هنر و فرهنگ

گریز دانش‌آموزان از ادبیات! – رویداد برتر

معلم ادبیات با تاکید بر اینکه ریشه افت تحصیلی دانش آموزان در کم سوادی آنهاست، از متون کتاب ادبیات انتقاد می کند و معتقد است که این امر کودکان را از خواندن ادبیات منصرف می کند.

جمال میراحمدی شاعر و مدرس ادبی در گفت وگو با رویداد برتر درباره حذف دروس عمومی (آموزش و پرورش، انگلیسی، عربی و ادبیات) از کنکور 1402 گفت: متوجه شدم. حدود 25 سال است که این کتاب ها را تدریس می کنم اما آن کیفیتی را ندارند که ادبیات ما را به مخاطبانمان عرضه کنند و علاقه به ادبیات را برانگیزند. ما هزاره ادبیات و فرهنگ داریم که بسیاری از کشورها آرزوی آن را دارند، اما در ارائه و بازتاب به مخاطبان و بازخوردهایی که باید از آنها دریافت کنیم، بسیار ضعیف عمل کرده ایم. گاهی اوقات به جای جذب مخاطب، نفرت انگیزتر می شویم.

وی سپس با اشاره به برگزاری امتحانات شخصی دو ساله پس از تاجگذاری، افزود: در نوشته های دانش آموزان در امتحانات شخصی اشتباه املایی و دستوری فاحشی وجود داشت. شکاف ایجاد شده به دلیل عدم پذیرش برای دو سال ممکن است با سال ها کار جایگزین نشود، زیرا خانواده ها به عنوان مثال به ادبیات، املا، کلمه نویسی، ادبیات زمانی که والدین به مدرسه می آیند و او توجه کمتری می کنند. گفت. پسر: “معلم شما در ریاضیات، علوم و زبان کیست؟” بسیاری از دانشگاهیان می گویند کودکان نمی توانند بنویسند، ممکن است متن را بدانند و حفظ کنند، اما آنقدر ضعیف هستند که نمی توانند آموخته های خود را روی کاغذ بیاورند.

میراحمدی در ادامه با بیان اینکه با شرکت در آزمون ادبیات در کنکور مخالف است، گفت: اگر دانش آموزی بخواهد حجم بسیار زیادی از مطالب کتاب های متعدد را در 30 تست به دست بیاورد، جواب نمی دهد. این هم در آموزش و پرورش مشکل دارد، دانش آموز مقدار زیادی از سؤالات دینی را حفظ می کند که باید 30 امتحان را پشت سر بگذارد تا انرژی بچه ها را بگیرد. قصد من کم توجهی به این دروس نیست، اما از این نگاه برای قبولی در کنکور انتقاد دارم. ادبیات هم همینطور، خیلی از بچه ها انرژی می گیرد و بار بزرگی بر دوش آنهاست، یک جورهایی از درس ادبیات بدشان می آید و این درس را به آنها می دهند. اگر دانش آموزی 10 تست از 30 تست را قبول نکند، نگاه او به ادبیات و کسانی که با ادبیات سر و کار دارند، با نگاهی گذشته نگر که مسائل ادبی و تاریخ ادبی را حفظ می کند، چندان جالب نخواهد بود. از طرفی اگر ادبیات در کنکور لحاظ نشود، مغفول مانده و دانش آموزان ما در سواد کتبی و شفاهی دچار ضعف جدی خواهند شد.

این شاعر خاطرنشان کرد: اگر نخواهیم علاقه دانش آموزان را به ادبیات برانگیزیم و نخواهیم آنها را به سمت ادبیات جذب کنیم، با عشق و علاقه ادبیات بخوانند و به خواندن ادبیات کشور خودشان اهمیت دهند. نوشتن آنها و انتقال آنها. سناریوی فارسی خب، نه تنها با حذف ادبیات جلو نمی رویم، بلکه فکر می کنم به طرز زشتی شکست می خوریم و با افت تحصیلی و سواد در دانشگاه مواجه می شویم. اگرچه هنوز با آن روبرو هستیم.

برای برانگیختن علاقه دانش آموزان به ادبیات چه پیشنهادی دارید؟ با اصلاح کتب درسی یا تغییر نحوه برگزاری آزمون پاسخ داد: هر دو. من فکر می کنم مطالبی که باید در کتاب های فارسی و تاریخ ادبی گنجانده شود باید بسیار جذاب تر باشد. ما ادبیات غنی داریم، شاهنامه داریم، حافظ و مولانا داریم که در کتاب های درسی به خصوص در دبیرستان کم استفاده می شود. من ۲۵ سال است که ادبیات تدریس می‌کنم، اما در کتاب‌های درسی چیزی پیدا نمی‌کنید که مخاطب را جذب کند. من نمی خواهم بگویم این ادبیات انقلاب نیست، بلکه ما فقط روی آن تمرکز می کنیم و تاکید می کنیم که دانشجو فرار می کند. ما باید اینها را متعادل کنیم و ادبیاتی جذاب ارائه کنیم. اگر کتاب فارسی را ورق بزنیم، متن هایی از نویسندگان عرب وجود دارد، شاعران و نویسندگان برجسته ای هستند، اما متون و اشعار برجسته ای در کتاب درسی نیامده است. کتب فارسی ادبیات آموزشی و حماسی معاصر، تقریباً معارف و ادبیاتی که نمی خواهد ایدئولوژی واقعی ارائه کند، همه صداها باید شنیده شود.

میراحمدی روشنگر: ادبیات می خواهد برای ما چه کند؟ چرا ادبیات می خوانیم؟ ما ادبیاتی می خوانیم که ما را به گذشته فرهنگی ما پیوند می دهد. همانطور که ما ادبیات را می خوانیم، می توانیم افتخارات گذشته را مطالعه کنیم و آینده خود را برای انجام اقدامات فرهنگی برنامه ریزی کنیم. اگر این اتفاق نیفتد. در مورد امتحانات هم همینطور. مثلاً یک شعر سعدی خواندم که سه داور و مفسر از آن سه تفسیر داشتند، طراح آزمون در انتخاب پاسخ شعر چه تفسیری را باید در نظر بگیرد؟ ما در این زمینه ها بسیار ضعیف هستیم. اگر بتوانیم ادبیات دانش آموزان را به صورت توصیفی یا شفاهی آزمایش کنیم، ارزش وقت گذاشتن بیشتری را دارد، اما بازخورد بهتری دریافت می کنیم. با اینکه دانش آموز کتاب را خوانده است، هر شعر تعابیر متفاوتی دارد، از تکنیک ادبی متفاوتی استفاده می کند، بنابراین می توانید گزینه ای را که فکر می کنید صحیح است انتخاب کنید، اما نظر طراح آزمون متعلق به مفسر دیگری است، بنابراین دانش آموز هدر می رود و می دود. از ادبیات دور شده و می گوید من از ادبیات چیزی نمی دانم در حالی که او از ادبیات زیاد می داند، اما نظرش با برنامه ریز سوالش همخوانی ندارد.

وی در پایان گفت: من می خواهم تجربه و دغدغه معلمی که واقعاً با ادبیات سر و کار دارد را از طریق رسانه ها به اشتراک بگذارم و همچنین این دغدغه را که دانش آموزان باید با گذشته ادبی و ادبیات معاصر ما آشنا شوند. ما در زمان خود آثار ادبی و هنری بسیار ارزشمندی داریم که در کتاب های درسی نیامده است. خدمات مالی و رسانه ای برای بخشی در دسترس است که نمی گویم سطح ادبیات آن پایین است، اما صداهای دیگری در ادبیات و هنر وجود دارد که بسیار جذابتر و پیشروتر از ادبیات رسمی و دولتی ما هستند، اما دیدگاه های سیاسی نیز در حاشیه است. و برخی افراد و باید کمتر حاضر شوند. وقتی دانش آموزی فقط در کتاب درسی با این نوع ادبیات آشنا می شود، حوصله اش سر می رود و از ادبیات بیزار می شود. با زور یا فرمان به استراتژی و نتایج نمی انجامد، بلکه با فرهنگ سازی و آزاداندیشی کنترل شده منجر می شود. رسانه های جمعی و مجازی اغلب با پرسش های اروتیک، نوجوانان را به خود جذب می کنند و امیدوارم با فرهنگ سازی نوجوانان و جوانان، آنها را به ادبیات کهن و جدی معاصر خود گره بزنیم.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا