خواستگاری

جدیدترین <strong>اخبار مرتبط با خواستگاری</strong> در این سایت برای شما ارائه شده است میتوانید لیست مطالب <strong>خواستگاری</strong> را مشاهده نمایید.

 

  • خبرهای کلیخواستگاری

    چه گلی برای مراسم خواستگاری مناسب است؟

    برای خواستگاری چه گلی ببریم؟ سبد گل بهتر است یا باکس یا دسته گل؟ مراسم خواستگاری یکی از هیجان انگیزترین مراسمات قبل از ازدواج است، و به جرات می توان گفت خاطرات این مراسم تا ابد در ذهن زوجین باقی می ماند. البته این موضوع بیشتر برای خواستگاری هایی است که به ازدواج منجر می شود. در مراسم خواستگاری داماد آینده باکس گل خواستگاری یا دسته گلی را با خود به همراه برده و به عروس خانم تقدیم می کند. این دسته گل نشانی از علاقه و اهمیتی است که داماد به عروس خانم دارد بنابراین باید در نهایت سلیقه و توجه انتخاب شود. عروس خانم دوست دارد این دسته گل را تا همیشه نگهدارد، بنابراین گلی را انتخاب کنید که علاوه بر زیبایی از طول عمر بالایی برخوردار باشد. دسته های گل حالت صمیمانه تری دارند و سبدهای گل رسمی تر هستند. باکس گل هم بیشتر حالت مدرن و سنت شکن دارند ولی منعی برای استفاده از آنها در خواستگاری نیست. البته باز هم باید به میزان آشنایی و سطح ارتباط خانواده ها و البته بودجه توجه داشت. اگر میزان صمیمیت خانواده ها زیاد است و بودجه محدود، می توانید دسته گل های سایز متوسط و یا باکس های …

  • خبرهای کلیهیچ مرجعی حق ندارد اشخاص را به اجبار به کلاس توجیهی ببرد

    خواستگاری یا سوداگری؟ – رویداد برتر

    در حال مشورت با یکی از مراجعین بودم که منشی دفترچه ای را که نام مشتری در آن نوشته شده بود به من نشان داد و به آن اشاره کرد و گفت که مشتری بعدی می خواهد من فوراً کارش را بپذیرم. چند دقیقه بعد، پانصد سال بعد، پیرزنی با سه دختر نوجوان وارد اتاق شد، وقتی عصبانی شد و شروع به گریه کرد، حرفی نزد، دختری که از بچه های دیگر بزرگتر بود، در حالی که به مادرش می داد. آب و یک دستمال، به سخنان مادرش ادامه داد. گفت: وکیل! من پسرخاله ای دارم که سالهاست خواستگار من بوده و هر چقدر بزرگترها به او توصیه کنند که دست از کار بکشد، بگذار درس بخوانم و به زندگی خودش ادامه دهم، فقط چند ماه به حرف من گوش نمی دهد. خانه آمون به بهانه دیدار پدرم خواستگاری را دوباره مطرح کرد، پدرم که از مخالفت من آگاه بود هرچه مینا می گفت…سادک ناگهان شروع به تهدید و داد و بیداد کرد…پدرم به عمه ام زنگ زد تا با او صحبت کند. پسرش سادک ناگهان شروع به شکستن شیشه های اتاق کرد و… خواهرم بدون اینکه ما متوجه شویم با 110 تماس گرفت و دقایقی بعد از رسیدن ماشین …

دکمه بازگشت به بالا