آیین، نه تنها قدردانی از فردوسی بزرگ است، بلکه تلاشی برای زنده نگه داشتن زبان و هویت ملی به شمار می رود. پس از آن، نوبت به فال حافظ می رسد؛ دیوان خواجه شیراز، با آدابی خاص باز می شود و بزرگ خانواده، با نیت خیر، بیتی از غزلیات دلنشینش را می خواند. هر کسی با امید به آینده و تعبیری خوش، به معنای شعر فکر می کند و فال حافظ، به نوعی امید و روشنی را در دل ها زنده می کند. این لحظات، لحظاتی ناب از آرامش، همدلی و پیوند عمیق فرهنگی هستند که تا سال ها در ذهن می مانند.
۳.۳. رسوم دیگر
علاوه بر آداب برجسته سفره آرایی و محافل ادبی، شب چله با رسوم دیگری نیز همراه است که هر یک به نوعی به گرمی و صمیمیت این شب می افزایند. شب نشینی های طولانی تا پاسی از شب، خود یکی از مهمترین این رسوم است؛ جایی که زمان از معنا تهی می شود و تنها با حضور عزیزان پر می شود. در برخی مناطق، سنت هدیه دادن، به ویژه از سوی داماد به نامزدش یا به نوعروس، هنوز هم رایج است. این هدایا، معمولاً شامل لباس های گرم زمستانی، میوه ها و شیرینی های مخصوص است و نمادی از محبت و آغاز زندگی مشترک به شمار می رود. برپایی کرسی، به ویژه در خانه های قدیمی، تجربه ای فراموش نشدنی از گرمای جمع و دورهمی را به همراه دارد؛ جایی که پتوهای رنگارنگ بر روی کرسی کشیده می شوند و همه با آرامش و صمیمیت در کنار هم می نشینند. این رسوم، هر چند کوچک به نظر می رسند، اما در مجموع، شب چله را به جشنی تمام عیار از زندگی، امید و همبستگی بدل می کنند.
۴. شب چله در آینه یونسکو: ثبت جهانی یک میراث مشترک
شب چله، این نگین درخشان فرهنگ ایرانی، دیگر تنها جشنی محلی نیست؛ بلکه با ثبت در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، جایگاهی جهانی یافته است. این اتفاق مهم، نه تنها به این آیین کهن اعتبار بیشتری بخشیده، بلکه مسئولیت ما را در حفظ و معرفی آن به جهانیان دوچندان کرده است. حس غرور ملی، با هر بار شنیدن نام یونسکو و شب چله، در دل ها زنده می شود.
۴.۱. چرا ثبت جهانی؟
یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، در تلاش است تا میراث های فرهنگی و ناملموس بشر را در سراسر جهان شناسایی، حفظ و معرفی کند. ثبت شب چله در این فهرست، چندین هدف مهم را دنبال می کند: نخست، به جهانیان نشان می دهد که این جشن، نه تنها یک آیین محلی، بلکه پدیده ای باستانی با ارزش های فرهنگی بی نهایت است. دوم، به جلوگیری از مصادره فرهنگی و تلاش کشورهایی که ممکن است بخواهند این میراث را به نام خود ثبت کنند، کمک می کند. سوم و شاید مهم تر از همه، ثبت جهانی شب چله، به نسل های آینده ایرانیان یادآوری می کند که چه گنجینه گرانبهایی از نیاکان خود به ارث برده اند و چقدر حفظ آن برای هویت ملی شان اهمیت دارد. این اقدام، به ما حس مسئولیت می دهد تا این شمع فروزان فرهنگ را همچنان روشن نگه داریم و داستان آن را به گوش جهانیان برسانیم.
۴.۲. جزئیات ثبت جهانی
لحظه تاریخی ثبت جهانی شب چله در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ (۳۰ نوامبر ۲۰۲۲) رقم خورد. این اتفاق مهم، در هفدهمین نشست کمیته بین الدولی یونسکو برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس، که در شهر رباط مراکش برگزار شد، به وقوع پیوست. نکته ای که این ثبت را خاص تر می کند، ماهیت مشترک آن است. شب چله، به عنوان میراثی مشترک میان دو کشور هم فرهنگ و هم زبان ایران و افغانستان به ثبت رسید. این ثبت مشترک، نه تنها نشان دهنده ریشه های عمیق فرهنگی مشترک این دو ملت است، بلکه پیامی از همبستگی و دوستی میان آنها را به جهان ارسال می کند. پیش از این ثبت جهانی، آیین شب یلدا در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود که زمینه ای محکم برای درخواست جهانی شدن آن فراهم آورد. تصور کنید چه حس غروری در دل هر ایرانی و افغانستانی جوانه زد وقتی شنیدند که این جشن کهن، اکنون مورد تایید و حمایت جهانی قرار گرفته است.
۴.۳. چالش ها و اهمیت پاسداشت
ثبت جهانی شب چله در یونسکو، با وجود افتخارآفرینی، چالش هایی را نیز به همراه داشته و اهمیت پاسداشت آگاهانه این میراث را برجسته تر ساخته است. در گذشته، تلاش هایی از سوی برخی کشورها، از جمله جمهوری آذربایجان، برای ثبت انحصاری یلدا صورت گرفت که با هوشیاری فرهنگی و تلاش های دیپلماتیک ایران و افغانستان، این میراث به صورت مشترک به ثبت رسید. این وقایع، نشان می دهد که حفظ میراث های ناملموس، نیازمند مراقبت دائمی و آگاهی رسانی است. ثبت جهانی، به خودی خود کافی نیست؛ بلکه باید با برنامه ریزی های فرهنگی، آموزش نسل های جوان، و معرفی صحیح این آیین به گردشگران بین المللی، آن را زنده و پویا نگه داشت. شب چله، با تمام زیبایی هایش، بیش از هر زمان دیگری به توجه و حمایت ما نیاز دارد تا در هیاهوی دنیای مدرن، اصالت خود را از دست ندهد و همچنان پلی میان گذشته، حال و آینده باقی بماند. این میراث، نه فقط یک جشن، بلکه بخشی از هویت و روح جمعی ماست که باید با تمام وجود از آن محافظت کنیم.
شب چله، طولانی ترین شب سال، نه تنها یک جشن باستانی است، بلکه با ثبت در میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، به نمادی از همبستگی فرهنگی و هویت جهانی بدل شده است.
۵. تجلی شب چله در گوشه گوشه ایران: تنوع و یگانگی
ایران، سرزمینی پهناور با فرهنگی غنی و چندوجهی است که هر گوشه اش، آداب و رسوم خاص خود را دارد. شب چله نیز، در هر منطقه از این خاک، با رنگ و بویی متفاوت و دلنشین برگزار می شود. این تنوع، خود نمادی از یگانگی فرهنگ ایرانی است؛ جشنی واحد با هزاران تجلی. سفر به آداب و رسوم منطقه ای شب چله، ما را با عمق و غنای فرهنگ مردم ایران آشنا می کند و حس نزدیکی به این سنت های زیبا را در ما زنده می سازد.
۵.۱. آداب و رسوم منطقه ای: دریچه ای به غنای فرهنگ ایرانی
هر استان و هر شهر ایران، شب چله را به شیوه خودش گرامی می دارد و به آن رنگ و بویی محلی می بخشد. این تفاوت ها، نه تنها به زیبایی جشن می افزایند، بلکه نشان از ذوق و قریحه مردمان این سرزمین در حفظ سنت ها دارند.
خراسان
در خراسان بزرگ، شب چله با نام «شب چراغانی» یا «چهل چراغ» شناخته می شود. در گذشته، هر مهمان برای شرکت در شب نشینی، چراغی با خود می آورد و فراوانی چراغ ها، این نام را به خود اختصاص داده بود. علاوه بر انار و هندوانه، خوراکی های خاصی مانند لبو یا چغندر پخته، شلغم پخته و پختیک (لبوی خشک شده)، برگه های خشک شده زردآلو و هلو، و به ویژه شیرینی سنتی «کفبیخ» در سفره چله نشینی جای دارند. تهیه کفبیخ، خود یک آیین جذاب است؛ ریشه گیاهی به نام «چوبک» (بیخ) را پس از خیساندن و جوشاندن، با دسته های چوب انار به نام «دسته گز» هم می زنند تا به صورت کف سفت درآید. این کار در محیط سرد انجام می شود و در نهایت با اضافه کردن زعفران، شکر یا شیره انگور، کفبیخ آماده خوردن می شود. مراسم «سرحمومی» برای عروس و داماد، و فرستادن «خمچه عروس» شامل هدایای داماد به خانواده عروس، از دیگر رسوم این منطقه است. خواندن شاهنامه و فال حافظ نیز، مانند بسیاری نقاط ایران، در این شب مرسوم است. در خراسان جنوبی، علاوه بر چله زمستان، جشن «چله تموز» نیز برگزار می شود که بلندترین روز سال را گرامی می دارد.
آذربایجان و اردبیل
در آذربایجان، رسم «خوانچه عروس» یا «خونچه» از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این شب، خانواده داماد، خوانچه ای تزئین شده حاوی میوه ها (به ویژه هندوانه های آراسته)، آجیل، شیرینی و هدایایی برای نوعروس یا نامزد خانواده می فرستند. شال های قرمزی که اطراف هندوانه ها قرار می گیرند، نمادی از شادی و برکت هستند. در برخی مناطق، ماهی بزرگ تزئین شده نیز به عنوان هدیه به خانه عروس برده می شود. در اردبیل نیز، شب نشینی های خانوادگی تا پاسی از شب، با خوردن هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و سایر خوراکی های محلی رواج دارد. تزیین هندوانه و ارسال هدایا برای تازه عروس، رسمی مشترک در این مناطق است که حس شادمانی و پیوند را تقویت می کند.
لرستان (شو اول قاره)
مردم لرستان، شب چله را «شو اول قاره» می نامند. در این شب، آداب و رسوم جالبی همچون شب نشینی، دیدوبازدید اقوام، و فال «چهل سرو لکی» (نوعی فال محلی) رایج است. یکی از رسوم خاص این منطقه، «شال دورانی» (شال اندازی) است؛ جایی که نوجوانان و جوانان با دراز کردن شال یا چادری از پشت بام خانه های همسایه و خواندن اشعاری خاص (مانند: «امشب اول قاره، خیر د هونت بواره» به معنای امشب اول چله است، خیر از خانه ات ببارد)، از همسایگان آجیل و میوه دریافت می کنند. پختن «گندم شیره» که از گندم خیسانده در شیره، زردچوبه و نمک تهیه و برشته می شود، همراه با بادام، گردو و کشمش، از تنقلات ویژه این شب است. این رسوم، فضای شاد و صمیمی را در میان خانواده ها و همسایگان ایجاد می کند.
چهارمحال و بختیاری (شو چله)
در چهارمحال و بختیاری، شب یلدا با نام «شو چله» شناخته می شود. مردم این منطقه نیز در منزل بزرگ ترها جمع می شوند و تا طلوع آفتاب بیدار می مانند. سفره شب چله در اینجا با خوراکی هایی مانند هندوانه، انار، انگورهای آویزان شده از سقف، کشمش، بادام، گردو، سنجد، گندم برشته، شاهدانه و کشک پر می شود. پخت نانی قطور به نام «گرده» که در میان آن مهره ای آبی قرار می دهند و تقسیم آن بین خانواده به عنوان نمادی از خوش شانسی، از آداب جالب اینجاست. آب پز کردن کدوتنبل به عنوان نماد خورشید، و تهیه آش کشک با کدو تنبل پخته، از دیگر خوراکی های خاص این شب است. در گذشته، کرسی با آتش زغال و چوب افرا نیز برپا می شد و بوی گندم و برنج و شاهدانه بو داده، فضای خانه را پر می کرد. هدیه دادن به تازه عروس و داماد، و قرائت قرآن و نیایش برای سلامتی و برکت، از دیگر رسوم این شب است. با وجود تغییرات سبک زندگی، بسیاری از این سنت های زیبا هنوز هم در چهارمحال و بختیاری زنده هستند.
سیستان
مردم سیستان، شب یلدا را نه تنها یک شب، بلکه به مدت سه شب متوالی با نام های «چله بزرگ»، «چله متوسط» و «چله کوچک» جشن می گیرند که از اول دی ماه آغاز و تا ۱۰ بهمن ادامه می یابد. در این شب ها، اقوام و دوستان در همایشی صمیمی دور کرسی چوبی جمع می شدند و به قصه های بزرگ ترها گوش می دادند. شیرینی هایی مانند «ستو»، «شیرینک» و حلوا، و انواع تخمه های هندوانه، خربزه، عناب و پسته، از خوراکی های این شب هاست. فال حافظ و دیدار بزرگان فامیل نیز از آداب مهم است. در گذشته، اگر این شب ها با مراسم مذهبی هم زمان نمی شد، با دهل و ساز و چوب بازی، شادی می کردند و شب را به صبح می رساندند. این رسم ها حس پیوستگی و احترام به ریشه ها را در مردم سیستان تقویت می کند.
مازندران (چله شو)
در مازندران، شب یلدا را «چله شو» می نامند. از آداب خاص این منطقه، به ویژه در غرب مازندران، سرو غذای سنتی سبزی پلو با ماهی، اردک یا مرغ برای شام چله شو است. شب نشینی ها در این منطقه با کشتی گرفتن و مچ انداختن، خواندن شعرها و آوازهای قدیمی طبری و منظومه های امیری و طبری همراه است. مردم آمل بر این باورند که خوردن هندوانه در شب چله، از سکته قلبی و خفقان در طول سال جلوگیری می کند. علاوه بر فال حافظ، فال جالبی با گردو نیز در این شب گرفته می شود. «فالگوش ایستادن» یکی دیگر از شیوه های جالب فال گیری در مازندران است که در آن افراد با گوش سپردن به صحبت های رهگذران، نیت خود را تعبیر می کنند. این آداب، شب چله را به شبی پر از سرگرمی و باورهای کهن تبدیل می کند.
فارس و اصفهان
در فارس، به ویژه شیراز، سفره شب یلدا به زیبایی و تنوع سفره نوروز است. مرکبات و هندوانه برای سردمزاج ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج ها در سفره چیده می شود. حافظ خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی هاست که در بسیاری نقاط ایران نیز رواج دارد. در شهرستان دهاقان اصفهان، نیز مانند دیگر مناطق ایران، خانواده ها به خانه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می روند و دور هم پای کرسی جمع می شوند. آجیل شب یلدا شامل کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه هایی چون انار، هندوانه، سیب و گلابی نیز سرو می شود. اگر برف ببارد، مخلوط برف و شیره انگور نیز نوش جان می کنند. غذای شب چله معمولاً پلو ماهی یا یکی از غذاهای محلی مانند کوفته و دلمه است. مادربزرگ ها در قزوین معتقدند که اگر ننه سرما در این شب گریه کند، باران می بارد؛ اگر پنبه های لحافش بیرون بریزد، برف می آید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود، تگرگ می آید. فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد برای عروس، شامل پارچه، جواهر، کله قند و هفت نوع میوه، از دیگر رسوم قزوین است.
سمنان (سنگسر)
در فرهنگ سنگسری، شب چله (شو چله) آداب خاصی برای خانواده داماد در سال اول آشنایی با خانواده عروس دارد. در این شب، هفت دست لباس های گرم زمستانی شامل چادر محلی، دستمال پشمی، روسری ابریشمی، پیراهن سوزن دوزی شده و کت و دامن ترمه به همراه انواع کفش و پارچه هایی برای اعضای خانواده عروس تهیه می شود. همچنین، هفت نوع میوه فصلی، هفت نوع میوه صندوقی، هفت نوع خشکبار و تنقلات و هفت نوع ظروف چینی، مسی و کریستال به خانه عروس برده می شود. عروس و مادرش نیز هفت نوع غذا تهیه می کنند و دو خانواده با هم غذا می خورند. خواندن حافظ، اشعار امیری، کتولی مازنی و سنگسری از سرگرمی های این شب است. فلسفه «اسنگ مونگ و خُر» (ماه و خورشید) نیز یکی از قصه های کهن سنگسری هاست که خورشید را نماد مردانگی (خرُ) و ماه را نماد لطافت زنانه (مُنگ) می دانند و بلندی شب یلدا را به عاشقی ماه با خورشید تشبیه می کنند.
گیلان و بوشهر
در گیلان، هندوانه جایگاه ویژه ای دارد و باور بر این است که هرکس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان تشنه نمی شود و در زمستان سرما را حس نمی کند. «آوکونوس» (ازگیل در آب نمک) یکی دیگر از خوراکی های رایج است که ازگیل خام را در خمره آب و نمک می خیسانند تا پخته و خوشمزه شود. در خانواده هایی که پسرشان را داماد یا نامزد کرده اند، طبقی از میوه ها، آجیل و شیرینی به همراه یک ماهی سفید تازه و خام (تزئین شده با سبزیجات) برای نوعروس می فرستند که نماد برکت و فراوانی روزی زوج جدید است. در بوشهر نیز مردم به خانه بزرگ ترها رفته و هندوانه نقش پررنگی در سفره شب یلدایشان دارد.
کردستان و گلستان
در کردستان، شب یلدا را «شو چله» می نامند. در سنندج، اکثر خانه ها دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمان ها آماده می کنند. در استان گلستان نیز شب یلدا بسیار مهم است. مردم به خانه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها رفته و پای کرسی می نشینند. خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی و «نَقل اندازی» (داستان های شفاهی) از جمله برنامه هاست. خوردن تنقلات و میوه جات بومی مانند هندوانه، انار، لیمو، پرتقال، ولیک و کندس و شیرینی هایی مانند «مَت» و «کَسمَک» رایج است. مردم این منطقه معتقدند صبح پس از یلدا، روز پیروزی خورشید بر تاریکی هاست.
۶. پژواک یلدا در جهان: جشن های زمستانی مشترک
شگفت انگیز است که چگونه مفهوم جشن گرفتن طولانی ترین شب سال و بازگشت نور، در فرهنگ های مختلف جهان نیز بازتاب یافته است. این شباهت ها، نشان دهنده پیوندهای عمیق بشری و درک مشترک از چرخه های طبیعت است. گویی روح انسان در هر کجا که باشد، به دنبال امید و روشنایی در دل تاریکی است.
۶.۱. ارتباط با کریسمس و جشن های رومی
ریشه های مشترک شب یلدا و جشن هایی مانند کریسمس، در پدیده طبیعی انقلاب زمستانی نهفته است. در روم باستان، پرستش «سول اینویکتوس» (خورشید شکست ناپذیر)، ایزد پاگان رومی، در زمان انقلاب زمستانی رواج داشت و میلاد او را جشن می گرفتند. سول اینویکتوس، ارتباط نزدیکی با میتراس (معادل یونانی میترا، ایزد باستانی ایرانی) داشت. محققان بر این باورند که مسیحیت غربی، بسیاری از سنت های جشن کریسمس را از مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان، از جمله میتراییسم و جشن های «ساتورنالیا»، اقتباس کرده است. این جشن ها، که شامل دورهمی، غذاهای ویژه، روشن کردن شمع و تزئینات نورانی بود، شباهت های چشمگیری با آداب یلدا دارند. این شباهت ها نشان می دهد که انسان ها، فارغ از دین و نژاد، در جستجوی جشن گرفتن نور، امید و زندگی در طولانی ترین شب سال بوده اند.
۶.۲. یلدا در حوزه ایران بزرگ و فراتر
تاثیر فرهنگی ایران، فراتر از مرزهای جغرافیایی امروزی، به حوزه ایران بزرگ گسترده شده است. شب چله، در کشورهایی نظیر افغانستان، تاجیکستان، بخش هایی از پاکستان، شمال هند و کشمیر نیز با نام «چله کلان» گرامی داشته می شود. آیین های برگزاری این شب در میان تاجیکان، شباهت های بسیاری به جشن های یلدا در ایران دارد که نشان از ریشه های مشترک و عمیق فرهنگی این مناطق است. اما این شباهت ها تنها به حوزه ایران بزرگ محدود نمی شود. جالب است بدانید که حتی در ژاپن نیز سنت هایی مشابه با یلدا وجود داشته است. شینزو آبه، نخست وزیر پیشین ژاپن، در دیداری با مقامات ایرانی، به سنت «توجی» اشاره کرده بود که در آن مردم در حمام هایی با میوه یوزو (شبیه نارنج) آب تنی می کردند تا از بیماری ها، به ویژه سرماخوردگی، مصون بمانند. این اشتراکات فرهنگی، حس شگفتی و تحسین را برمی انگیزد و نشان می دهد که چگونه انسان ها در نقاط مختلف جهان، به روش های خاص خود، با طبیعت و چرخه های آن ارتباط برقرار کرده اند.
۶.۳. اهمیت بین المللی این شباهت ها
این شباهت های آیینی میان یلدا و جشن های زمستانی دیگر فرهنگ ها، اهمیت فراوانی در درک پیوندهای فرهنگی عمیق بشری دارد. این جشن ها، ورای تفاوت های ظاهری، بر مضامین مشترکی مانند امید به آینده، جشن گرفتن طبیعت، پیروزی نور بر تاریکی، و اهمیت همبستگی اجتماعی تاکید می کنند. آنها نشان می دهند که چگونه انسان ها در طول تاریخ، با مشاهده و درک پدیده های طبیعی، به مفاهیم جهانی دست یافته اند. از منظر بین المللی، این شباهت ها، فرصتی برای گفت وگوی فرهنگی و تبادل تجربیات فراهم می کند. وقتی می بینیم که جشن کریسمس یا توجی ژاپنی، ریشه هایی مشابه با یلدای ما دارد، حس نزدیکی و درک متقابل عمیق تری ایجاد می شود. این امر، به تقویت صلح و تفاهم بین المللی نیز کمک می کند، چرا که نشان می دهد ما انسان ها، بیش از آنچه فکر می کنیم، به یکدیگر شبیه هستیم و ارزش های مشترک بسیاری داریم که می توانیم آنها را جشن بگیریم.
۷. شب چله در دوران معاصر: چالش ها و پویش ها
شب چله، با تمام اصالت و قدمتش، در دوران معاصر با چالش ها و تغییراتی روبرو شده است. از واکنش ها به تغییر نام رسمی گرفته تا پویش های اجتماعی و حضور در فضای مجازی، یلدا همچنان در حال تطبیق خود با دنیای امروز است. این تغییرات، گاه شیرین و گاه تلخ، اما همواره گویای زنده بودن این سنت دیرین در دل مردم هستند.
۷.۱. واکنش ها به تغییر نام رسمی
در سال های اخیر، تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تغییر نام «شب یلدا» به «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» در تقویم رسمی کشور (از سال ۱۴۰۳)، واکنش های گسترده ای را در پی داشت. این تصمیم، با عدم پذیرش عمومی مواجه شد و بسیاری از مردم ایران، با شور و علاقه ای فزاینده، تاکید کردند که همچنان این شب را با نام اصیل و کهن خود، «شب یلدا» یا «شب چله» گرامی می دارند. این واکنش ها، نشان دهنده عمق نفوذ این نام در حافظه تاریخی و فرهنگی مردم است و به ما یادآوری می کند که هویت فرهنگی، چیزی نیست که بتوان با بخشنامه و مصوبه تغییر داد؛ بلکه ریشه های آن در دل جامعه و در تار و پود زندگی مردم تنیده شده است. مردم با این واکنش ها، عملاً اعلام کردند که نام «شب یلدا» برایشان بیش از یک اسم است؛ بلکه نمادی از تاریخ، فرهنگ و هویت ملی شان به شمار می رود.
۷.۲. پویش های اجتماعی و انتقادات
شب چله در دوران معاصر، بستری برای پویش ها و فعالیت های اجتماعی نیز شده است. هرچند بسیاری از این پویش ها با هدف خیرخواهانه و ترویج مهربانی شکل می گیرند، اما گاه با انتقاداتی نیز روبرو می شوند. به عنوان مثال، در آستانه یلدای ۱۴۰۲، خبری مبنی بر پویشی با عنوان «یلدای مهربانی» منتشر شد که هدف آن جمع آوری کمک های مردمی برای نیازمندان بود. این اقدام، با واکنش های مختلفی در فضای مجازی همراه شد و برخی کاربران از آن با عنوان «پویش یلدای گدایی» یاد کردند. منتقدان معتقد بودند که چنین پویش هایی، به جای حل مشکلات اساسی فقر، تنها به فرهنگ فقیرپروری دامن می زند و تلاش و کوشش در جامعه را کم رنگ می کند. این بحث ها، نشان دهنده دغدغه های اجتماعی و اقتصادی جامعه است که حتی در دل جشن های سنتی نیز بروز می یابد. در کنار این موارد، گاهی نیز ممنوعیت های موقتی برای برگزاری جشن و دورهمی ها، دغدغه هایی را درباره حفظ و تداوم سنت ها ایجاد می کند که نیازمند توجه و راهکارهای مناسب است.
۷.۳. یلدا در رسانه و فضای مجازی
با گسترش رسانه ها و فضای مجازی، شب چله نیز حضوری پررنگ در این بسترها یافته است. تصاویر رنگین سفره های یلدا، اشعار حافظ و شاهنامه، و تبریکات این شب، به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست می شوند. نکته جالب توجه، حضور مقامات خارجی و سفرای مقیم در ایران در تبریک این شب به مردم ایران است. به عنوان مثال، مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در سال ۱۳۹۷ با انتشار پیامی توئیتری، شب یلدا را تبریک گفت و از شعر نظامی گنجوی یاد کرد: «در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سفید است.» همچنین در یلدای ۱۳۹۹، بسیاری از سفرای مقیم ایران، با انتشار پیام هایی در توئیتر یا اینستاگرام، این جشن را به ایرانیان تبریک گفتند. این حضور بین المللی در فضای مجازی، نشان دهنده اهمیت و شناخت جهانی از شب یلدا است و به معرفی بیشتر این میراث فرهنگی کمک می کند. جشن های مجازی و دورهمی های آنلاین نیز، به ویژه در دوران محدودیت ها، راهی برای تداوم این سنت ها و حفظ ارتباطات فرهنگی فراهم آورده اند.
نتیجه گیری
شب چله، جشنی به قدمت تاریخ ایران، همچون رودی پرخروش از دل هزاره ها جاری شده و به امروز رسیده است. این شب، بیش از آنکه طولانی ترین شب سال باشد، فرصتی است برای تماشا و تجربه زایش نور در دل تاریکی، و تجدید میثاق با سنت هایی که هویت ما را شکل داده اند. از ریشه های کهن در آیین مهرپرستی و گاهشماری باستانی گرفته تا آداب و رسوم رنگین و متنوعی که در گوشه گوشه این سرزمین پهناور، از خراسان تا لرستان و از آذربایجان تا سیستان، برگزار می شود؛ همه و همه حکایت از پیوند ناگسستنی ایرانیان با فرهنگ غنی خود دارد. ثبت جهانی شب چله در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، نه تنها افتخاری برای ایران و افغانستان است، بلکه مسئولیتی بزرگ بر دوش نسل کنونی برای پاسداشت این گنجینه ارزشمند. با هر فال حافظ و هر بیت شاهنامه، با هر دانه انار و هر قاچ هندوانه، این شمع فروزان فرهنگ را روشن نگه داریم و داستان امید، همدلی و پیروزی نور بر تاریکی را به نسل های آینده و به جهانیان بازگو کنیم. بگذارید یلدا، همچنان نویدبخش فصلی از روشنایی و عشق باشد و یادآور این حقیقت که در پس هر تاریکی، صبحی روشن در انتظار است.