خاطرات وکیل

جدیدترین <strong>اخبار مرتبط با خاطرات وکیل</strong> در این سایت برای شما ارائه شده است میتوانید لیست مطالب <strong>خاطرات وکیل</strong> را مشاهده نمایید.

 

  • خبرهای کلیخاطرات وکیل/کلاهبرداران در کمین مالکین خانه های کلنگی

    خاطرات وکیل/کلاهبرداران در کمین مالکین خانه های کلنگی

    دکتر تنها فرزند خانواده بود که دیپلم دانشگاهی داشت و خواهر و برادرهای دیگر بیهوده زندگی می کردند ، فکر می کردند ثروت پدرانه آنها قارون قارون و برادرشان حامی ابدی آنها است. پزشک به این وضعیت عادت کرده است. پدرش درگذشت. وی با اصرار خانواده در جریان قرارداد مشارکت ، املاک پدری را به مهندس می سپارد تا برای خواهر و برادرش سقفی درست کند ، اما سال ها بعد به دلیل ناتوانی در آینده خواهر و برادر تبرئه می شود. از آنجا که برادرانش شایسته این ارث بودند ، او خود را برای یادگار این پدر غیر ضروری می دانست. آنچه دکتر براساس خانواده و شرایط زندگی خود عنوان کرد ، یک خانواده ساده و بدون تخلف بود که تنها قرارداد خرید نیازهای روزمره آنها از فروشگاه تعاونی مصرف کننده بود ، نه بازار. سبک زندگی این خانواده مشابه نیست. می داند آنچه را در بازار مسکن ویژه می بینید و می سازد و می فروشد. با این روحیه ، مشخص نیست که کدام یک از مکنده ها مهندس را به دکتر معرفی کرده اند تا با او قرارداد مشارکت منعقد کند. من سالهاست که در سازمان مشارکت و قراردادهای فروش مهندس را می شناسم. قبل از نقل …

  • خبرهای کلیخاطرات وکیل/ کوری دو جوان بخاطر نوشیدن مشروب مسموم در جشن قبولی کنکور

    خاطرات وکیل/ کوری دو جوان بخاطر نوشیدن مشروب مسموم در جشن قبولی کنکور

    اما به نظر نمی رسید که او دو رفیق را به درستی بشناسد و نظم این دو نفر باعث دردسر شد: با دیدن رتبه یک رقمی سیاوش در گروه ، مهدی و کامیار تاریخ تعطیلات و مهمانی را تعیین کردند ، یک بطری روح با عوارض جانبی خریداری کردند و شام را در این در سیاوش خواهد بود … علی رغم اینکه اکثر بچه ها با چنین دستوری مخالف بودند ، مهدی و کامیار از آن غفلت نکردند و اصرار داشتند که سیاوش همانطور که قول داده بود عمل کند. از آنجا که سیاوش یکی از آنها نبود ، او گفت که تا به امروز مشروب نخورده است ، چه رسد به اینکه آن را بخرد. سرانجام وی موافقت كرد كه به آنها پول بدهد تا خودشان را آماده كنند ، كه آنها قبول نكردند ، بنابراین با هزار بدشانسی برای مهدی و كامیار سفارش تهیه كردند و سیاوش از خانواده اش راحت بودن پنجشنبه شب در خانه را برای برگزاری مهمانی برای دوستان مجرد خواست. . پدر ادامه داد: مهدی و کامیار مشروبات الکلی را ترک نکردند و پس از غلبه بر مستی ، مهمانان ناخوانده را به خانه خود دعوت کردند. به محض ورود مهمانان ، پلیس امنیت …

دکمه بازگشت به بالا