خبرهای کلی

اینستاگرام هشت ساعت، چرخ‌زدن در کتاب…؟

مطالعه و معنا چیست؟ خواندن بخشی از مطالعه چگونه است؟ آیا مطالعه محتوای شبکه مجازی را باید مطالعه سرانه در نظر گرفت؟

به گزارش رویداد برتر ، این روزنامه ایران او نوشت: «این خبر کوتاه و دلخراش بود. سرانه زمان مطالعه در ایران 16 دقیقه و 32 ثانیه است. بر اساس آخرین آمار ، ایرانیان بالای 15 سال به طور متوسط ​​هشت ساعت و 18 دقیقه در ماه می خوانند و این سوال آنقدر ناچیز به نظر می رسد که تعداد لایک توییت های خبری کمتر از تعداد انگشتان هر دو دست است. در زیر این توییت خبری ، توئیت دیگری با این موضوع می خوانیم: “بالاخره سینوفارم بازی می کنیم یا آسترازنکا؟” و 540 نفر یافته های علمی جدید خود را منتشر کردند که هرکدام توصیه های پزشکی خاص خود را داشتند. آیا این نتایج واقعاً توسط متخصصان یا منابع علمی معتبر مورد مطالعه قرار گرفته است؟

بر اساس گزارش اخیر مرکز آمار ایران که 62.560 خانوار را مورد بررسی قرار داده است ، بیش از 33 درصد از افراد بالای 15 سال هر ماه یک کتاب غیر درسی می خوانند. در این گزارش ، اولویت مطالعه مردم قرآن و دعا ، رمان و داستان کوتاه و همچنین کتابهای روانشناسی و آموزشی است.

اما س importantال مهمی که مطرح می شود این است که مطالعه و مفهوم آن چیست؟ خواندن بخشی از مطالعه چگونه است؟ آیا مطالعه محتوای شبکه مجازی باید به عنوان مطالعه سرانه در نظر گرفته شود؟

علی اصغر سیدآبادی ، نویسنده ، پژوهشگر فرهنگی و کارشناس کتاب تعریف جالبی برای مطالعه دارد. به گفته وی ، واژه کتاب مناسبتر از خواندن است و ابتدا باید معنی خواندن یا خواندن را به درستی توضیح داد: “ابتدا باید به این س importantال مهم پاسخ داد: خواندن یا یادگیری به چه معناست؟ تا زمانی که ما پاسخ روشنی به این سوال ، بخش مهمی از تفاوت در میزان خواندن یا خواندن یک کتاب این است که پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد. تعاریف در این زمینه متفاوت است. به عنوان مثال ، در ارزیابی مرکز آمار ایران ، خواندن کتابهای دعا بخشی از خواندن و خواندن محسوب می شود ؛ در بررسی ارزشها و نگرشهای ایرانی ، خواندن دعاها یک عمل مذهبی است و همچنین در امور عبادی نیز گنجانده شده است. سه نوع مطالعه برای تشخیص وجود دارد: درسی که شامل کتاب های درسی و وسایل کمک آموزشی است که نمی توان آنها را به عنوان خواندن یا خواندن در نظر گرفت. دوم ، مطالعه برای کار. به عنوان مثال ، در صورت خرابی یخچال ، دفترچه راهنما با خواندن مشکل پیدا می کنیم این مطالعه یا مطالعه نیست ، اما دسته سوم خواندن عمومی است. “مطالعه ای که به دلایل مختلف مانند کسب دانش ، انتقال تجربه یا لذت و سرگرمی انجام می شود.”

سیدآبادی خواندن یا خواندن را در دسته سوم طبقه بندی می کند و می گوید: “من فکر می کنم اگر به این منطق نگاه کنیم ، این 16 دقیقه ، که مردم آن را حجم مطالعه روزانه می نامند ، درست نیست و اگر به خواندن واضح نگاه کنیم ، کمتر از در تازه ترین نظرسنجی از نگرشها و ارزشهای ایرانی ، دو سال پیش ، در بخش نظرسنجی مصرف فرهنگی ، میزان خوانش مردم ایران تا دوازده دقیقه در روز منتشر شد. یکی دیگر از جنبه هایی که هنگام خواندن کتاب باید به آن توجه کرد اشکال مختلف مطالعه کتاب است. قبلاً کتابها در زمینه کتابهای کاغذی خوانده می شدند و همچنان ادامه دارند ، اما اکنون مطالعه در زمینه های مختلف انجام می شود. یکی از این بسترها دستگاه های الکترونیکی و اینترنت است. هنوز هیچ تحقیقی در مورد تعداد کتابهای آنلاین خوانده شده و تعداد کتابهای صوتی مورد استفاده قرار نگرفته است. اگر بخواهیم میزان مطالعه مردم ایران را از نزدیک بررسی کنیم ، این روش مطالعه نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد ».

اما از منظر جامعه شناس اردشیر گراوند ، 16 دقیقه مطالعه در روز فقط به دلیل بی خانمانی و دورکاری افراد می تواند در زمان تاج اتفاق بیفتد. گراوند می گوید: “اگر می خواهیم مزاحمت سایبری را در مطالعه شرکت دهیم ، بسیاری از ما هشت ساعت در روز یاد می گیریم.” محتوای فضای مجازی به افراد فضای فکری نمی دهد. من فکر می کنم هدف مطالعه باید باشد. افزایش سرانه مطالعه با سواد ارتباط مستقیم دارد. امروزه سواد در ایران افزایش یافته است و مطالعه به وسیله ای برای تفریح ​​و گذراندن اوقات فراغت تبدیل شده است. ما با سه نوع مطالعه روبرو هستیم ؛ خواندن اوقات فراغت ، مانند خواندن رمان ، خواندن بی هدف ، مانند خواندن مطالب پراکنده در فضای مجازی و خواندن هدفمند ، که به نظر من نباید بیشتر از چند دقیقه در روز باشد. “به طور کلی ، هر چیزی ، مانند خواندن یک کتاب ویژه که ابزاری برای توسعه جامعه بشری است ، می تواند یک مطالعه تلقی شود.”

چرا ایرانی ها کمتر کتاب می خوانند؟ این موضوع هر ساله با فرا رسیدن هفته کتاب و کتابخوانی در رسانه ها مطرح می شود و پس از مدتی فراموش می شود. آیا معیاری برای سرانه مطالعه بالا یا پایین برای مطالعه وجود دارد؟ علی اصغر سیدآبادی به طور کامل می گوید که برای قضاوت ، باید به ویژگی های لازم توجه کنیم: “چرا 12 دقیقه کوتاه است؟ چقدر باید کتاب بخوانیم تا مناسب باشد؟ چقدر باید درس بخوانیم؟ متأسفانه چنین شاخصی وجود ندارد و مقدار مشخص نشده است.

من سالهاست که می نویسم و ​​تحقیق می کنم و معتقدم که ایران یکی از کشورهای منطقه غرب آسیا با سطح خواندن و خواندن پایین است. اما آنچه از خود انتظار داریم بیش از آن 12 دقیقه است. چرا سرانه مطالعه روزانه برای ایرانیان کم است و چرا آنها کتابهای بیشتری نمی خوانند؟ سه دلیل برای پاسخ به این س Thereال وجود دارد.

اولین دلیل مربوط به تحولات جهانی است که ما نیز در آن دخیل هستیم. یافتن رسانه های رقابتی از ماهواره تا اینترنت و گروه های فناوری جدید. همه اینها رقیب کتاب هستند و از فرصت خواندن کتاب ها استفاده می کنند. این دومین دلیل ملی است. یکی از دلایل ملی به درک خانواده ها ، تحصیلات و دانشگاه ها برمی گردد ، یعنی سیستم مستندسازی تک متنی. به عبارت دیگر ، برای اینکه افراد تحصیل کرده و نمرات بالایی در مدرسه کسب کنند ، باید کتاب ویژه ای را که در تهران گردآوری شده است بخوانند و در سراسر کشور بخوانند و آن کتاب کافی است. آموزش تک کتابی مدتهاست که مورد انتقاد است و بسیاری از کشورها دیگر کتابهای درسی متمرکز ندارند. در این کشورها موضوعات بر اساس آموزش کتابهای مختلف تعریف می شود. به همین دلیل ، دانش آموز ، معلم یا دانش آموز هرگز احساس نمی کند که خواندن یک کتاب و خواندن کتاب های مختلف در مورد موضوع و موضوعی که به او علاقه دارد کافی است.

دومین دلیل ملی مربوط به تبلیغات رسمی و دولتی است که مطالعه را وسیله ای برای انتقال دانش و آگاهی معرفی می کند. این تبلیغات تأکید می کند که با خواندن کتاب ، آگاهی بالا می رود و ما دانشمند می شویم. وقتی این روزها می توان دانش را به روش های مختلف منتقل کرد ، برخی تعجب می کنند که چرا باید کتاب بخوانند. در حالی که آنها می توانند از راه های دیگر دانش کسب کنند؟

عامل سوم فقر و نابرابری اقتصادی است که باعث کاهش زمان اوقات فراغت می شود. وقتی فردی سعی می کند نیازهای اولیه زندگی را از صبح تا شب برآورده کند ، جهان او به رفع نیازها محدود می شود و نمی تواند به چیزهایی مانند کتاب و کتاب فکر کند و خواندن کتاب در چنین شرایطی یک تفریح ​​لوکس است. “

گراوند نسل های قبلی را عامل مهمی در کاهش کتاب خوانی ایرانی می داند و معتقد است نسل بعدی نسل کتابخوان خواهد بود: «دلایل زیادی وجود دارد که باعث می شود میزان سرانه سواد جمعیت ایران پایین باشد و اولین دلیل آن زمینه های بسیاری است. والدین نسل ما بی سواد یا بی سواد هستند. میزان باسوادی در ایران 50 سال پیش 35 درصد بود. اگر خانواده ها کتابخانه نداشته باشند ، کودکان معمولاً با کتاب های درسی سواد می گیرند اما درس نمی خوانند. در این خانواده ها ، وقتی کتابهای غیر درسی فاقد کودکان علاقه چندانی به خواندن این نوع کتابها ندارند ، اما امروزه با افزایش میزان سواد ، شاهد این هستیم که بسیاری از کودکان نسل امروز به مطالعه کتاب علاقه مند هستند. حتی بهترین هدیه برای کودکان یک کتاب است و آنها کتاب می خوانند کودکان با علاقه و اشتیاق زیادی به رمان و فیلم علاقه مند هستند و سعی می کنند ادبیات را از کتاب ها بیاموزند. نسل دست با توجه به علاقه ای که در بین نسل های جدید وجود دارد ، نرخ مطالعه در کشور در سال های آینده افزایش می یابد و نسل جدید نسل خواننده خواهد بود. »

پیام تمام شد

دکمه بازگشت به بالا